نام پدر : میر شجاع
تاریخ تولد :1346/06/08
تاریخ شهادت : 1367/04/13
محل شهادت : سردشت قله دوپازا

وصیت نامه

                                   *وصیتنامه شهید سید حسین نصیری*

 

                                                  

                                                    بسم رب الشهداو الصدیقین

ان الله الیختار الازلی و الا طیب

بار الها من نمی خواهم که در بستر بمیرم                  یاریم کن تا براهت در دل سنگر بمیرم

دوست دارم در میان آتش و خون و گلوله               دور از کاشانه و خواهر و مادر بمیرم

دوست دارم خاک ایران را ز دشمن                        پاک سازم در ره اسلام آزادی این کشور بمیرم

دوست دارم نیمه شب با نعره الله اکبر                       دشمنان را قلع و قمع سازم چون سر لشکر بمیرم

دوست دارم تا شوم قربانی راه خمینی                      همچنان پروانه در جانم فتد آذر بمیرم

دوست دارم همچو یاران بر تنم خمپاره بارد پیکرم گردد به مانند گل پرپر بمیرم

دوست دارم نام رهبر را به خون خود نویسم  دیده ام را در بنام نامی رهبر بمیرم

دوست دارم لاله خون گردد لباس پاسداری             آخر از خون تنم با جسم از خون تر بمیرم

خط من خط حسینی رهبرم باشد خمینی                  پس چه بهتر چون حسین از تیر و خنجر بمیرم

دوست دارم مثل حسین (ع) تشه لب باشم، هنگام شهادت

اینک وصیت نامه سرباز پاسدار شهید سید حسین نصیری که از کردستان مظلوم نوشته شده قرائت می کنم.

خدمت پدر و مادر عزیزم سلام و همچنین خدمت برادران و خواهران گرامیم سلام عرض می کنم پس از تقدیم عرض سلام امیدوارم که حال همگی شما بعد از شهادتم بسیار خوب بوده باشد و از خدای منان مسألت دارم که این زندگی روزانه شما در زیر سایه آن یزدان پاک و در زیر سایه امام زمان (عج) الله تعالی فرجه شریف گذررانده باشد و همچنین خدمت تمامی ملت شهید پرور سلام عرض می کنم.

چند جمله ای با پدر و مادر گرامیم سلام می گویم پدر و مادر گرامی من می دانم که شما با چه سختیها مرا بزرگ کردید شبها بی خوابی کشیدید حتی اگر یک سرفه می کردم ناراحت می شدید ولی با همه سختیها و مشکلات زندگی قرآن و اسلام از همه چیز عزیزتر است این آیه شریفه (انا الله و انا الیه راجعون) در همه مورد همه موجودات کرات آسمانی جاری می شود چه مسلمان باشد و چه غیر مسلمان حتی آمریکائیها حتی اسرائیلیها حتی یهودیها و تمام آن کسانی که روی کره زمین زندگی می کنند کافر و مسلمان در مردن مساوی هستند اما آنها در روز قیامت حسابشان جداست و ما شیعه ها حسابمان یک چیز دیگر است این آیه شریفه قرائت شد دیر یا زود بسراغ همه ماها و تمامی موجودات عالم می آید حالا چه خوب است انسان راهی را انتخاب کند که در آن سعادت باشد و بهترین راه سعادت هم شهادت است و من هم راه شهادت را انتخاب کردم همانطوری که در محراب عبادت علی (ع) را به ضربه می زند و این رهبر شیعیان عالم می فرماید فزت برب الکعبه به خدای کعبه من رستگار شدم پدر و مادر گرامی شهادت یک رستگاری و سعادت ابدی است حالا من از شما پدر و مادر و اهل خانواده می خواهم که بعد از شهادتم گریه نکنید و دشمنان اسلام را با اشک جاری شده بر گونه هایتان خوشحال نکنید اگر گریه می کنید به یاد اباعبدالله حسین (ع) گریه کنید چرا نام سید حسینی هست و بحق سیدها فرزندان امام حسین (ع) هستند. مادر عزیز و زحمت کشیده من پیش شما شرمنده هستم که شما مرا از کوچکی با دهان روزه آن پستان پاک خود را در دهن من گذاشته اید و خوب تربیتم کردید و به این سنم رساندید و تحویل جامعه اسلامی دادید اما من نتوانستم جبران زحمات را بکنم در این لحظه آخر عمر از شما می خواهم که آن زحمتها و شیری که به من دادید مرا حلال کنید ای پدر و مادر گرامی از شما می خواهم برادران و خواهران کوچکم را طوری تربیت کنید که ادامه دهنده راه شهیدان باشند ناراحت نباشید که من از میان شما رفتم بلکه شکر خدای را بکنید که چنین فرزندی را هدیه اسلام کردید و چون هدف من این بود که ندای امام امت بگوئیم و راه امام حسین (ع) را زنده نگهدارم و این مملکت دو به توسط ریختن خونمان حفظ شود و برای حفظ قرآن کریم و پایمال نشدن خون شهیدان جانم را نثار اسلام کردم چون خط امام حسین (ع) هست که من درس شهادت را از او آموختم که امام حسین (ع) می فرماید: الارض و انی لا اری الموت الا سعاده و لا الحیواه مع الظالمین الا... بر ما فرموده است که من مرگ را عین خوشبختی می دانم و زندگی با ستمگران را شکنجه ای دردناک.

آری ای پدر و مادر گرامی ام درس تلاش را که امام حسین (ع) به ما آموخته اند درسی است که هرگز فراموش نشدنی بله آنها معصوم یعنی بی گناه بوده اند و هیچ چیزی را مرتکب نشده بودند اینگونه در مقابل خداوند زانو می زدند می کردند و خون خود را در را اسلام هدیه می کردند حالا ما که سر تا پا غرق در گناه هستیم چرا این راه را انتخاب نکنیم و به سعادت نرسیم اما در وصیتم خطاب به گروه مقاومت و مردم حزب الله دارم که از اینرو می خواهم که فی سبیل الله محل را خوب محافظت نمایند منافقان را نصیحت کنند و نگذارند و آنها را دعوت به اسلام کنید نگذارید آنها به گمراهی ادامه دهند چون آتش جهنم بدمنزل گاهی است که همه می ترسیدند. و از منافقان هم می خواهم که یک کم به سر عقل بیایند و دست از لجبازیها بردارند، و دامادها و سایر بستگانم می خواهم که هر بدی از من دیده اند با بزرگواری خودشان مرا حلال کنند. از برادر بزرگم سید حسن می خواهم که بعد از شهادتم چنان نوحه سرائی کند که علی (ع) از سوز این ناله ها مرا از فشار قبر نجات دهید اما خطاب من به مردم این است که اینقدر به فکر مال و منال این دنیا نباشید که آنجا ابدی است دیگر مرگ خبری نیست اما هر کس هر چه کرد در آنجا اعمالش را می بیند و شما بجای اینکه از کمبودهای مملکت حرف بزنید بهتر آن که در فکر اسلام باشید و حکومت قرآن را حفظ کنید شما دشمنان اسلام چه می کنند یک کافر می خواهد ریشه مسلمان را بزند. چگونه می توانیم ذلت و خواری دشمن را قبول کنیم و چگونه سعادت خودمان را به دشمن بدهیم گناهان خودتان را کم کنید حرف کسی را گوش ندهید، بلکه به حرفهای مبلغین اسلام که می آیند، احکام خدا شما بازگو کنید این حرفها را گوش کنید تا ذخیره آخرتتان شود برای آخرت مادیات برای انسان و هیچ سعادتی ندارد اگر در کنار اسلام باشد. در پایان وصیت نامه به شما می گویم که مرا در کنار قبر و مزار شهید بزرگوار دفن کنید و در آخر دعا همیشگی امام را فراموش نکنید و طول عمر امام عزیز را از خدای متعال خواستارم.

                                                                              خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

 

 


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سید حسین نصیری مری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

8/6/1346، روستای مری شهرستان سیمرغ

3- نام و شغل پدر :

میرشجاع، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

عشرت ارشادی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

نه فرزند، فرزند پنجم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در آغوش خانواده ای مومن و مقید، آگاه به اصول و ارزشهای اسلامی، با اوضاع اقتصادی نسبتاً خوبی که از زحمات بی دریغ و شبانه روزی والدین در جهت کسب روزی حلال در مزارع کشاورزی به دست می آمد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ـــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسسه ابتدایی روستای مری شهرستان سیمرغ (5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی شهید اندرزگو شهرستان بابل (3 سال)

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در انجام کارهای کشاورزی از جمله چیدن خیار و رسیدگی به امورات دام ها به یاری خانواده می شتافت.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

ــــــــــــ ، به خاطر حضور در جبهه ترک تحصیل کرد .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده :

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

تاریخ 30/10/66 از سپاه قائمشهر با عضویت سرباز به غرب کشور اعزام شد.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

برادر شهید- سیدحسن- می گوید : او هنگامی که در منزل اوقات فراغت پیدا می کرد به یاری پدر و مادر می رفت و در کارهایی که داشتند به آنان کمک می کرد. او هیچ وقت بیکار نبود. همیشه در اختیار والدین بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ ، نجاری

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ ، آزاد

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: از سال 62 الی 67

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

شخصیت حضرت امام، افکار و عقایدشان و دیگر علمای بزرگ دینی در شخصیت و اخلاقیات وی تاثیر بسزایی داشت.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

  در راهپیمایی های مدارس شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج پایگاه مقاومت روستا بود و در زمینه های مختلفی با این نهاد همکاری می کرد با سپاه پاسداران نیز همکاری داشت در پایگاه کارهای فرهنگی همچون نصب پارچه های تبلیغاتی و پلاکارتها را انجام می داد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

  7/5/65 الی 7/10/65 از سپاه قائم شهر لشگر 25 کربلا با عضویت بسیجی به منطقه اعزام شد .

در تاریخ 30/10/66 از سپاه قائمشهر با عضویت سرباز به غرب کشور اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در تاریخ 13/4/67 در محل دوپازا (سردشت) عملیات پدافندی به درجه شهادت نائل آمد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

پیکر پاک و نورانی اش در تاریخ 15/6/67 در حسینیه روستای مری شهرستان سیمرغ خاکسپاری شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید- سیدحسن- می گوید : او رفتار و اخلاق بسیار خوبی داشت خصوصاً به والدین علاقه زیادی داشت. رفتارش با مردم محل نیز بسیار خوب و محترمانه بود در شخصیت او تواضع، اخلاق نیک، پایبندی به انجام واجبات دینی، خصوصاً نماز اول وقت و رفتن به مسجد موج می زد. او بسیار متدین بود. بعد از هر نماز حتماً قرآن را تلاوت می کرد. به اهل بیت علاقه مند بود. علاقه زیادی نسبت به حضرت امام و روحانیون متدین و مذهبی کشور داشت و تبعیت از فرامین آنان را بر خود واجب می دید به همین دلیل عضو بسیج شد و از طریق این نهاد، در سن کم هنگامی که در پشت میز و صندلی مدرسه می بایست درس بخواند، راهی جبهه شد و در مرخصی اش از شهادت دوستان خود تعریف می کرد و به مقام آنان غبطه می خورد که چرا او به این درجه دست نیافت ، آنقدر عاشق شهادت بود که حتی در هنگام شهادت نام مولای خود اباعبدالله (ع) را بر لب داشت.