حسن اتقایی- پسرعموی شهید : تابستان سال 61 بود که ماشینی به جویبار برای در خواست کمک برای رزمندگان اسلام و جمع آوری ها و کمک های مردمی به محل ما آمده بودند و با بلندگو از مردم درخواست کمک می کردند در این هنگام محمدصالح و بنده با هم سوار ماشین سپاه شدیم تا به آنان کمک کنیم . روز بعد او با یکی از محلی ها که بی تفاوت بود بحث کرد چون او حرف زشتی زده بود و به انقلاب توهین کرد، محمد صالح با او بحث کرد و کتک کاری شد او با زبان و فکر نیز مدافع انقلاب اسلامی بود و پیش او نمی شد کسی به امام و انقلاب توهین کند.