نام پدر : حاج عزیز
تاریخ تولد :1344/06/14
تاریخ شهادت : 1365/10/19
محل شهادت : شلمچه

خاطرات

خدایار علی نژاد - دوست و همکلاس شهید : اوایل انقلاب بود ما با هم همکلاس بودیم با این که از نظر سن کوچک بود اما خواهان این بود که حرف حق را باید گفت هر چند بر ضرر ما تمام شود و در کلاس درس یکی از دبیران که گرایش به گروهک فداییان خلق داشتند حاضر نشدند و بچه ها را تشویق می کرد که به کلاس درس ایشان نروند  و حتی من با توجه به این که علاقه ی شدیدی به شهید بزرگوار داشتم  با نقطه نظر او مخالفت کرده و گفتم ما از علم این فرد استفاده می کنیم کاری به عقاید او نداریم ولی ایشان در جواب فرمودند : «نه ! چون این فرد از لحاظ علمی در سطح بالایی قرار دارد ممکن است عقاید او روی بچه ها تاثیر بگذارد» و بالاخره با همراهی چند تن از بچه ها در کلاس این فرد هرگز شرکت نکره بود تا اثبات کند حرف شان حق است .

سیف الله علی نژاد - فامیل شهید : ادامه ی عملیات والفجر 8 و حضور ما در منطقه ی فاو، دریاچه نمک وقتی به منطقه ی فاو رسیدیم آن جا بیش از همه جلب توجه می کرد آتش سنگین دشمن و پیکر های شهدا و مجروحین که پشت خاکریزها و یا داخل سنگریزه ها بودند و به تناوب پشت خط منتقل می شدند ماهم برای این که از آتش دشمن در امان باشیم به اتفاق شهید آیت الله پشت سنگر با دست سنگرهایی را می کندیم و داخل آن پناه گرفتیم . آتش دشمن هر لحظه سنگین و سنگین تر می شد و شایع شده بود که بمب شیمیایی هم زدند و با توجه به گرمی هوا مجبور شدیم از بادگیر و ماسک هم استفاده کنیم حدود 2 الی 3 ساعت به همان شکل سر کردیم یادم می آید آن قدر عرق کرده بودیم که وقتی لباس مان را می پیچاندیم مثل این بود که با لباس داخل آب شده بودیم و عرق از لباس های مان سرازیر می شد . من و یکی از بچه ها در سنگر دراز کشیده بودیم آیت الله و چند نفر دیگر نشسته بودند که بعد از یک ساعت انفجار مهیبی به گوش رسید و آن سنگر بر روی سرمان فرو ریخت و انگار زمین و زمان بر سرمان خراب شده باشد .من با آن دوستی که انتهای سنگر بودیم آه و ناله می کردیم و از شدت درد به ائمه توسل می کردیم . بچه های بیرون سنگر از جمله خود شهید آیت الله چون ابتدای سنگر بودند  جان سالم به در بردند آن ها سعی می کردند با امکاناتی از جمله تیرآهن و حلب ما را از زیر آوارد در بیاورند من با توجه به دردی که در ناحیه شکم و پا احساس می کردم فریاد می زدم کار جالب شهید برای من این بود که او با چنان احساسی به من دلداری می داد که با توجه این که به بیش از چندسال از آن واقعه گذشته صدای شهید هنوز توی گوشم هست و آن روز جان خود را بعد از الطاف الهی مدیون کمک روحی و تلاش فراوان شهید آیت الله هستم .

ویژگی شهید از دیدگاه خانواده : توسل جستن به ائمه و ناظر بودن آن ها بر اعمال انسان ، صداقت داشتن ایشان ، ولایت پذیری و علاقمندی به امام ، کار کردن و کمک به خانواده در کشاورزی و دامداری ، مشورت کردن با خانواده در تصمیم گیری امور و گشاده رو بودن و برخورد اجتماعی مناسب.