نام پدر : درویش علی
تاریخ تولد :1345/04/01
تاریخ شهادت : 1365/10/04
محل شهادت : ام الرصاص

خاطرات

مادر شهید می گوید : بعد از یک سال و 6 ماه خدمت به او گفتم: « پسرم! می گویند که کسی که یک سال و 6 ماه خدمت کرده باشد او را به تهران و یا مازندران می فرستند. به او گفتم: تو کاری بکن و بیا این سمت ها، خدا شاهد است که به من گفت: مادر! اگر تو به خرمشهر بیایی و آن جا را ببینی که صدامیان لعنتی چه کارها می کنند و چطور دخترها و زن ها را دست جمعی زنده به گور می کنند شما هم می گوئید که ما هم برویم و دیگر نمی گوئید بیائید این طرف ها بلکه می گوئید بروید دفاع کنید. گفتم: پسرم! تو اگر شهید بشوی من چه کار کنم؟ گفت: مادر! این را بدان که من شهید می شوم.

 

هم رزم شهید - ولی اله یخکشی - می گوید : ایشان چه در گرما و چه در سرما و چه برف و باران همیشه استقامت می کرد. مثلاً در منطقه ی جنگی که بودیم در موقع عملیات بارندگی شدید و سرما؛ همه را تحمل می کرد و ما به او می گفتیم: بیا داخل سنگر پیش چراغ کمی گرم شو می گفت: نه! دشمن سوء استفاده می کند و اگر 5 دقیقه در این جا استراحت کنیم ضربه می خوریم.