نام پدر : میر قربان
تاریخ تولد :1347/03/20
تاریخ شهادت : 1364/10/12
محل شهادت : هورالعظیم

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی:

1-نام و نام خانوادگی، نام مستعار:

سیدکاظم موسوی الازری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1347/3/20 ـ بهشهر

3- نام و شغل پدر:

میرقربان ـ بازنشسته

4- نام و شغل مادر:

حلیمه خاتون مرتضوی  ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

7 فرزند ـ شهید فرزند چهارم بودند.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی:

در کانون خانواده ای مومن و خدادوست با اوضاع اقتصادی نامطلوب رشد و تکامل رسید.  

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب،کلاس قرآن،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده):

در 4 یا 5 سالگی به مکتب خانه ی علی تپه نزد ملاعمو می رفت وقرآن را فرا می گرفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

  

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان:

 بهشهر ـ روستای علی تپه دبستان 24 اسفند التپه ـ 5 سال

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی:

 بهشهر ـ مدرسه راهنمایی کوروش ـ 3 سال

3- نام مدرسه، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان: ــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی، رشته و نام دانشگاه: ــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟چه کاری و چه مدت: ــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل:

به خاطر علاقه به کار ترک تحصیل کرد و در یک نجاری مشغول به کار شد.

 

پ)سربازی:

1- خدمت سربازی: ــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده:  ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی:  ـــــــــــــــ

 

ت) ازدواج:

1-وضعیت تاهل:

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج: ـــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار علاقه داشت و حرف آنها را گوش می کرد و به مادر علاقه ی بیشتری داشت و حرف او را بیشتر گوش می داد و حرفهای دلش را با او مطرح می کرد.

 

ث)شغل شهید:

1- شغل رسمی و شغل فرعی: ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت: ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

 

ج) فعالیت های انقلابی:

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند:

تحول فکری او از امام خمینی بود و الگوی او در زندگی بیشتر امامان بودند و زمانی که به جبهه رفت علاقه ی او به امام و اسلام بیشتر شد.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد، خانواده یا گروه اشاره دارد:

روحیه شاد و بانشاط او زبانزد همه بود.

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:

سن شهید در زمان قبل انقلاب کم بود. بنابراین حضور چشمگیری در فعالیتهای قبل از انقلاب نداشتند.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه:

عضو بسیج بوده اند و در جلسات بسیج شرکت می کردند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت، با بیان اتفاق آورده شود: ـــــــــــــــ

 

ح) سوابق جبهه:

1- حضور در جبهه:  

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها، یگان اعزام کننده، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد:

62/6/15 الی 63/3/23 از سپاه بهشهر با عضویت بسیج به مریوان اعزام شد.

63/9/21 تا 64/10/22 از سپاه بهشهر با عضویت بسیج به مریوان اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه:

22 ماه و 8 روز  

4- مسئولیت در جبهه:

مخابرات و ادوات

5- دفعات، مکان و نحوه ی مجروح شدن: ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد: ــــــــــــــ

7- مکان، زمان، عملیات و نحوه‌‌ی شهادت:

1364/10/12 ـ هورالعظیم ـ در اثر اصابت ترکش خمپاره به اعضای بدن به درجه رفیع شهادت نائل آمدن.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری:

چند روز پس از شهادت در گلزار شهدای بهشت فاطمه سارو ـ بهشهر ـ به خاک سپرده شد.

 

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره، ویژگی های شهید (توجه: حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد.)

خواهر شهید: خاطره ای که ماردم همیشه تعریف می کرد، مادرم می گفت:

همیشه مرا می بوسید و می گفت: مادر! من دارم می روم مرا حلال کن شاید بر نگردم آخرین باری که رفت فصل انار و پرتقال بود. برایش پرتقال و انار گذاشتم پدر مریض بود به بیمارستان رفته بود. هرچه مادرم به او گفت پسرم نرو پدرت مریض است. می گفت من باید بروم و با ذوق و شادی رفت.

فاطمه موسوی خواهر شهید: به گفته یکی از همرزمانش شهید می خواست زودتر به منزل برگردد تا به پدرش در کارهای کشاورزی کمک کند. مرخصی هم گرفت. اما آن شب خواب می بیند که سیدی به او می گوید: هر چه فرمانده ات به تو گفت گوش کن. کار پدرت با من. با این خواب شهید پشیمان شد و به منزل نیامد و در مأموریتی که فرمانده اش گفت شرکت کرد و در همان مأموریت با اصابت ترکش خمپاره به شهادت نائل آمد.


وصیت نامه

شهید سید کاظم موسوی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

با آنان که با شما می جنگد بجنگد.

با درود و سلام فراوان بر محمد (ص) که آخرین فرستاده خداست و مردم را براه حق هدایت فرموده و فرموده بر حضرت مهدی و نائب بر حقش بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، و با دورد به شهیدان که با خون خود درخت اسلام را آبیاری کرده اند.

دشمنی خمینی کافر است (آیت الله غفاری)

وصیت من که هر چند کوچکتر از آنم که به ملت قهرمان و شهیدپرور ایران وصیتی بکنم فقط از شما ملت می خواهم که حسین زمان یعنی خمینی بت شکن را تنها نگذارید، و اگر تنها بگذارید خون شهدان پایمال می شود و دوباره ابر قدرتها بر ما مسلط می شوند و نمی گذارند که سر بلند کنیم و همه بکوشید که پشتیبان انقلاب باشید و نگذارید که گروهکهای ضد انقلاب به انقلابمان ضربه ای وارد کنند.

پدرم از شما طلب بخشش می خواهم که هر چند برای شما فرزند خوبی نبودم و از شما برای امام حسین و شهیدان کربلا گریه کنید، و مادرم می خواهم وقتی شهید شده ام مثل زینب استوار باشی و گریه نکنی و از سکوت تو دل دشمن شکسته می شود. برادرانم می خواهم بعد شهید شدنم اسلحه ام را به زمین نگذارید و راه شهیدان را ادامه دهند و از خواهرانم می خواهم که حجاب را رعایت کنند که حجابشان تیری بر قلب دشمن است، و از خواهرانم می خواهم که حجاب را رعایت کنند که حجابشلن تیری بر قلب دشمن است، و از دوستان و همسایگان و فامیلان می خواهم که مرا عفو کنند اگر که من لیاقت شهید شدن را داشتم می خواهم نماز مرا هر کسی را که پدرم صلاح دانسته و جسدم را در بهشت فاطمه دفن کنند.

برادرام اگر شهید شده ام یا زنده بازنگشتم پولی که در بانک است به انجمن اسلامی هدیه کنید.

مقدار200تومان می باشد و همچنین پولی که بعد از پایان در جبهه می دهند مقدار 1000تومان را

به جبهه های جنگ بدهید، و بقییه را برای منزل بگیرید.

والسلام