«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

غلام رضا یزدانی عبدی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

دی 1344، شهرستان بهشهر.

3- نام و شغل پدر :

محمد ابراهیم، بازنشسته کارخانه

4- نام و شغل مادر:

فاطمه صغری، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

دارای دو برادر و یک خواهر- فرزند دوم.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

اقتصادی: ــــــــــــــ

اعتقادی: پدرش می گوید : زودتر وضو می گرفت و به مسجد می رفت، در عزاداری و مراسم مذهبی حضور پیدا می کرد. به واجبات اهمیت می داد، نماز جمعه اش ترک نمی شد، در نماز جماعت شرکت می کرد، با قرآن و دعا انس داشت، به مسئله ی حجاب خیلی اهمیت می داد، به ائمه و اهل بیت علاقه داشت.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

قبل از ورود به مدرسه به کلاس قرآن می رفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ــــــــــــــ

شهرستان بهشهر.

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه ی امام موسی صدر شهرستان بهشهر.

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

سال دوم نظری را دبیرستان متفرقه رزمنده گذراند.

سال سوم نظری را در مجتمع آموزشی رزمندگان گذراند. رشته ی تجربی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد.

2- یگان اعزام کننده :

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

64/2/17 به سربازی اعزام شد.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

پدرش می گوید : ایشان بیش تر کمک دست من بود و به من کمک می کرد. به همه ی ما احترام می گذاشت و رابطه ی دوستانه ای داشت، رابطه اش با اعضای خانواده صمیمانه بود و سعی می کرد اگر مشکلی برای دیگر اعضای خانواده پیش می آید برای حل آن پیش قدم شود.

ث) شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در تظاهرات و راهپیمایی شرکت می کرد و اعلامیه امام را پخش می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در بسیج محله فعالیت می کرد و شب ها برای نگهبانی می رفت. در جمع آوری کمک های مردمی به جبهه و همچنین در کارهای تبلیغاتی و جذب جوانان به بسیج فعالیت می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

17/2/64 ورود به سپاه

60/8/17 از بسیج سپاه بهشهر، لشگر 25 کربلا، با عضویت بسیجی به جبهه اعزام شد تا 60/11/5.

61/3/19 از بسیج سپاه بهشهر، لشگر 25 کربلا، با عضویت بسیجی به جبهه اعزام شد تا 61/7/3

61/8/22 از بسیج سپاه بهشهر، لشگر 25 کربلا، با عضویت بسیجی به جبهه اعزام شد تا 61/12/1

94/2/17 از بسیج سپاه بهشهر، لشگر 25 کربلا، با عضویت پاسدار مشمول به جبهه اعزام شد .

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز- بی سیم چی تانک- خدمه تانک

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یک بار- در تاریخ 64/12/4 در فاو در بمباران شیمیایی از ناحیه ی چشم و پوست داخلی مجروح شد که ابتدا در بیمارستان اهواز بستری شد و بعد در تاریخ 64/12/10 به بیمارستان فیروزآبادی تهران انتقال داده شد.

یک بار - در سال 60 که به عضویت بسیجی در جبهه بوده بر اثر اصابت ترکش از ناحیه شست دست چپ و بازوی راست مجروح شد.

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در شلمچه در تاریخ 65/11/6 در عملیات کربلای 5 بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نایل گشت.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

65/12/21 تشییع شد و در گلزار بهشت فاطمه شهرستان بهشهر دفن گردید.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

خواهرشهید - طیبه - می گوید : شهید شدن در راه خدا را یک افتخار می دانست و نظرش این بود که شهادت را خداوند برای هر کسی نمی خواهد، شخص از نظر خداوند به درجه اخلاص برسد تا خداوند شهادت را نصیب او خواهد کرد و آرزوی چنین درجه را برای خودش از خداوند می خواست.

علیرضا ابراهیمی می گوید : قبل از عملیات محرم در منطقه ی موسیان از توابع دهلران که بنده در قسمت پدافند لشکر25 بودم زمانی که در منطقه حضور پیدا کردم نفربری دیدم که در بین راه داشتند جزئی تعمیرش می کردند و من هم در آن جا حضور پیدا کردم و خواستم به آن ها کمک کنم. ناگهان چشم ام به داخل نفربر افتاد که دیدم شهید بزرگوار در داخل نفربر دارد گلوله ها را جا به جا می کند و به ایشان با لبخند گفتم: شما این جا چه کار می کنی آن هم داخل نفربر؟ زیرا سن شهید به آن صورت نبوده که خدمه ی نفربر باشد. ایشان با چهره خندان به بنده گفت: دوست دارم خدمه نفربر باشم و هر چه از ایشان خواستیم که در نزد ما بیاید و در پدافند مشغول شود قبول نکرد و به خدمت اش ادامه داد.

*وصیتنامه شهید غلامرضا یزدانی عبدی *

بسم الله الرحمن الرحیم

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون

آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده مپندارید بلکه آنان زندگانند و در نزد خدایشان روزی می خورند.

با سلام و درود خدمت سرور و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) و امام زمان مهدی موعود و نائب بر حقش امام خمینی. هنگامی که شیپور جنگ طنین انداز می شود قلب من شکفته شده و به هیجان می افتد زیرا جنگ مرد را از نامرد مشخص می کند، در جنگ همه شعارهای میان تهی همه ادعاهای پوچ و خود خواهیها و غرورها نمایان می گردد.

در جنگ مرد حق فرصت دارد با حربه شهادت بر شیاطین کفر و ظلم و الحاد بتازد و ایمان و شرف خود را نسبت به دین و مبین خود نمایان کند در هنگام مبارزه با کافران به حسین می نگرم که جنگ را نه فقط برای پیروزی بلکه برای تحقق بخشیدن به آرمان بشریت و سربلندی اسلام بر کفر، هر چند با یاران اندک در برابر سپاه عظیم توانست با خون خویش اسلام را آبیاری کند و خواهرش زینب این شیر زن کربلا توانست با سخنان خویش نهال نو رسیده را به ثمر برساند و من می خواهم چون حسین (ع) بر نفس خویش غالب گردم و در راه خدا به مبارزه و ستیز با کافران برخیزم و از پدرم که سالهای زیادی را برای سعادت و رفاه خانواده اش رنجها و مشقتهای زیادی را متحمل گشته معذرت می خواهم از اینکه نتوانستم فرزندی شایسته برای شما باشم و از مادرم، کسی که در بزرگ کردن فرزندان و تربیت کردنشان با کمک پدر عمری را به سختی گذرانیده معذرت می خواهم از اینکه نتوانستم فرزندی شایسته برای شما باشم و اگر جسدم را نیاوردند و بدست شما نرسید، نمی گویم که ناراحت نباشید و زاری نکنید بلکه به خدا توکل کنید و از او مدد جوئید، و از خواهرانم می خواهم که همچون زینب وار زیست کنند و از برادرم می خواهم که فرزندی شایسته ای برای پدر و مادرم باشند، چرا که چشم و چراغ آنها می باشد.

و چون دامادم پاسداری از اسلام را به عهده گرفته چیزی برای گفتن ندارم و در خاتمه اگر لیاقت شهادت در راه خدا نصیبم گردید، از جناب حجت الاسلام حاج آقا سیدصابر جباری می خواهم که نماز و سخنرانیم را ایشان برگزار نمایند.

دیگر عرضی ندارم جز سربلندی اسلام و خواری منافقان و خائنان به دین و قرآن را خواستارم و از تمام امت شهیدپرور معذرت می خواهم که از لحاظ دستوری اشتباهاتی داشتم مرا ببخشید.

والسلام

خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار