نام پدر : حبیب
تاریخ تولد :1340/07/04
تاریخ شهادت : 1363/12/21
محل شهادت : سومار

وصیت نامه

                                    *وصيت­نامه شهيد موسي نورزاد*

 

 فرزند حبيب

                                                   بسم رب الشهدا و الصدقين

به درستي­كه خدا جان و مال اهل ايمان را به بهاي بهشت خريداري كرده است آن­ها در راه خدا جهاد مي­كنند و مي­كشند و كشته مي­شوند. (قرآن كريم)

خدايا حال كه احساس مي­كنم پايان عمرم رسيده است و لحظات آخر عمرم سپري مي­گردد و تو خود نيز مي­داني كه تنها آرزويم در دنيا شهادت آگاهانه در راه تو بوده است و با اين­كه احساس مي­كنم گنهكارم اما به لطف و فضل و بخشش تو اميدوارم از تو مي­خواهم اي مهربان­ترين مهربانان و اي بخشايش­گر مهربان بر تمامي گناهان­ام كه از روي جهل و ناراحتي مرتكب شده­ام، قلم عفو كشيده و مرگم را مانند ياران امام حسين (ع) و دوستان شهيدم شهادت در راهت قرار دهي و مرا جزء شهيدانت محسوب گرداني. بار الها چه زيباست شهادت آگاهانه كه در راه تو و في سبيل­الله باشد. خانواده­ام و دوستان مؤمن­ام ديگر ماندن در دنيا كه گذرگاه است نه قرارگاه را بر خود ننگ دانستم بعد از مدت­ها جهاد و مبارزه عشق لقاءالله و ديدار دوستان­ام كه در دل­ام زبانه مي­زند و اگر مدت اجل الهي معين نبود او هم از شوق ديدار ياران حتي براي لحظه­اي در كالبدش قرار نمي­گرفت.

برادران و دوستان عزيزم لازم به تذكر است كه بعد از شهادت­ام كه هديه­اي الهي مي­باشد راه شهدا كه همان خط سرخ انبياء است ادامه دهيد و براي رسيدن به سعادت دنيا و آخرت راهنمايي­هاي امام امت ولايت فقيه را سرلوحه تمام كارهاي خود قرار دهيد. امت حزب­الله و كساني كه وصيت­نامه­ام را مي­خوانند، بدانيد كه اگر خواستيد خود را با مصداق بارز آيه شريفه قرار دهيد و شهادت را آرزوي خود بدانيد آن­چنان كه اطلاع داريد هيچ قدرت و نيرويي در جهان توان مقابله با شما را ندارد كه اگر ياري كنيد خدا را ياري مي­كند شما را. وعده حق نمايان گشت و صبح پيروزي نزديك است. جنگ را به فرموده امام مسئله اصلي بدانيد چرا كه اين جنگ در حقيقت همان جنگ جهاني سوم است كه اتفاق افتاده است و ايران با تمامي ابرقدرت­ها و ابرجنايتكاران و مزدوران آنان به مقابله و نبرد پرداخته است و شعار مرگ بر آمريكا و شوروي را بيشتر محقق بخشيد و آن را ورد زبان كودكان خود گردانيد چرا كه گرفتاري­هاي ما مسلمين از ابرجنايتكاران است. برادران و خواهران محصل حزب­الهي درس خواندن را رها  نكنيد تا قدرتمند گرديد و كشور را خودكفا نمایيد چرا كه خداوند فرموده است عزت از آن رسول و مؤمنين است پس بكوشيد تا جامه ذلت نپوشيم.

پدر و مادرم كه زحمات زيادي برايم كشيده­ايد و بنده نتوانستم در دنيا به شما خدمت كنم خداوند تبارک و تعالي را به وجود شما تشكر مي­كنم و به شما افتخار دارم كه چگونه زيستن را از حسين (ع) و فاطمه (س) آموختید و به نداي حسين زمان لبك گفته و فرزندت را براي استوار ماندن اسلام در جهان قرباني دادي. خواهر و مادر نمي­گويم براي من گريه نكنيد و اگر گريه كرديد، بر مصيبت اباعبدالله الحسين و ياران و باوفايش و حضرت زينب (ص) در كربلا گريه كنيد و اشك شوق بريزيد چرا كه امروز پيروزي اسلام و سربلندي من است. مادرم مرا حلال كنيد تا رستگار شوم إن­شاالله.

برادرها و دايي­ها از شما طلب عفو و بخشش مي­نمايم و از شما مي­خواهم كه فرزندان­تان را جهت عزت اسلام و مسلمين پرورش دهيد. در پايان از كساني كه وصيت­نامه­ام را مي­خوانند تقاضاي عاجزانه دارم كه اولاً امام امت را دعا كنيد و ثانياً از خداوند برايم طلب عفو و بخشش نمایيد چرا كه با كوله­باري خالي، از دنيا رفتم. از تمامي دوستان طلب عفو و حلاليت مي­طلبم و از خداوند تبارك و تعالي سعادت دنيا و آخرت را خواستارم. والسلام

اين وصيت­نامه در تاريخ 14/12/62 در دشت دهلران صبح ساعت 9 نوشته شده است اميدوارم كه هميشه موفق و پيروز باشيد و برايم دعا كنيد طرفدار انقلاب باشيد در مجلس اسلامي شركت كنيد از دولت زياد توقع نداشته باشيد به مزار بيائيد اسلام را خون رشد كرد امام را دعا كنيد در ضمن مشهدي ننه هر موقع در مسجد رفتي از خدا بخواه كه ما را بيامرزد.

 در ضمن از كليه فاميلان و هم محلي­ها حلاليت مي­طلبم.

                                                                                                                  خدا حافظ شما.

                                                                                                    كوچك همگي شما موسي نورزاد. 


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد