نام پدر : نادعلی
تاریخ تولد :1343/03/01
تاریخ شهادت : 1361/06/23
محل شهادت : دزفول

خاطرات

مادرش مي­گويد:‌

«وابسته به مظاهر دنيوي نبود. اگر كسي چيزي كم داشت، به آن­ها كمك مي­كرد. يك بار كفش خودش را به يكي از دوستانش داد. گفتم: تو خودت كفش خوب نداري. چرا اين كار را كردي؟ گفت: مادر جان! من سرپرست آن­ها هستم. نبايد مشكلي داشته باشند. خودش را در برابر آن­ها مسوول مي­دانست. هميشه مراقب بود حقي از كسي ضايع نشود.»

زمان انقلاب جزء فعّالين اين عرصه بود. براي شركت در راهپيمايي به گرگان، كردكوي و بهشهر مي­رفت. حتي اعلاميه­ هاي امام را هم پخش مي­كرد. شجاع و نترس بود.

دوستش، علي قرقاش مي­گويد:

«فردي باانضباط و اجتماعي بود. اهل نماز و تسليم در برابر خواسته خداوند. در جبهه كه همسنگر بوديم، نماز شب را جوري مي­خواند كه آدم فكر مي­كرد نماز شب خواندش جزء واجبات است. سال 61 به عنوان مسوول نيروهاي اعزامي از بندرگز بود. همان زمان هم دست از امر به معروف و نهي از منكر نمي­كشيد. ولايت­ پذيري بسيار بالايي داشت و خودش را سرباز امام (ره) و امام زمان (عج) مي­دانست.»

قدرعلي يكي از مسوولين آموزش سپاه بندرگز بود كه به نيروهاي بسيجي آموزش مي­داد و آن­ها را آماده­ي اعزام به جبهه ­ها مي­كرد.

برادرش، محمدعلي مي­گويد:‌

«هرگز توقع بي­جا نداشت. به مقدار كم قانع بود. در خانواده طوري رفتار مي­كرد كه به ديگران بفهماند ماندني نيست. هميشه مي­گفت: امانتي در اين دنيا هستيم. شب­هايي كه در خانه مي­ماند، روي زمين مي­خوابيد. مي­گفت: رزمنده­ ها در جبهه روي زمين سخت و سنگي مي­خوابند.»