«مليحه رَضي» در باب همسر شهيدش نيز شنيدني است:
«تا زماني كه به لحاظ جسمي سالم بود، در خريد خانه و نگهداري بچه ها كمكم ميكرد. آدم منضبطي بود. به بچه ها ميگفت: اگر خوب نگاه كنيد، خداوند به همهچيز نظم داده است. پس ما هم بايد در خانه، انضباط داشته باشيم، در غير اين صورت هرج ومرج ميشود. علاوه بر آن از آنها ميخواست كه درس بخوانند و سعي كنند كه علمشان با تقوا پيشرفت كند.»
وي در ادامه، بُعد ديگري از شخصيت اين انسان نيك سيرت را مرور ميكند:
«هميشه سعي ميكرد هم مشكلات خودش را رفع كند، هم گرفتاريهاي ديگران را. گاهي كه برخي از همسايگان و آشنايان به خانه مان ميآمدند و چيزي نياز داشتند، كمكشان ميكرد. حتّي براي بعضيها يخچال ميخريد و به خانه شان ميبرد.»