نام پدر : حیدر
تاریخ تولد :1327/04/01
تاریخ شهادت : 1362/08/01
محل شهادت : مریوان - پنجوین

وصیت نامه

*وصیتنامه شهید احمدعلی نوروزپور*

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

یاایها الذین امنوا اهل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون و سبیل الله باموالکم و انفسکم ذالکم خیر و لکم ان کنتم تعلمون.

ای کسانیکه ایمان آورده اید آیا می خواهید شما را به تجارتی سودمند که شما را از عذاب دردنک آخرت نجات بخشد دلالت کنم آن تجارت این است که به خدا و رسول او ایمان آورده و با مال و جان خود در راه خدا جهاد و این کار برای شما از هر چیز بهتر است اگر بدانید.

الهی قلبی محبوب و نفسی معیوب و عقلی مغلوب و هوائی قالب و طاعتی قلیل و معصیتی کثیر.

باالذنوب فکیف حیلتی یا ستارالعیوب و یا علام الغیوب و یا کاشف الکروب اغفر ذنوب کلها بحرمته محمد و آل محمد یا غفار و یا غفار یا غفار برحمتک یا ارحم الراحمین

با درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی شرافتمندترین مرگ شهادت است پیامبراکرم(ص) آری پیامبر اکرم رسول خدا چنین فرموده است و من نیز همانطور که قرآن می فرماید: لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه همانا که در زندگی و رسول خدا سرمشق نیکو برای شما مومنان وجود دارد من هم ابر مردی چون پیامبر و درس چگونه شرافتمندانه تر پیشه گرفته ام تا در راه او به شهادت برسم و چند قطره خونیکه در بدن دارم نثار دین و رهبر کبیر انقلاب اسلامی می نمایم و تو ای برادر و خواهر پدر و مادر همسرم و فرزندان عزیزم ای سرباز حسین(ع) ای جانثار خمینی تو نیز مثل دیگر شهیدان همچون علی اکبر به ندای هل من ناصر حسینی که از حلقوم پاک فرزندش خمینی بیرون می آید جواب مثبت داده و راه او را که راه پیغمبر(ص) علی(ع) است ادامه دهید و این انقلاب را تا ظهور حضرت مهدی(عج) برسانید حرمت خون شهیدان را نگهدارید و ادامه دهنده راه شهیدان باشید.

هرکس که تو را شناخت جان را چه کند                 فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی                           دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

آغاز جهاد است و زندگی از سرآغاز می شود مانند نوزادی که به جهان دیده می گشاید و زندگی جاودانه و همیشگی و اخری چقدر گناه کرده ایم خدایا به لطف و کرمت و به بزرگیت مرا ببخش و اگر مرا نبخشی به که پناه ببرم خدایا استغفار می طلبم. خدایا بر من آن شود که در پدر و مادر عزیزم و برادران وخواهر و همسرم و فرزندان عزیزم دوست دارم شما را ناراحت نباشید باید به من قول بدهید اگر برای من اتفاقی افتاد نباید غم به چهره بیاورید حتی گریه کنید چون من با کفار حزب بحث عراق جنگیدم و شهید شدم در ثانی من امانتی بودم از طرف خدا در دست شما چه بهتر این امانت در راه خدا شهید بشود در سر قبرم شیرینی پخش کنید و هرگز به خودتان یاس و نومیدی راه ندهید و خوشحال باید و به همدیگر تبریک بگوئید پدر و مادرجان را پذبیر و مرا حلال کنید مبادا در فقدان من گریه کنید مادرجان افتخارکن که فرزندت در راه خدا به این مقام بزرگ رسیده است و من هم افتخار می کنم که در دامن همچو مادری پرورش یافتم و در راه خدا به این مقام پرافتخار نائل گردیدم و این خبر باید مثل آن روز که دیده به جهان گشوده ام خوشحالت کند تا چشم دشمنان اسلام و قرآن و امام و روحانیت را کور کند ای پدر عزیزم حلالم کن که من به مقام والای شهادت رسیدم خودت بهتر می دانی که مرگ حق است و چه بهتر در راه حق بمیریم خداحافظ امام و پاسداران و رزمندگان را دعا کنید.

همسرم! افتخار کن و به خود ببال. اگر من شهید شدم برایم اشک مریز. تو همسر یک سربازی تو همانند زینب علیه السلام بردبار باش و سعی کن که او بچه را همانند 2 کودک زینب علیه السلام که در روز عاشورا فدای برادرش کرد در راه خدا کشته شد و نثار کرد اگر من شهید شدم بچه ها را لباس شادی بپوشان و آنها را به آرامگاه ببر و نزد همه برادرانم که در جبهه شهید شدند به فریاد کن و بچه های بابا هم شما پیوست.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

احمدعلی نوروزپور

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1327 ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

حیدر ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

شهربانو رجب نتاج ـ  خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5فرزند ـ فرزند سوم بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی : ـــــــــــــ

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

شهید تا کلاس ششم قدیم سواد داشتند .

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کار کشاورزی به خانواده کمک می کرد .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــ

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

قید نشد.

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

خورشید سرایداری ـ 22/5/1347

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

6فرزند ـ چنگیز ـ فرشته ـ محمد ـ جواد ـ اکرم ـ مجید

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتار شهید با پدر و مادر و همسر و فرزندان  بسیار خوب بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

خصوصی 17 سال ـ کشاورزی از سال 48 تا 62

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

بیمارستان مازیار

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

پزشک یار

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره ) بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

20/7/61 ـ بابل ـ سپاه ـ مریوان (پنجوین)

25/7/62 ـ بابل ـ سپاه مریوان (پنجوین

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

پزشکیار

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

پنجوین (عراق ) 2/8/62 ـ ترکش خمپاره

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

20/8/62 ـ گلزار شهدای منصورکنده (پیرتکیه) بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید :

من و شهید علاوه بر این که برادر بودیم همکار هم بودیم شهید بزرگوار یک گنجه مخصوص در بیمارستان داشت و هر موقع به جبهه می رفت کلید گنجه را به من می سپرد. وقتی خبر شهادت ایشان را به من دادند از ناراحتی زیاد تا مدت طولانی به طرف آن گنجه که کلید دست من بود نمی رفتم. بعد از مدت ها که حالم بهتر شد تصمیم گرفتم در گنجه را باز کنم . پیش خودم گفتم شاید وصیت نامه ای در آن باشد به اتفاق یکی از همکاران خود در گنجه را باز کردم دیدم داخل آن داروهایی است که بر روی آن برچسب زده . مخصوص افراد بی بضاعت و ناتوان بعد به همکارم گفتم این وصیت را به درستی انجام دهید و به خواسته اش عمل کنید . برادرم بسیار پایبند به نماز و دین بود و هرگز نمازش ترک نمی شد . همیشه به افراد کم درآمد توجه بسیار می کرد هر کاری می توانست برای شان انجام می داد بسیار محبوب همه بود .