نام پدر : سیدجعفر
تاریخ تولد :1343/06/02
تاریخ شهادت : 1361/05/07
محل شهادت : کوشک

خاطرات

مادر شهید:

در دهه ی چهل یا پنجاه، پیشرفت رسانه ها آنقدر نبود که به منازل مردم بیاید و در بخشهای مختلف به آنها آگاهی دهد. خانواده ی ما نیز که یک خانواده ی کارگری بود و اگر نبوغ یا خلاقیتی از فرزندان مادیده می شد امری ذاتی و خودساخته بود نه امری برآیند تلاش خانواده . آنچه که از خاطرات کودکی شهید از یادم نمی رود علاقه ی سیری ناپذیر او به خواندن و نوشتن بود. در همین راستا به خاطر دارم روزی او که چیزی برای خواندن نداشت هنگام بازگشتمان از بازار، ناگهان به طرف جوی آب دوید و روزنامه ای را که کاملاً گل آلود شده بود برداشت و به سرعت شروع به خواندن آن کرد.

برادر شهید (علی اصغر موسوی):

نامش علی اکیر بود و صفاتش نیز به آن حضرت شباهت داشت سرانجامش نیز شبیه حضرت علی اکیر شد و در 18 سالگی به شهادت رسید و همیشه این مدح را می خواند. شبه پیغمبرم ـ به نام علی اکبرم  

مادر شهید:

در طول این زندگی 18 ساله لحظه ای را ندیدم که علی اکبر نسبت به واجبات خودش کوتاهی کرده باشد و همیشه به مامی گفت: نمازهایتان را اول وقت بخوانید. یکبار وقتی ما داشتیم در مورد یکی صحبت می کردیم. مدام متذکر می داد که غیبت نکنیم به ما میگفت: شما دوست دارید گوشت بردار مرده خود را بخورید؟

مادر شهید:

علی اکبر خلیلی به مسائل دینی و مذهبی توجه داشت مخصوصاً نماز جمعه. تا جایی که در تهران اولین بار نماز جمعه برگزار شده بود. ایشان تصمیم گرفته بود هر طوری که شده است در این نماز جمعه شرکت کند. تا این که به کمک پدر و برادرشان این توفیق نصیبشان شد.