نام پدر : کاظم
تاریخ تولد :1343/01/01
تاریخ شهادت : 1363/05/05
محل شهادت : سردشت

وصیت نامه

*وصیت نامه شهید موسی نظریان*

 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

آنچه در آسمان و زمین است، همه ملک خداست که بدکاران را به کیفر می رساند، و نیکو کاران را پاداش نیکوتر عطا می کند. (آیه 30سوره النجم)

بکشید ما را، ما بیدارتر و اسلام عزیز ما زنده تر می گردد. (امام خمینی)

و با درورد و سلام به رهبر عزیز، و درود و سلام به سرور شهیدان حسین بن علی(ع) و شهیدان صدر اسلام تا جنگ تحمیلی عراق، و سلام بر ملت شهید پرور همیشه در سنگر.

 اینجانب موسی نظریان سومین بار سعادت آن را یافتم که، به یاری پروردگار متعال در کنار سایر برادران در سنگر جهاد برای جنگ با دشمنان اسلام و قرآن دِین خود را درقبال انقلاب اسلامی و در کنار خون شهدا اسلام اهدا کنم، و گام در راهی بر داشته ام که سرور شهیدان حسین ابن علی(ع) معلم بزرگ شهادت بما آموخت که در این راه با اسلحه ایمان نائل آمدند.  شهادت آگاهی که انسان باید خدا، قرآن، پیغمبران و امامان خود را شناخته و با گوشت وپوست خود آنرا لمس کند، و از مرحله ایمان و جهاد گذشته، تا به مرز شهادت برسد.

بهترین زندگی بشر شناخت اسلام و قرآن می باشد چون جز راه الله و اسلام و قرآن تمامی راه های دیگر انحرافی و عاقبتش پستی و ضلالت می باشد. بنده همیشه از خداوند متعال در خواست می کردم کاری که رضای او نباشد، بر من وا مدارد و آنچه که رضای او باشد، بر من هدایت کند.

در آخر پیام من به مادر و برادران و خواهران، این است: سلام بر تو ای مادر مهربانم که سالهای عمر عزیز و گرانبهای خود را برای رشد تعلیم و تربیت من صرف نموده اید، و در فقر و بیچاره گی مرا بزرگ نموده اید هر چند دیگر نمی توانم جبران زحمتهای ترا ادا کنم. لکن از خداوند بزرگ می خواهم که اجر عظیم و صبر جزیل به شما عنایت فرماید. و از برادران و خواهران تقاضا دارم که اگر خدای نکرده از من بدی دیده اند مرا مورد عفو قرار دهند.

پیام من به ملت شهید پرور ایران مخصوصا از مردم عزیز و ارجمند روستای خودم ولودیعه این است که، امام بزرگوارمان را تنها نگذارید. اگر دستورات رهبر عزیز انقلاب را خوب اجرا کنید هیچوقت این انقلاب شکست نخواهید خورد.

مادر و خواهرانم حجاب اسلامی خود را خوب حفظ کنید که این حجاب اسلامی از خون سرخ شهیدان کوبنده تر است. مادر و خواهر و برادرانم راهی که من انتخاب کرده ام راه حسین(ع) بود و عاشقانه با اشتیاق خودم این راه را انتخاب کردم، مبادا پس از شهادت من امام را فراموش کنید یا انقلاب اسلامی را فراموش کنید یا خدای نکرده حرفی را بزنید که موجب سر افکندگی من در نزد امام حسین(ع) در روز محشر بشود، چون راهی  را که من رفتم، راه امام حسین(ع) است، اگر در این راه شهید شدم، آرزوی من این بود که پدرم در تشیع جنازه من شرکت کند، مثل امام حسین(ع) مرا بغل کند با دست خودش مرا دفن کند ولی افسوس به این آرزو نرسیده ام.

پیامی که به روستاهای هم جوار روستای خود دارم این است که، تا یک قطره خون در بدن دارید برای ادامه راه شهدا کوشش کنید.  برای این انقلاب دفاع کنید که این انقلاب به صرف شما مستضعفان و محرومان است. مادرم و برادرانم و خواهرانم عروسی خودم را در سنگر اسلام نموده ام و قاسم وار به حجله دامادی رفتم و آرزوی من همین بود که شکر خدا به این آرزو رسیده ام. مادرم و برادرم و خواهرم امام را دعا کنید.

 در جبهه رزمیدن کار من است برادر!/ اسلحه گرفتن کار من است ای مادر!/ در سنگر نشستن کار من است ای خواهر!/ به دشمن یورش بردن کار من است ای مادر!/ راه کربلا را باز کردن کار من است برادر!/ زیارت کردن کربلا کار من است ای خواهر!/