نام پدر : ابراهیم
تاریخ تولد :1346/06/15
تاریخ شهادت : 1367/01/27
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

*وصيت­نامه شهيد حميدرضا نصيري*

 

بسم الله الرحمن الرحيم

ملتي كه شهامت دارد، اسارت ندارد. «امام خميني»

آنان­كه ايمان آوردند و از وطن خويش هجرت نمودند و در راه خدا با مال و جان­شان جهاد كردند، نزد خدواند مقام والايي دارند و از رستگاران و سعادت­مندان دو عالم­اند.

با سلام به پيشگاه با عظمت، قلب عالم امكان، روح مقدس زمان، جان تابناك جهان، بنيان­گذار حاكميت قرآن و احياگر ارزش­هاي اسلام و نجات­بخش بشريت از جهالت و ناداني، دوازدهمين چهره پرفروغ آسمان ولايت و امامت، حضرت مهدي (عج). و با سلام به محضر امام امت، قلب تپنده ملت ايران و نهضتگر حماسه­آفرين تاريخ و تجلي خونين آرمان شهيدان و آن­كه چهره او تبلور چهره هزاران شهيد در خون تپيده است. بزرگ رهبر جهان اسلام، پير الهي جماران، امام خميني و با سلام به ارواح پاك و مطهر شهداي اسلام كه جان خويش را در راه اعتلاي كلمه توحيد در طبق اخلاص گذاشتند و به پيشگاه جانان بردند و شهادت­شان باعث حيات مجدد اسلام و قرآن گشت و امت اسلامي را سرافراز و سربلند نمود وصيت خود را آغاز مي­كنم.

سلام بر خانم انبياء محمد مصطفي (ص) و سلام بر امامان معصوم و امام علي (ع) تا امام مهدي (عج) درود بيكران بر شهداي عزيز و گران­قدر اسلام از كربلاي حسيني تا كربلاي خميني، شهيداني كه با نثار خون خود درخت تنومند اسلام را آبياري كردند و حقيقت قرآن محيد را زنده نمودند و آبروي تمامي مسلمين را در جهان اسلام محفوظ داشتند و درود فراوان به رزمندگان كفرستيز اسلام كه مي­روند با رزم بي­امان و خستگي­ناپذيرشان ريشه كفر و نفاق و فساد را در سراسر عالم براي هميشه محو و نابود سازند و زمينه ظهور حضرت حجت (عج) را مرتب و آماده كنند و سلام بر خانواده­هاي معظم شهدا كه فرزنداني همچون علي­اصغر و علي­اكبر امام حسين (ع) تربيت كردند كه افتخار آفرين اسلام و قرآن و ميهن اسلامي­مان ايران باشند. سلام بر شما امت فداكار و مخلص كه با استقامت خود دشمنان اسلام را در شرق و غرب به لرزه انداختيد و به عنوان امتي الگو و نمونه در سطح جهان مطرح شده­ايد. باشد اين سعادت عظيم و ارزنده تا ابد به ياري خداوند متعال جاودانه بماند.

آري زندگي در اين جهان را دوست دارم و زندگي براي من شيرين­ است ولي شهادت در راه خدا زيبا و شيرين­تر است. چه خوب است كه عمل نيك انجام دهم و به قرآن كريم كه كلام خداست عمل كنيم.

سلام و درود بر شما پدر و مادر عزيزم كه براي فرزند خود چقدر زحمت كشيديد و مرا به حد بلوغ و رشد نهايي رسانديد و خوب مي­دانم كه نمي­خواهيد نهالي را كه عمري برايش زحمت كشيده­ايد، از گلستان زندگي­تان پژمرده شود و از فروغ حيات خاموش گردد ولي من اسلام و آيين پاك ابراهيم (ع) و محمد (ص) را عزيزتر از شما مي­دانم و جهاد مبارزه عليه دشمنان دين و قرآن را وظيفه اصلي انساني و الهي خويش مي­دانم و سخن من همان كلام سرور و سالار شهيدان امام حسين (ع) است كه فرمود: ‌اگر مكتب و آيين جدم رسول­الله در پرتو خون و شهادت من پايدار و جاودانه ماند، پس اي شمشيرها و اي نيزه­ بياييد و پيكر مرا آماج زخم­هاي خويش قرار دهيد.

مادرجان! مي­دانم مي­خواستي مرا داماد كني و به حجله­گاه بفرستي اما اينك بنگر كه حجله­گاه من باشكوه­تر و باعظمت است از حجله­اي كه مي­خواستي برايم بيارايي. آري حجله­گاه سرخ شهادت در مزار شهيدان شاهد و من ازدوج كردم با عروس زيباي شهادت و با مرگ عقد و پيمان بستم.

اي پدر و مادر عزيز و مهربانم! براي شما از خداي بزرگ آرزوي صبر و شكيبايي و استقامت و موفقيت دارم و آخرين بوسه وداع را بر گونه­هاي شما مي­زنم و تشكر مي­كنم از زحمات و تلاش­هاي شما كه مرا به اين حد از زندگي رسانديد. بايد توجه داشت كه تاريخ سراسر نزاع بين حق و باطل است و قرآن كريم آينده تاريخ را از آن حق­گويان و حق­پرستان مي­داند كه حق بر باطل پيروز خواهد شد.

اي پدر و مادر بزرگوارم! قسمت و تقدير بر من اين بود كه به فيض شهادت برسم، آن هم در سنگر دفاع از حق و حقيقت به سعادت برسم و در نزد معشوق و محبوب خود با چهره­اي گلگون بشتابم.

اما سخني چند با برادران و خواهران مهربانم:

اميدوارم بعد از شهادتم ناراحتي به خود راه ندهيد و با صبر و بردباري همواره در زندگي­تان مقاوم و دلير باشيد و راهم را كه همان خط سرخ شهادت است با افعال­تان ادامه دهيد و از خواهرانم مي­خواهم كه با حفظ حجاب­شان دستاوردهاي خون شهيدان را نگهبان و پاسدار باشند. از اين­كه برادري خوب براي­تان نبودم، إن­شاءالله با بزرگواري­هايتان مرا ببخشيد. هميشه و در همه حال به ياد خدا باشيد و تقواي الهي در زندگي­تان را رعايت كنيد.

اما سخني چند با امت مسلمان:

آري احساس مي­كنم كه بعد از چند سال از انقلاب و چند سال جنگ با كافرين هنوز مردم، اين خط ما، هدف انقلاب و جنگ آگاه نشد­ه­اند و هنوز نمي­دانند كه ما با چه كساني در مبارزه هستيم و با چه كساني در آينده جنگ داريم. اي مسلمانان شيفته! خوب گوش فرا دهيد اين جملات را به عنوان اتمام حجت و با دلي پر از درد بيان مي­نمايم چون شما بر اثر همين عدم آگاهي از خيلي چيزها عقب مانده­ايد. كساني كه مي­دانند ولي حركت نمي­كنند، آن­ها ترسو هستند و حساب­شان با خدا و پيامبر است و روز قيامت ديگر بهانه­اي ندارند كه كسي به ما نگفته است.

اي مردم! چرا دين خدا را ياري نمي­كنيد؟‌ به جنگ با كافر نمي­رويد و همان جنگي كه دنباله همه آن توطئه­هاست. جنگي كه بعد از همه آن نقشه­ها ابرقدرت­هاي شرق و غرب با وحدت يكديگر بر ما تحميل كرده­اند. اي مردم! قدري به خود آييد و از اين بدبختي­ها درآييد. مگر هنوز نمي­دانيد كه جنگ ما جنگ با كافر است؟ امام حسين با يارانش را در صحراي كربلا چه كساني شهيد نموده­اند و پيامبر (ص) و علي (ع) را چه افرادي به شهادت رساندند‌‌؟ مگر غير از اين­هايي بودند كه الان با ما در جنگ هستند؟ شماها مگر قرآن را قبول نداريد كه پيروانش را در لحظه خطر امر به جهاد مي­كند مگر شما فروغ دين را قبول نداريد كه جهاد از فروعات دين است. اي مسلمانان چرا حركت نمي­كنيد اسلام در خطر است. چرا ياري نمي­كنيد و فرزندان­تان را به جبهه نمي­فرستيد؟ چرا در راه خدا جهاد نمي­كنيد؟

به دشمنان اسلام با فرياد بلند خود مي­گويم: اگر اسلام ما و انقلاب و مكتب حيات­بخش و سعادت­آفرين ما با كشتن ما و به شهادت ما پابرجا مي­ماند، ما را بكشيد تا اسلام و قانون خدا در جهان بشريت حاكم و استوار گردد والّا زنده بودن هدف براي ما چه ارزشي دارد.

اما پيام به برادران عضو پايگاه مقاومت بسيج:‌

برادران عزيز! در كارهاي­تان اول خدا را در نظر بگيريد و همواره پاسدار خون شهيدان باشيد چون شما رسالتي عظيم برعهده داريد. در حفظ دستاوردهاي انقلاب كوشا باشيد و با حضور مستمر خود همچون گذشته در جبهه­هاي نبرد امام امت را ياور باشيد. از سنگر بسيج و پايگاه دفاع كنيد و نگذاريد افراد بي­تفاوت ضربه­اي به جامعه بزنند و فساد و فحشا را در جامعه حامي روحانيت متعهد باشيد و افراد چاپلوس را از خود دور نماييد. در ضمن شب­هاي جمعه گلزار شهدا را فراموش نكنيد و با حضورتان روح شهيدان را شاد نماييد.

در پايان از درگاه خداوند متعال براي خود طلب آمرزش و مغفرت مي­نمايم چون من جوان بودم و مسلماً جوان هم غرق گناه مي­باشد و از خداوند مي­خواهم گناهانم را ببخشد و بعد از آن شهادت را نصيب­ام فرمايد.

در شهر هزار حجله خونين بود                           داغ تو درون سينه­ها سنگين بود

آن روز كه پيكر تو را مي­بردند                           سيماي سكوت كوچه­ها غمگين بود

                                                                                                    بنده حقير خدا و ارادتمند شما

                                                                                                             حميدرضا نصيري