نام پدر : فرهاد
تاریخ تولد :1334/11/01
تاریخ شهادت : 1360/10/16
محل شهادت : گیلان غرب (شیاکوه)

خاطرات

«طهمورث» از برادرش خاطره‌ای شنیدنی روایت می‌کند:

«از آن‌جایی که محمدرضا در بیرون از مدرسه مشغول به کار بود، فرصت چندانی برای خواندن درس و نوشتن تکالیف نداشت. برای همین مردود شد و با هم هم‌کلاس شدیم. در تعطیلات نوروز سال 1349 تکلیف ما ده صفحه مشق از روی کتاب بود که معلم آن را مشخص می‌کرد. اولین روز مدرسه، معلم گفت: به ترتیب تکالیف‌تان را بیاورید تا ببینم. وقتی نوبت به محمدرضا رسید، تکلیف نوروزی را برداشت و برد به معلم نشان داد. خیلی هم مورد تشویق قرار گرفت. من هم خیلی خوشحال شدم که برای یک بار هم که شده، برادرم در کلاس تشویق شد. در پوست خود نمی‌گنجیدم که نوبت به من رسید. بعد دست به زیر میز بردم تا دفتر مشقم را برای معلم ببرم که ناگهان متوجه شدم خبری از دفتر نیست. در جستجوی آن بودم که معلم فریاد کشید. من دست و پایم را گم کرده بودم و به لکنت افتادم. معلم گفت: حالا دیگر حرف مرا زیر پایت می‌گذاری و تکالیفت را در ایام نوروز انجام نمی‌دهی؟ بعد مرا به بیرون از کلاس برد و با یک ترکه انار تنبیهم کرد که هرگز آن را فراموش نمی‌کنم. در راه برگشت به خانه، محمدرضا دفتر مشقم را به من برگرداند و گفت: از این به بعد حواست به وسایلت باشد تا کسی آن را بر ندارد؛ البته عیبی ندارد! این بار تجربه خوبی برایت شد. اما من در آن لحظه، از آن همه خونسردی و ملایمتی که برای خودش خرج می‌کرد، خنده‌ام گرفت.»