*وصیتنامه شهید سید منصور نبوی*
جنگ جنگ است و عزت و شرف ما در گرو همین جنگ است. (امام خمینی)
الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک الفائزون (توبه)
آنان که ایمان آورده اند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.
چه هدیه ای بالاتر از شهادت که بتوان به دیار معشوق برد، بارالها راضیم به رضایت تو ای مولا.
با درود و سلام بر مهدی (عج) امام عصر و الزمان و امام خمینی نائب بر حقش امید مستضعفان فرزند زهرا (س)
و با سلام و صلوات نثار ارواح مطهر شهدای اسلام خصوصاً شهدای پرپر شده جنگ تحمیلی که نهال اسلام را با خون گرمشان آبیاری نمودند و با درود و سلام بر پیروان خط سرخ و خونین حسین (ع) که می روند تا با خون خود پیام انقلاب اسلامی را به گوش جهانیان برسانند و سلام و درود بر شما خانواده های محترم شهدا که وارثان بر حق مکتب زینب (علیه السلام) هستید خون عزیزانتان هست که امواج دریا را خروشان می کند و کشتی ظلم را در هم می شکند. چه سخت است روز قیامت برای آن رهرو راه حسین که بدن مولایش پاره پاره باشد ولی بدن او سالم و سر در بدن داشته باشد.
سلام بر تو ای امام ای خمینی و ای فرزند زهرا (س) سعادت مان را مدیون هدایت پروردگار و رهبری پیامبر گونه شما هستیم افتخار بر من که مرگی نصیبم می شود که شریفترین مرگهاست.
اینجانب سید منصور نبوی عضوی از لشکریان مهدی (عج) و سربازی پرورش یافته از مکتب حیات بخش اسلام، بعد از مدتی از شروع جنگ تحمیلی با پیام پیامبر گونه امام امت راهی جبهه های مقدس نبرد حق علیه باطل شدم و چون عقیده داشتم که جبهه ها محل کسب تقوا، اخلاق اسلامی، ایثار، ایمان، جهاد، معجزه و شهادت و همه و همۀ خصلتهای اسلامی و انسانی می باشد ماندن در جبهه را بر همۀ مسائل زندگی ترجیح دادم و با خدایم عهد بستم که تا پیروزی یا شهادت که هر دو مکمل یکدیگرند در هر جای جهان برای رضای او در مبارزه با شیاطین و از خدا بی خبران باشم تا باشد که معشوقم قبول خدمت نموده و مرا به جوار خود ببرد.
سخنی چند با وارثان خونم: سلام بر تو ای پدر بزرگوارم از آنجا که برایم زحمت زیاد کشیدی سپاسگزارم، امیدوارم که مرا حلال کنی و بعد از من دیگران را به ادامه راهم تشویق و از خدا می خواهم که شما را از شفاهت آقایم حسین (ع) بهره مند گرداند و سلام و درود خدا بر شما باد بر شما مادر مهربانم مادری که از مکتب فاطمه زهرا (س) پرورش یافته ای و بدان که تو پیش او روسفید خواهی بود و از رنجها که برایم متحمل شده ای تا چنین تربیتم کردی ممنونم امیدوارم که فرزند حقیرت را حلال نمایی چون من موفق نشدم وظیفه فرزندی را خوب بجا آورم و در ایام پیری دستتان را بگیرم اگر توفیق شهادت نصیبم شد از فاطمه زهرا (س) می خواهم که شفاهت شما را بنماید و تو ای همسر وفادارم سلامم را بپذیر، بدان رسالت بزرگی را بر دوش داری زندگی حضرت زینب علیه السلام را سرمشق زندگی خود قرار بده و پیام خون برادر شهید و شوهرت را به گوش امت برسان در مقابل حوادث به خداوند توکل و صبر زینبی پیشه کن زینب (ع) داغها دیده، داغ مادر و شهادت پدر و داغ دو برادر و 72 عزیز را تحمل کرده انتظارم از شما این است که رفتارت زینب گونه باشد. بعد از شهادتم شما در تصمیم گیری زندگیت آزادی. امیدوارم مرا حلال کنی شاید نتوانستم همسر خوبی برایت باشم و شما ای برادران حزب الله محرومین و مستضعفین جهان چشم انتظارند که انقلاب اسلامی به یاری خداوند و همت شما، ایشان را نجات دهد آبروی اسلام در جنگ است اسلام عزیز ما را از همه خصلتهای حیوانی نجات داد و ما هم باید برای تداوم آن مبارزه نمائیم و خونها بریزیم جبهه ها را فراموش نکنید به چهره های مظلوم یتیمهای شهدا نگاه کنید و ببینید از شما چه انتظار دارند نکند فردای قیامت در مقابل شهدا و کودکان یتیم شهدا شرمنده باشیم و ای امت حزب ا... قلبهایتان را با یاد خدا سیقل دهیدو مواظب حرکات و رفتارتان باشید که خدای ناخواسته امام زمان (عج) از شما دلخور نشود و به اوامر پیامبر گونه امام گوش فرا دهید و روحانیت خط اسلام و امام را حمایت و پشتیبانی نمائید و با وحدت و انسجامتان مشتی محکم باشید بر علیه تمامی منافقین و ابر جنایتکاران. در آخر از همه انتظار دارم که امام را فراموش نکنید و برای پیروزی اسلام و سلامتی امام دعا کنید.
والسلام – خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار- به امید پیروزی اسلام بر کفر حهانی
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدا... الحسین
امیدوارم که خداوند مرگم را شهادت در آرامش قرار دهد. انشاا...
در ادامه وصیت نامه مورخه 16/1/63 چند موضوعی را در این جا اضافه می کنم اول اینکه از تمامی خانواده ام خصوصاً همسر گرانقدر و وفادار و مادر عزیزم می خواهم که بعد از شهادتم برای رضای خدا و کوری چشم منافقین و از خدا بی خبران صبر زینبی داشته و در مقابل مردم و جمعیت شیون نکنید.
دوم اینکه: شهادت میراث ماست که از پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصوم برده ایم و بهترین راه و آسانترین راه رسیدن به معشوق شهادت است آن هم نصیب هر کسی نخواهد شد پس شهادت افتخاری برای همه ماست.
سهم اموالی که از این حقیر باقی می ماند را به همسر و دخترم زینب السادات[] بدهید که انشاا... بعداً خواهد آمد می سپارم و همسر در این مورد صاحب اختیار است البته پدر و مادر بسیار عزیزم در این رابطه ناظر هستند و مسئول تربیت و محافظت فرزندانم و همسرم را دارند یادگاران مرا عزیز بدارید و تقاضای دیگرم این است که مراسم بزرگداشت [] در محل بیشتر بگیرید که جنبه تبلیغی بیشتر داشته باشد ولی بسیار سبک و کم خرج [] باشد در آخر از همه برایم حلالیت بطلبید.
الحقیر سید منصور نبوی
3/12/1365