نام پدر : سید آقا
تاریخ تولد :1346/06/23
تاریخ شهادت : 1365/03/04
محل شهادت : اشنویه

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید سید داوود نبوی میری*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم در رفتار با والدین تان مودب باشید.خوش اخلاق باشید و با کودکان به مهربانی رفتار کنید.ولایت پذیر باشید و قرآن بخوانید.با دعا و نماز انس پیدا کنید.در مراسم های مذهبی حضور پیدا کنید.به مطالعه ی کتاب های مذهبی بپردازید.در زندگی منظم باشید.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سید داود نبوی مری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

22/6/1346، روستای مری، شهر کیاکلا ، شهرستان سیمرغ

3- نام و شغل پدر :

سیدآقا، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

طلعت واحد، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

دوازده فرزند، ــــــــــــ

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در کانون خانواده ای از تبار سادات و مومن و مقید، آگاه به اصول و ارزشهای اسلامی با اوضاع اقتصادی نسبتاً  معمولی که از زحمات بی دریغ و شبانه روزی والدین در جهت کسب روزی حلال در مزارع کشاورزی به دست می آمد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه ابتدایی روستای مری شهرستان سیمرغ(5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی شهید اندرزگو روستای مری شهرستان سیمرغ (3 سال)

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

ــــــــــــ ، دبیرستان (1 سال)

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله در انجام کارهای کشاورزی به خانواده کمک می کرد .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

ــــــــــــ ، به خاطر حضور در جبهه ترک تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده :

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

تاریخ 21/9/64، از سپاه قائم شهر لشکر 25 کربلا اعزام به خدمت در غرب اشنویه شد.  

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

طاهره زارعی، 30/4/64

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ): ــــــــــــ

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

اوج انقلاب، پیروزی مردم به رهبریت حضرت امام بر شاه ملعون، شروع بسیج و برنامه های آن در شخصیت و روحیات وی تاثیر گذاشت.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج پایگاه مقاومت روستا بود. به آموزش های پایگاه می رفت و در نگهبانی نیز شرکت می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

یک بار در سن 15،14 سالگی از سپاه قائم شهر با عضویت بسیج به منطقه جنگی اعزام شد.

تاریخ 21/9/64، از سپاه قائم شهر لشکر 25 کربلا اعزام به خدمت در غرب اشنویه شد.  

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در تاریخ 21/2/65 در اشنویه مریوان در عملیات قادر به درجه شهادت نائل آمد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

جاویدالاثر می باشد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

زن داداش شهید- فاطمه اسلامی- می گوید : او بسیار مقید و با ایمان بود. زمانی که شوهرم در جبهه بود ایشان نزد ما بودند و به کارهای روزمره ما رسیدگی می کردند حتی از بچه ها مواظبت می کردند. همیشه با ما درد و دل می کرد و غم های خود را بیرون می ریخت. در اخلاق بسیار خوش و مهربان بود. عشق و علاقه زیادی نسبت به شهادت داشت. بخاطر همین به خانواده شهدا سرکشی می کرد. هوش و استعداد بالقوه ای داشت. با روحانیون همنشینی داشت و از بیانات آنان بهره مند می شد. در مقابل مشکلات بسیار صبور و مقاوم بود. و دارای قدرت بیان بسیار بالایی بود. مغز وی سرشار از اطلاعات و مطالب خوب و مفید بود.

برای اولین دفعه که به جبهه می رفت فرزندانم بسیار کوچک بودند. ما تا قائم شهر او را همراهی کردیم و از خوشحالی زیاد لباس و کیف را گرفت و رفت.

برادر شهید- سیدفتاح- می گوید: او از من کوچکتر بود اما نسبت به من علاقه اش برای رفتن به جبهه بیشتر بود و می گفت، به زن و بچه ها توجه نکنید فقط به جنگ و جبهه فکر کنید و بیشتر تلاش کنید که افراد را به جبهه و جهاد جذب کنید.