نام پدر : محمد
تاریخ تولد :1341/09/23
تاریخ شهادت : 1361/09/30
محل شهادت : گنبد كاووس - مینودشت

خاطرات

به گفته خواهرانش: «هرگز ندیدیم كه در مقابل پدر و مادر گستاخي كند. مهربان و خوش­ قلب بود. دوست نداشت دل كسي را بشكند. اگر كسي در كوچه­ ما نفت نداشت و او متوجه  مي­شد، سريع نفت منزل را براي آن­ها مي­بُرد.»

 

 

«رحیم ملک‌پور» از همرزمان شهید که خود نیز بعدها به شهادت رسید، طی خاطره‌ای برای خانواده ی رضا، اذعان می‌دارد: «من و رضا هر دو در گردان ياسر چالوس آموزش ويژه جنگل را ديديم. در عمليات پيروزمندانه 6 بهمن، يادم است که پس از بازگشت، همه فریاد مي‌زديم: روحيه­ ها عاليه! رضاهم براي عوض كردن فضا مي­گفت: ولي شكم­ها خاليه! و همه مي‌خنديدند.»

 

شهيد ملك­پور ادامه می‌دهد:

«در عمليات محرم، تيربارچي بود. شب حمله  آن­قدر جلو رفته بود كه صداي صحبت عراقي­ها را مي­شنيد. 

وقتي به سمت نيروهاي خودي برمي­گشت، فریاد مي­كشيد: من ايراني هستم تا دوستانش به سمتش شليك نكنند.

او در آن عمليات زخمي شد. مي‌خنديد و  مي­گفت: من شربت شهادت ننوشيد و قرص شهادت به من رسيد. وی را ابتدا به بيمارستان صحرايي و از آن­جا به بهشهر اعزام كردند.

وقتی حالش بهتر شد، به محل كار خود در سپاه گنبد بازگشت.

از آن­جا كه به مربي­گري بسيار علاقه داشت، در اردوگاه آموزشي سپاه مينودشت، با عنوان مربي آموزشي مشغول به كار شد.»