«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»
الف)تولد و کودکی:
1-نام و نام خانوادگی، نام مستعار:
رمضانعلی هزارجریبی (فرهاد)
2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:
1333/3/25، دهستان هزارجریب، روستای یارسم، شهرستان بهشهر
3- نام و شغل پدر:
قدرتالله، کشاورز
4- نام و شغل مادر:
رخشنده، خانهدار
5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:
پنج فرزند
6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی:
در خانوادهای مؤمن، اهل مسجد و محراب، آگاه به مسائل دینی و شرعی، با اوضاع اقتصادی نسبتاً معمولی که از کار پدر و مادر، در زمینهای کشاورزی تأمین میشد به رشد و تکامل رسید.
7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب،کلاس قرآن،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده):ــــــــــــ
8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):
از تولد تا 37 سال در گرگان و از سال 37 تا 45 در بهشهر، از 45 تا 49 روستای یارسم و 49 الی 58 در تهران سکونت داشتند.
ب)تحصیلات:
1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان:
مدرسه ابتدایی در گرگان(5 سال)
2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی:
مدرسه راهنمایی(3 سال)
3- نام مدرسه، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان:
دبیرستان بهشهر (3 سال)
4- تحصیلات دانشگاهی، رشته و نام دانشگاه:
5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟چه کاری و چه مدت:
بله، او کار و تلاش را بسیار دوست داشت و هر کاری که والدین به او واگذار میکردند، با جان و دل انجامش میداد.
6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل:
به دلیل اشتغال به کارهای فنی و کشاورزی و در نهایت ایجاد کارخانه آرد در هزارجریب سبب شد تا کسب علم و دانش را رها کند.
پ)سربازی:
1- خدمت سربازی:
انجام داد
2- یگان اعزام کننده:
ارتش شاهنشاهی
3- سال اعزام و محل آموزش سربازی:
در سال 1351 به خدمت اعزام شد و بیشتر اوقات به علت ناسازگاری با ارتش شاهنشاهی فرار میکرد.
ت ) ازدواج:
1-وضعیت تاهل: ــــــــــــ
2- نام همسر و تاریخ ازدواج: ــــــــــــ
3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت): ــــــــــــ
4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر):
رفتارش نسبت به پدر و مادر بسیار متین و در خور ستایش بود و هیچوقت نسبت به آنان بیاحترامی نداشت و با صدای بلند سخنی نمیگفت و در مقابل هر تندی سکوت اختیار میکرد و گذشت مینمود. او نه تنها با پدر و مادرش، بلکه با سایر افراد خانواده رفتار پسندیدهای داشت. او با پدر ارتباط خوب و صمیمی برقرار میکرد.
ث)شغل شهید:
1- شغل رسمی و شغل فرعی:
رسمی
2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت:
کارخانه آرد
3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:
از سال 51 الی 58 مسئول فنی کارخانه بود.
ج) فعالیت های انقلابی:
1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند:
پدر، معلمان منطقه هزار جریب، روحانی بزرگوار حاجآقای حسینی برمایی و مسائل دینی و اجتماعی در تحول فکری و شخصیت اخلاقی او بسیار مؤثر بود.
2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد، خانواده یا گروه اشاره دارد:
یکی از ویژگیهای اخلاقی او که سبب شد تا اعضای خانواده از او تأثیرپذیرند و او نزد آنان شاخص و ممتاز شود. احترام به اعضای خانواده و احساس مسئولیت کردن در برابر کارها بود، که آنان را متحول میکرد.
3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:
او جزء اولین کسانی بود که اعلامیههای حضرت امام را به منطقه میآورد و در تظاهرات و راهپیماییها نیز شرکت داشت.
4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی؟) و نوع فعالیت در پایگاه:
بعد از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج درآمد و همکاری تنگاتنگی با بسیج، هلال احمر و جهاد سازندگی در تهران داشت و در جادهسازی منطقه هزارجریب نیز نقش بسزایی داشت و عضو گروه چریکی شهید چمران در جنگهای نامنظم بود. همچنین در منطقه فعالیت فرهنگی نیز داشت.
5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت، با بیان اتفاق آورده شود: ــــــــــــ
ح) سوابق جبهه:
1- حضور در جبهه:
در جبهه حضور داشت
2- تعداد تاریخ محل اعزام ها، یگان اعزام کننده، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد:
او طی یک مرحله، از تهران، گروه مردمی شهید چمران به منطقه سوسنگرد اعزام شد.
3- مجموع مدت حضور در جبهه:
15 ماه
4- مسئولیت در جبهه: ــــــــــــ
5- دفعات، مکان و نحوه ی مجروح شدن: ــــــــــــ
6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد: ــــــــــــ
7- مکان، زمان، عملیات و نحوه ی شهادت:
در تاریخ 59/9/1 منطقه سوسنگرد به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری:
پیکر مطهر ایشان در گلزار شهدای بهشت فاطمه خاکسپاری شد.
ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:
1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره، ویژگی های شهید ( توجه: حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد.)
در توصیف شخصیت و اخلاقیات شهید، برادرش (اللهیار)، با بیان مطالبی ارزشمند از دوران زندگیاش میگوید: «رفتار برادرم در منزل، بسیار تحسین برانگیز و قابل ستایش بود. به همه سفارش و توصیه داشت که با همه مهربان باشید و ضمن رعایت احترام متقابل، گذشت را سرلوحه کارتان قرار دهید. بسیار انسان متواضع و فروتنی بود. نگاهش به انسانهای محروم منطقه، یک نگاه عارفانه بود. سادهزیستی را بسیار دوست داشت. تمام کارهایش را با محجوبیت و سعه صدرش انجام میداد. او همیشه به دنبال حقیقت زندگی بود. از این رو شهادت را انتخاب کرد. با سختی و ناملایمتها، به خوبی کنار میآمد. زرق و برق دنیا، برایش هیچ ارزشی نداشت. فقط به مردم فکر میکرد به قول معروف، سرش میرفت، قولش نمیرفت. بسیار با دوستانش صمیمی، خونگرم، رفیق، مهماننواز بود و بیشترین دوستانش، معلمان منطقه بودند. او آگاهانه به ذکر خدا، نیایش و دعا میپرداخت و در ماههای محرم و رمضان که در مسجد، نماز جماعت برپا میشد، حضور داشت. عضو هیأت امام رضا(ع) عشرستاق بود و هر ساله همراه هیئت به زیارت امام رضا علیه السلام میرفت. او از مریدان ائمه اطهار(ع) بود و ارادت خالصانهای به حضرت عباس (ع) داشت و به همین جهت در هفتم محرم علمدار محله بود.»