نام پدر : سیدرضا
تاریخ تولد :1341/02/26
تاریخ شهادت : 1367/05/05
محل شهادت : اسلام آباد

زندگی نامه

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

شهید سید ابراهیم میری. در سکوت بهت‌‌زده درختان، در جاری همیشگی رودخانه‌‌ها و گفت‌‌وگویشان با سنگ‌‌ها، سید ابراهیم در شهری از جنس درخت و جنگل و باران و رود چشمانش را رو به آبی آسمان گشود. در بیست‌‌وششم اردیبهشت سال چهل‌‌ویک پدرش سید رضا به سنت تمام درختان دیارش رو به آسمان کرد و هزاران شکر خالصانه‌‌اش را به جا آورد. سید ابراهیم کودکی بیش نبود که برای همیشه از دیدن روی پدر محروم شد و تنها مادر سایۀ گرم و مهربانش را برای او و دیگر اعضا خانواده می‌‌گستراند.

سید ابراهیم هم درس می‌‌خواند و هم کار می‌‌کرد. او به همراه خانواده به دامغان مهاجرت کردند و تحصیلاتش را تا پایان متوسطه در رشته برق ادامه داد. پس از آن در دادگستری مشغول به کار شد. زمان خدمت سربازی او فرا رسیده  که مصادف با جنگ هم بود پس برای خدمت به نظام راهی میدان مبارزه شد. سال شصت‌‌وپنج به عنوان جهادگر با جهادگران اعزام شد.

سال شصت‌‌وهفت از راه رسیده بود. سید ابراهیم جهادگری که شور شهادت آرام و قرار را از او ربوده بود. گمشده‌‌اش را در اسلام آباد غرب جستجو می‌‌کرد. خود را به عملیات مرصاد رساند. این تک‌‌تیرانداز شجاع پنجم مردادماه در عملیات مرصاد بر اثر اصابت تیر به گردن به گلستان شهادت مشتاقانه قدم نهاد.

پیکر پاکش در روستای حاجی‌‌آباد بستجان جاودانه گشت و تا امروز تنها فرزندش از عاشقانه‌‌های پدر می‌‌گوید.

“راهش جاوید باد”


وصیت نامه

*توصیه نامه شهید سیدابراهیم میری*

 

شما عزیزان را به خواندن نماز اول وقت توصیه می کنم که بهترین ساعات برآورده شدن حاجات وقت نماز است.از ولایت فقیه تبعیت کنید تا راه شهدا تداوم یابد و خون شهدا پایمال نشود.قرآن را که چراغ هدایت انسان هاست بخوانیدو به دستورات اش عمل کنید.از خواهرانم می خواهم حجاب خود را رعایت کنند تا بنیاد خانواده شان تحکیم شود و مانع فساد عمومی شوند.                                                   


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی:

1-نام و نام خانوادگی، نام مستعار:

سید ابراهیم میری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

26/2/1341، شهرستان بهشهر

3- نام و شغل پدر:

سیدرضا

4- نام و شغل مادر:

سیده رقیه، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

چهار

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی:

در کانون خانواده ای مومن، متدین، با اوضاع اقتصادی سخت و نامطلوب زیر چتر پدر و مادری مهربان و فداکار دوران کودکی و باقی عمر کوتاهش را گذراند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب،کلاس قرآن،حوزه علمیه  نام فرد آموزش دهنده):

4 سالگی، به همراه پدر، به نماز می ایستاد تا آن را بیاموزد.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ــــــــــــ

 

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان:

مدرسه ابتدایی  (5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی:

مدرسه راهنمایی (3 سال)

3- نام مدرسه، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان:

هنرستان شهیدچمران بهشهر (4 سال)

4- تحصیلات دانشگاهی، رشته و نام دانشگاه: ــــــــــــ

 

 

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟چه کاری و چه مدت:

بله، او بعد از اتمام درسش، به هنگام بیکاری، سر باغ پدربزرگ به کار و کمک به او مشغول می شد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل:

ترک تحصیل نداشت

 

پ)سربازی:

1- خدمت سربازی:

انجام داد

2- یگان اعزام کننده: ــــــــــــ

 

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی:

او بمدت 2 سال در خدمت سربازی مشغول بود.

ت) ازدواج:

1-وضعیت تاهل:

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج:

حمیرا شاکری

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

دارای یک پسر به نام سیدرضا می باشد.

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با توجه به اینکه او در سن 10ـ9 سالگی، سایه پدر را از دست داده، رابطه اش با مادر بسیار خوب و بطور شایسته و خداپسندانه بود و سعی می کرد با کار خود، مخارج خانه را تأمین کرد، تا مادرش آرامش خیال داشته باشد.

 

ث)شغل شهید:

1- شغل رسمی و شغل فرعی:

شغل رسمی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت:

دادگستری

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

او بطور رسمی، به مدت 42 ماه کارمند دادگستری بود.

 

ج) فعالیت های انقلابی:

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند:

اعتقادات زیاد و بالای او و وقایع در حال وقوع مناطق جنگی، در خلقیات و شخصیت او تأثیر بسزایی داشت.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد، خانواده یا گروه اشاره دارد:

یکی از موضوعاتی که خانواده، خصوصاً برادر و خواهرانش را متأثر می کرد، احساس مسئولیت او نسبت به آنان بود خصوصاً در مورد تحصیلاتشان، که با درک و شعور بالایش به آنان رسیدگی و پیگیری می کرد و این موضوع برای آنان درس و عبرت شده است.

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:

او با شجاعت و دلیری اش، قبل از انقلاب، در دامغان، در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت فعالی داشت.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه:

عضو بسیج شده و در برنامه های زیادی از این نهاد فعالیت کرد. نهایتاً از طریق این نهاد به جبهه اعزام شد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت، با بیان اتفاق آورده شود: ــــــــــــ

 

ح) سوابق جبهه:

1- حضور در جبهه:

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها، یگان اعزام کننده، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد:

او طی 2 مرحله از تاریخ 27/2/65، از سپاه بهشهر، لشکر 25 کربلا، با عضویت بسیج به مناطق اهواز، غرب اسلام آباد اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه:

3 ماه و 26 روز

4- مسئولیت در جبهه:

تک  تیرانداز

5- دفعات، مکان و نحوه ی مجروح شدن: ــــــــــــ

 

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد: ــــــــــــ

 

7- مکان، زمان، عملیات و نحوه‌‌ی شهادت:

در تاریخ، 5/5/67، در عملیات مرصاد واقع در اسلام آباد غرب بدرجه رفیع شهادت نائل شد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری: ــــــــــــ

 

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره، ویژگی های شهید (توجه: حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد.)

در وصف اخلاقیات و شخصیت بی نظیر شهید برادرش، سیدمجتبی، با بیان مطالب و مواردی عنوان می کند. «از وقتی خود را شناختم، محو اخلاقیات و شخصیت او شدم چرا که خلق و خوی او بسیار پسندیده و بکر بود. او به این باور دست پیدا کرده بود که باید مردم داری کرد. هر وقت دوستانش به من می رسند، احترامی را که به او می کردند، همان حالات را با من نیز دارند، چرا که شخصیت او بسیار قابل قبول بود. از ایشان وصیتی دارم که همیشه می گفت، مجتبی هر فرصتی که داری نماز اول وقت بخوان، و نیز ارتباط نزدیکی با خدا و قرآن داشت. تا آنجائی که من بخاطر دارم، روابط فوق العاده ای با من داشت و به من تأکید زیادی می کرد که، در اعمال واجب و مستحب، دقت کنم، او تمام اعمال واجب را بدون استثنا انجام می داد. ارادت زیادی به اهل بیت داشت از این رو نام فرزند خود را سیدرضا نامید.»