نام پدر : نور علی
تاریخ تولد :1348/02/01
تاریخ شهادت : 1365/04/17
محل شهادت : مهران

وصیت نامه

* وصیت نامه شهید حسن نیک پور*

 

 

به نام خداوند بخشنده مهربان و در هم کوبنده ستمگران

 « انا لله و نا الیه راجعون: همه از خداییم و به سوی او در حرکتیم. »

خدایا، پروردگارا، ای معبودم و ای کسی که قدرتش همه چیز را فرا گرفته و همه چیز در مقابل او پست و تاب مقاومت ندارد و ای تنها آرام بخش دل ها و ای کسی که به وعده اش وفا می کند که وعده اش نابودی مستکبرین و به وراثت رساندن مستضعفین است. تو را حمد می گویم به خاطر وجود پاک سبحانیت و ستایشت می کنم که مرا در این زمان که یکی از فرزندان محمد (ص) خمینی کبیر، همچون پیامبر مردم را به یگانه پرستی و نفی از همه بت ها به خصوص شیطان بزرگ می کند و همه مسلمین را به وحدت و ملت رشید ایران را به وحدت کلمه دعوت می کند. بار خدایا الان که دارم این وصیت نامه را می نویسم از تو می خواهم که توفیق شهادت را نصیبم کنی. گمان نمی برم که شهادت نصیبم گردد چون که شهید مقامی والا دارد و من فردی گناهکار و خوارم. خدایا، اینک به یاد تو به جبهه آمده ام نه برای انتقام بلکه به منظور احیاء دینم و تداوم انقلابم پای در چکمه می کنم. خدایا، امام زمان(عج) و نائب بر حق او را به یاری می طلبم و از او می خواهم به آن سوی و به آن راه که خود صلاح می داند، هدایتم کند. هدفم خدا، مکتبم اسلام و رهبرم روح الله است. هر قدمی که بر می دارم و هر گلوله ای که شلیک می کنم و قلب دشمن را هدف می سازم به یاری خدا باشد. برای هر گلوله ای که به بدنم می خورد با یاری خداوند تحمل کنم و دردش را پذیرا باشم. شکر خدای یکتا را که مرا در خانواده ای مسلمان به دنیا آورد و از پدر و مادرم سپاسگزارم که مرا به اخلاق اسلامی تربیت کردند و با اسلام راستین تا آنجا که خود به یاد داشتند، آشنایم ساختند و همین ها باعث شدند که راه اسلام را ادامه دهم تا آنجا که جهاد برای اسلام راستین و برقراری پرچم لا اله الا الله را به جان پذیرفتم و شهادت را که ابتدای زندگی جاوید است. همانطوری که خداوند بزرگ وعده فرموده اگر لایق آن باشم و افتخارش نصیبم شود، منتهای سعادت خویش می دانم. مرا در جوار شهیدان به خاک بسپارید. اما پدر و مادر و خواهر و برادرم، با شما هم سخنی دارم، همه شما می دانید که با میل خود به جنگ با کفار رفتم یا لااقل زودتر معرفی کردن و رفتن با میل و خواسته خودم انجام گرفت زیرا این رغبت رفتن را از شهیدان تاریخ اسلام آموختم. از این گذشته صحبت از دفاع و مکتب پیش آید دیگر صحبت از پدر و مادر و خانواده بیهوده است. ای مادر عزیز مرا ببخش و شیرت را بر من در آن لحظه جان دادن حلال کن و ای پدرم و خواهرم و برادرم، مرا ببخشید که نسبت به شما بی احترامی نمودم از همه دوستان و فامیلان بخواهید که مرا ببخشند که به آنها بی احترامی نمودم و شما ای دوستان و رفقای عزیز مرا ببخشید. شهادت آرزوی من است و عروسی من می باشد.

*************************************

 

 


زندگی نامه

شهید حسن نیک پور درسالروز شهادت امام حسن مجتبی (ع) به دنیا آمد و به دلیل اشتیاق زیادش به جبهه از ادامه تحصیل منصرف شد و سنگرعشق رابه سنگر درس ترجیح داد.وی در 16 سالگی از طریق بسیج و سپاه بابلسر راهی جبهه شد وی در بمباران هفت تپه و کربلای 1 مجروح شیمیایی شد و موج انفجار اورا گرفت در لحظات پایانی آخرین وداعش به عکاسی رفته و عکس میگیرد و می گوید اگر شهید شدم این عکس را برای مراسم تشییع جنازه م بزرگ کنید.پیکر مطهرش در محل گلزار شهدای از باران دفن شده است