* وصیت نامه شهید رمضانعلی میرزائی*

بسم الله الرحمن الرحیم

   با درود به رهبر کبیر انقلاب روح الله و با درود به شهیدان راه حق. هزاران بار خدا را شکر می کنم که از مال دنیا چیزی ندارم. شما ای برادران، راهم را ادامه دهید، دست از خدا برندارید. دنبال روحانیت بروید. عروس من شهادت است و صفیر گلوله عقدمان را خواهد خواند و در پوششی از خون تازه و سرخ و بارش نقل سرب در حجله سنگر، عروس شهادت را به آغوش خواهم کشید.

مادرم، خواهرم! دلم می خواهد بعد از شهادتم راه زینب را ادامه دهید و زینب گونه باشید مثل شیر و مثل یک حزب الهی واقعی در تشییع جنازه من شرکت کنید و ضعفی از خود نشان ندهید و با این عملتان مشت محکمی بر دهان منافقان و کافران بکوبید.

شهادت سرمشقی برای همه دولت مردان است این انقلاب مانند درختی است جوان که احتیاج به خون دارد. می روم تا با خون خود که مقدار ناچیزی است این درخت را آبیاری کنم. من عشق داشتم به خدا و شناختم او را و شتافتم برای دیدارش و در این راه به شهادت رسیدم امام عصر خمینی را از روبرو ندیدم ولی همیشه برایش دعا کردم.

 و از شما پدر و مادر عزیزم می خواهم که صبور و بردبار باشید و برای ظهور امام زمان(عج) دعا کنید و از خدا بخواهید که طول عمر به امام عنایت فرماید تا آخر جان خود می خواهم در راه اهداف انقلاب اسلامی بجنگم و اسلام را به سر حد نهائی بالا برده و از درگاه ایزد منان خواستارم که مستضعفان بر مستکبران پیروز و دست شرق و غرب از این کشور عزیزمان کوتاه و اسلامی آزاد و آباد به رهبری مجاهد کبیر و بنیان گذار جمهوری اسلامی خمینی بت شکن داشته باشیم.

 مادر و خواهرم! دلم می خواهد بعد از شهادتم راه زینب را ادامه دهید و زینب گونه باشید. مرگ برای من مادرجان عروسی است و این آرزوی قلبی من بود همانطور که مولایم علی علیه السلام فرمود: (( مسلمانان باید روزی سه بار از خداوند طلب مرگ کنند. )) عروسی من شهادت است و صفیر گلوله عقد ما را خواهد خواند و در پوششی از خون تازه و سرخ و بارشی از نقل سرب در حجله سنگر، عروس شهادت را به آغوش خواهم کشید که دوستان راه اسلام را بروند.

پدرم و مادرم و خواهرم و برادرم! همه در خط الله باشید و از این خط جدا نشوید و اگر جدا شوید بین من و شما قطع رابطه خواهد شد. مادرم، مرا ببخش و مرا حلال کن که با تو خداحافظی نکردم چون امکان داشت شما مانع جبهه رفتن من شوید و من ایمانم اجازه نمی داد که در اینجا بمانم و دوستانم در جبهه شهید شوند. ما اینقدر در دریای خون جنگ می کنیم تا در ساحل آزادی پیاده شویم و کربلا را فتح کنیم.

   به نظر من هیچ کامی شیرین تر از شهادت در راه الله و اسلام و امام نیست. مسئول هستیم و باید جوابگوی این خون ها باشیم. من به سوی خدا می روم مثل همه شیران کربلا و امیدوارم این خون ناقابل مرا امام عزیز قبول کند. یک ملت در میان این همه کافران مسلمان باید از این به بعد هم خون بدهند تا خدا از ایشان راضی شود.

   می روم سوی گلستان حسین، الله اکبر، می روم به دیار حسین، الله اکبر، شهیدان ما را می سازند. از جان و مال گذشته و با خون خود رودخانه پرخروش انقلاب حق طلبانه را رنگین ساخته تا انسانیت را ثابت کنند. شهادت راهی است که همه باید به آن برسند. می دانم که اگر روزی خبر شهادتم را بشنوی، مادر، خوشحال خواهی شد.

اگر پاره پاره ام کنید. هر قطره خونم ندا می دهد خمینی، خمینی.

دلم نمی خواست که توی رختخواب بمیرم.

خداحافظ.

************************************

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رمضان علی میرزایی سقندی کلایی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1345، روستای پیرنعیم، شهرستان سوادکوه، مصادف با ماه مبارک رمضان به دنیا آمد

3- نام و شغل پدر :

احمد، کشاورزی و دامداری

4- نام و شغل مادر:

منور رستمی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

شش فرزند، فرزند ششم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در کانون خانواده ای مقید و معتقد به دنیا آمد.در انجام واجبات و ترک محرمات کوشا بود و در خصوص نماز اول وقت به خانواده سفارش می کرد .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان سجادیه روستای پیرنعیم شهرستان سوادکوه

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در کارهای خانه و بیرون از جمله کشاورزی و دامداری کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

چهارم ابتدایی، به علت مشکلات اقتصادی ترک تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از تاریخ 21/10/63 تا 25/12/63 در منطقه هورالعظیم به عنوان نیروی رزمی که به علت شهادت از ادامه خدمت بازماند.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با والدین بسیار خوب و صمیمی بود. نهایت احترام را می گذاشت اطاعت محض از وامر پدر و مادر داشت. در کارهای کشاورزی و دامداری عصای دست شان بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در پایگاه عبدالحق زیرآب نگهبانی می داد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود :

همراه با برادران سپاه و بسیجی در جنگل های سوخته سرا و ولیلا با منافقین مبارزه می کرد.

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

از تاریخ 8/3/62 تا 13/6/62 در طرح جنگل شهید کلاهدوز سابقه خدمت داشت.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

رزمنده

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 25/12/63 در عملیات بدر در منطقه جنوب هورالعظیم به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

مفقودالجسد می باشد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید می گوید : نسبت به بی حجابی حساس بود ، به من و خواهرانش در خصوص حفظ حجاب سفارش می کرد و می گفت: حضرت زینب (س) را الگوی خود قرار دهید. امانت داری، وفای به عهد و خوش خلقی از ویژگی های بارزش بود. بسیار ساده زندگی می کرد و در صورت امکان به دیگران کمک می کرد.

دوست شهید- سید مومن موسوی- می گوید: جوانی صبور، شکیبا و با اخلاص بود. برخورد مهربانی با همه داشت. شئونات اسلامی را رعایت می کرد. در سلام کردن به کوچک و بزرگ پیشقدم بود. فرمایشات روحانیت را سرلوحه کار خودش قرار می داد.