برادرش «رحمت» میگوید: «یک بار مهمان یکی از بستگان بودیم. علیحسین تا غذایش را خورد، از خانه بیرون رفت. وقتی من به دنبالش رفتم، دیدم کنار پارک ملت، مردم زیادی دور او جمع شدند. گویا بچههای مذهبی، گروههای ضد انقلاب را در قائمشهر تار و مار کرده بودند و برگشته بودند. علیحسین هم در آن شب، همه مجلههای مربوط به منافقین را در مجلهفروشی خیابان امام خمینی بهشهر جمع کرد و آتش زد.»
اقدامات جهادی سازنده و گسترده علیحسین در آن سالها نیز، در خور توجه است.
خواهر در ادامه با اشاره به این موضوع، چنین سخن میراند: «همراه نیروهای مردمی در ساخت پل، جاده و برداشت محصول کشاورزان شرکت داشت. در روستای خودش هم، به عنوان هسته اصلی این فعالیتها بود. پولی را هم که از طریق انجام این کارها دریافت میکرد، صرف خدمت به محرومان مینمود.»