خواهرشهید - طیبه - می گوید : شهید شدن در راه خدا را یک افتخار می دانست و نظرش این بود که شهادت را خداوند برای هر کسی نمی خواهد، شخص از نظر خداوند به درجه اخلاص برسد تا خداوند شهادت را نصیب او خواهد کرد و آرزوی چنین درجه را برای خودش از خداوند می خواست.
علیرضا ابراهیمی می گوید : قبل از عملیات محرم در منطقه ی موسیان از توابع دهلران که بنده در قسمت پدافند لشکر25 بودم زمانی که در منطقه حضور پیدا کردم نفربری دیدم که در بین راه داشتند جزئی تعمیرش می کردند و من هم در آن جا حضور پیدا کردم و خواستم به آن ها کمک کنم. ناگهان چشم ام به داخل نفربر افتاد که دیدم شهید بزرگوار در داخل نفربر دارد گلوله ها را جا به جا می کند و به ایشان با لبخند گفتم: شما این جا چه کار می کنی آن هم داخل نفربر؟ زیرا سن شهید به آن صورت نبوده که خدمه ی نفربر باشد. ایشان با چهره خندان به بنده گفت: دوست دارم خدمه نفربر باشم و هر چه از ایشان خواستیم که در نزد ما بیاید و در پدافند مشغول شود قبول نکرد و به خدمت اش ادامه داد.