نام پدر : آقابزرگ
تاریخ تولد :1346/05/09
تاریخ شهادت : 1365/04/12
محل شهادت : مهران

وصیت نامه

*وصیتنامه شهید اسرافیل نیازآذری*

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک الفائزون

کسانی که ایمان آوردند و سپس از سرزمین خویش مهاجرت کردند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نمودند پیش خدا بزرگترین مقام را دارند و هم اینان رستگارانند.

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان بنام خداوند کریم و رحمان و رحیم و بخشنده و پوینده یاری دهنده.

بنام خداوندی که ما را از تاریکی ها نجات می دهد و بسوی نور هدایت می کند.

با سلام به سالار شهیدان حسین بن علی (ع) معلم انسانیت و شهادت و شهامت و استواری و ایثار با درود به مهدی موعود (عج) منجی عالم ولایت و بشریت و نائب بر حقش خمینی کبیر قلب تپنده محرومان. با سلام به شهیدان بخون خفته و با سلام به شما امت شهید پرور.

اینجانب سرافیل نیازآذری فرزند آقابزرگ وصیت نامه ام را چنین آغاز می کنم:

ما که از مادر متولد می شویم وارد عالمی می شویم که این عالم ابدی نیست خلاصه فناپذیر است آری دنیا فانی گنجایش ما را ندارد باید برویم باید هجرت کنیم باید کوله بار را بر گیریم و حرکت کنیم باید به دیار یار شتافت باید به مقصدی رسید پس چه بهتر است که کوله بار ما خای از گناه باشد، پس بکوشیم که پیش خداوند خود آبرومند باشیم.

سخن اول با پدر و مادر:

پدر و مادر عزیزم! اول شما را خیلی خیلی سلام می رسانم پدر و مادر اگر خواست خدا شد و شهادت نصیب من شد شما هیچ وقت لباس سیاه بر تن نکنید و یا گریه و زاری نکنید و مردم وقتی به خانه ما می آیند از شما روحیه بگیرند و فرزندان خود را به نبرد بفرستند.

آری اسلحه عروسم و سنگر حجله ام

و از شما تشکر می کنم که برای من زحمت فراوان کشیدید مرا ببخشید که نتوانستم به شما خدمت کنم. ولی این را بدانید که من یک امانت در نزد شما بودم و شما این امانت را به خالق برگرداندید. وقتی من شهید شدم فرزندی دیگر را بجای من بفرستید تا از امتحان الهی قبول شوید.

برادران عزیزم! اگر من شهید شدم شما باید ادامه دهنده راه شهداء و من باشید و نگذارید که اسلحه من بر زمین بیفتد. برادرانم هرگز خطی بجز خط امام اختیار نکنید و پیرو امام امت مان باشید.

و ای دوستان که بجز خدا از شما از همه بیشتر خودمونی هستم بجز خدا و امام خمینی دیگری برای خود اختیار نکنید هیچ وقت غیر وظایف اسلام کار نکنید همیشه با هر ضوابطی که این انقلاب و اسلام می دهند مطیع آن باشید و قدر این انقلاب را بدانید که چنین انقلابی دیگر گیر ما نمی آید وصیت آخر من به امت شهیدپرور.

ای آنانی که اسلام را دین خود اختیار کردید فقط شناسنامه ای مسلمان نباشید بشتابید به میدان نبرد و یاری کنید اسلام را.

مثل مردم کوفه نباشید و حسین زمانمان را تنها نگذارید و صبر داشته باشید که خداوند با صابران است و در خاتمه از کلیه دوستان، آشنایان و فامیلان اگر از من بدی دیدند مرا با بزرگی خودشان ببخشند.

انشاءالله

خدایا! رزمندگان اسلام را به مقصد نهایی شان برسان.امام زمان ما را از ما راضی و خوشنود بگردان.

محرومین و معلولین و مریضان اسلام را شفا عاجل عنایت بفرما.گناهانم را ببخش و بیامرز.

 

والسلام علیکم و رحمته ا... و برکاته

مرگ بر آمریکا- شوروی- اسرائیل- منافقین و صدام

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

اسرافیل نیاز آذری

28/11/62


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

اسرافیل نیاز آذری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

9/5/1346 ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

آقابزرگ ـ پاسدار (بازنشسته)

4- نام و شغل مادر:

فرنگیس صمدی ـ  خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

7فرزند ـ

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی متولد شدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

شهید برای فراگیری قرآن به مکتب خانه رفت .

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

بابل ـ روستای کتی غربی

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

بابل ـ روستای کتی غربی

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع راهنمایی تحصیل کرد و سپس عازم جبهه شدند .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتار شهید با پدر و مادر بسیار مهربان بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره ) ، دکتر بهشتی ، شهید طالقانی ؛ شهید باهنر و دستغیب بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

بابل ـ سپاه ـ مهران

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

6ماه

4- مسئولیت در جبهه :

بی سیم چی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مهران ـ 12/4/65 ـ کربلای 1 ـ اصابت ترکش  به پشت

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

14/4/65 ـ گلزار شهدای میر رمضان اسماعیل پور ـ محله کتی غربی ـ بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید :

شهید بسیار متواضع و مهربان بود . او در رفتارتش بسیار دقت می کرد تا کسی را از خودش نرنجاند. بسیار جوانمرد و نترس و دلیر بود . به حق الناس اهمیت می داد . واجبات را امری مهم و ترک محرمات را واجب می دانست . به نماز اول وقت اهمیت زیادی می داد . عاشق امام و اهل بیت بود . در جلسات مذهبی شرکت می کرد .

مادر شهید :

 فرزندانم خیلی با نظم بودند وقتی به مدرسه یا مکتب خانه می رفتند و بر می گشتند کتاب و کیف و لباس های شان بسیار مرتب بود. درس خود را می خواندند  مخصوصاً پسر شهید م از همه منظم تر بود.

برادر شهید :

 اسرافیل بسیار خوش رفتار و خوش برخورد بود . بعضی وقت ها که با فامیل ها که دور هم جمع می شویم از خنده های او صحبت می کنیم که او هیچگاه ناراحت یا عصبانی نبود. همیشه صبور بود و سعی می کرد با لبخند زیبایش دل دیگران را شاد کند . با این روش خیلی از مشکلات را حل می کرد وقتی در جمع خانواده بود تاکید می کرد که ما تکلیف بزرگی داریم باید دشمن را از خاک کشورمان بیرون کنیم و اسلام را نجات دهیم .

برادر شهید: زمانی که برادرم کوچک بود در همان زمان طفولیت مریض شد و یک بیماری سختی گرفت که پدرم برای شان بسیار هزینه کرد . بستگان و خانواده بسیار ناامید شدند اما پدر و مادرم با استقامت و توکل به خدا او را مداوا کردند. بعد که بزرگ شد به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد و سرنوشت او این بود که جام شهادت بنوشد . 


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد