«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»
الف)تولد و کودکی:
1-نام و نام خانوادگی، نام مستعار:
نورعلی نقدی
2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:
سال 1341، روستای گرجی محله شهرستان بهشهر
3- نام و شغل پدر:
فرضعلی ـ بازنشسته
4- نام و شغل مادر:
نرگس گرجی ـ خانه دار
5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:
دارای سه برادر ـ سه خواهر ـ شهید فرزند ارشد بودند.
6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی:
اعتقادی: نسبت به مسائل مذهبی اهمیت می داد و نماز می خواند و روزه می گرفت و با خدا و با ایمان بود، اهل قرآن بود از کودکی هم به همراه پدر می ایستاد نماز می خواند و همراه ایشان به مسجد می رفت و در مراسم های عزاداری امام حسین شرکت می کرد و در کارها به ائمه متوسل می شد. در نماز جمعه و نماز جماعت شرکت می کرد.
7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب،کلاس قرآن،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده):
قبل از ورود به مدرسه در منزل شخصی آموزش قرآن می دید.
8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ
ب)تحصیلات:
1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان:
روستای گرجی محله شهرستان بهشهر.
2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی:
رستمکلا شهرستان بهشهر
3- نام مدرسه، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان:
دبیرستان شهیدعباس زاده، رشته حسابداری، شهرستان بهشهر. (4 سال)
4- تحصیلات دانشگاهی، رشته و نام دانشگاه:
سه سال در حوزه نزد آیت الله ایازی(ره) گذراند.
5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟چه کاری و چه مدت:
بله. در کار کشاورزی به پدر کمک می کرد تابستان ها در کوره آجرپزی نیز کار می کرد.
6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل: ــــــــــــــ
پ)سربازی:
1- خدمت سربازی:
انجام داد
2- یگان اعزام کننده:
سپاه
3- سال اعزام و محل آموزش سربازی:
از تاریخ 62/3/11 الی 64/3/11 در سربازی به سر برد.
ت) ازدواج:
1-وضعیت تاهل:
مجرد
2- نام همسر و تاریخ ازدواج: ــــــــــــــ
3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ
4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):
در انجام کارهای کشاورزی به پدرش کمک می کرد و در تأمین مخارج زندگی به خانواده کمک می کرد. رفتار بسیار خوبی با والدین خود داشته است، به دیگر اعضای خانواده هم علاقه داشته است همیشه از زحمات پدر و مادر تشکر می کرد.
ث)شغل شهید:
1- شغل رسمی و شغل فرعی: ـــــــــــــــ
2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت: ــــــــــــــــ
3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ
ج) فعالیت های انقلابی:
1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند: ـــــــــــــــ
2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد، خانواده یا گروه اشاره دارد: ــــــــــــــــ
3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:
در تظاهرات و راهپیمایی حضور پیدا می کرد.
4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه:
در سپاه و بسیج فعالیت چشمگیری داشت و از جمله فعالیت های ایشان در بسیج تهیه چندین کتاب برای کتابخانه محل و گرفتن ساعت دیواری برای بسیج محل و شرکت در جلسات بسیج و همچنین حضور در گشت های شبانه محل.
5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت، با بیان اتفاق آورده شود:
از جمله مبارزین در مقابل گروهک ها بود و حتی در درگیری خیابانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
ح) سوابق جبهه:
1- حضور در جبهه:
در جبهه حضور داشت
2- تعداد تاریخ محل اعزام ها، یگان اعزام کننده، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد:
در تاریخ 60/6/16 با عضویت بسیجی از چالوس به منطقه ی جنگی اعزام شد.
در تاریخ 61/4/28 از بسیج سپاه بهشهر با عضویت بسیجی به منطقه ی جنگی اعزام شد.
در تاریخ 62/3/11 از سپاه بهشهر با عضویت مشمول به منطقه ی جنگی اعزام شد.
3- مجموع مدت حضور در جبهه: ــــــــــــ
4- مسئولیت در جبهه: ــــــــــــــ
5- دفعات، مکان و نحوه ی مجروح شدن:
چهارمرتبه، 1 ـ در کردستان بر اثر اصابت ترکش از ناحیه ی سر مجروح شد بیمارستان کردستان بستری شد.
2ـ در عملیات مرصاد بر اثر اصابت تیر به کتف مجروح شد و در بیمارستان تهران بستری شد.
3ـ در آزادسازی خرمشهر بر اثر اصابت تیر به ناحیه کتف مجروح شد.
4ـ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش از ناحیه دست و پا مجروح شد و در آبادان و مشهد بستری شد.
6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد: ـــــــــــــ
7- مکان، زمان، عملیات و نحوهی شهادت:
در تاریخ 66/1/18 در منطقه ی شلمچه به فیض شهادت رسید.
8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری:
در تاریخ 66/1/19 تشییع شد و در گلزار شهدای تکیه امام خمینی روستای گرجی محله شهرستان بهشهر دفن گردید.
ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:
1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره، ویژگی های شهید (توجه: حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد.)
روزی به صحرا رفتم و شهید به اتفاق خواهر و برادر در خانه بودند و از یکدیگر مواظبت می کردند وقتی به خانه آمدم دیدم یک عدد مرغ را کشتند و از آن برای خود آبگوشت درست کردند و خوردند.