محمدعلی برادر شهید:
در اولین اعزام یک روز صبح زود که من از کارخانه برمی گشتم دیدم به نزدیک من آمد و گفت: من الان از بسیج بر می گردم و بسیج اعزام نیرو دارد و گفتگوهای آخرش را با من انجام داد و به او گفتم: که من بزرگ ترم و باید به جبهه بروم و او گفت: آیا زمانی که حضرت ابوالفضل العباس(ع) زنده بود آیا می گذاشت حسین(ع) شهید شود؟
فرامرز فرحی همرزم شهید:
یکی از خاطرات ایشان قبل از شب عملیات این بود که اول با ما روبوسی کرد و بعد فرمود: خوشابه حال تان که اگر شهید شوید مادری دارید که به شهادت شما انتظار کند و برای شما گریه کند زیرا ایشان از داشتن مادر محروم بود و این گفته ی شهید باعث ناراحتی ما شد و آن شب به یادماندنی شد.