نام پدر : امیر
تاریخ تولد :1320/04/13
تاریخ شهادت : 1365/12/12
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

1 – در راه خدا استقامت کنید و دارای صبر و تحمل باشید .مقید به قانون جمهوری اسلامی باشید و در این راه خدمت گذار باشید .
2 – از خانواده ام این را انتظار دارم که روزی را به جز از خدا , از کسی دیگر یا چیزی دیگر نخواهند .
3 - ... در امتحانات پروردگار عالم صبور و شکیبا باشید
4 - ... همه باید به سوی خدا برویم . آیا بهتر از این مرگ که در راه خدا بمیریم مرگی هست ؟
5 – هدفم فقط اسلام و قرآن و راه شهدا بود .
6 – نماز جماعت مساجد و حجاب را فراموش نکنید . ما برای همین راه جانمان را در راه خدا می دهیم

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

بابا  علی امین چورتی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1320 ـ سیاهکلچال ـ تنکابن

3- نام و شغل پدر :

امیر ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

آمنه آرمودخت ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

8فرزند ـ اولین

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

ـ مذهبی از لحاظ اقتصادی در شرایط سختی بودند.

 

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

شهید در حد سواد قرآنی آموزش دیده بود.

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

گل نسا امین چورتی ـ 5/12/1345

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

3فرزند ـ خورشید ـ حجت الله ـ علی

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با پدر و مادر رابطه گرم و صمیمی داشت با ان که متاهل روزی یکبار حتماً به آن ها سر می زد . به همسر و فرزندانش علاقه داشت  و تمام تلاشش را می کرد تا آن ها در آرامش باشند.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کشاورزی و کارگری

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

ایشان در دوره جوانی مدتی در منزل مرحوم علامه حاج آقا قمی کارگری می کردند و تحت تاثیر رفتار ایشان قرار گرفته بودند .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شرکت در راهپیمایی ، شرکت در سخنرانی  علیه رژیم شاهنشاهی ، تبلیغ علیه رزیم شاهنشاهی ـ در روستای محل سیاهکل چال ـ تنکابن

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

به عنوان عضو شورای اسلامی محل پایگاه ارتباط داشت

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

31/11/65 ـ 29/12/65

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

بسیج

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

3بار ـ بستان ـ فاو ـ شلمچه

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

شلمچه ـ 29/12/65 ـ کربلای 5 ـ اصابت ترکش به بدن

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

12/1/66 ـ روستای سیاهکلچال ـ تنکابن

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

شهید متواضع ، حساس به نوامیس ، اهل قرآن ، پرجنب و جوش، فعال، دلسوز ، مهربان و با وقار بود

برادر شهید - علی امین ـ می گوید : یکی از خاطرات مهم ایشان که زبان زد خاص  و عام بود، اذان گویی شهید که از کودکی  و تا هنگام شهادت ایشان اذان می گفتند سال حدود 59 ـ 60 بود که ایشان کردستان بودند و سه نوبت در روستای سنی نشین آن ها اذان می گفتند . یکی از روزها فرمانده ایشان به آن ها گفت : آقای امین عجب کاری کردید . گفت چرا ؟ گفت وقتی اذان می گویی در این منطقه اسم حضرت علی (ع) را می آوردی ؟ ایشان در جواب گفت : « حضرت علی را که به شهادت رساندند من هم دوستدار علی هستم ، مرا هم شهید کنند ، باکی از شهادت  ندارم » و حتی برای  روستاییان آن جا هم سوال بود ، که این مرد چه کسی هست که در ان منطقه با چنین جراتی اذان می گوید .

ابراهیم - برادر شهید می گوید : مسجد محل مان (سیاهکلاچال ) با همت و تصمیم  قاطع برادرم احداث شد یعنی محل ما فاقد مسجد بود و هر مکانی که پیشنهاد می دادند ، عده ای مخالفت  می کردند ، ولی شهید به تنهایی اسب آورده و از رودخانه محل سنگ جمع آوری می کرد و با اسب به محل مذکور حمل می نمود و تا ظهر روز اول تنهایی کار کرد و حتی بعضی ها که او را  میدیدند مسخره می کردند (به نقل از خود شهید )بعد از ظهر یک نفر دیگر با اسب به کمک ایشان آمد و فردا و روزهای بعد نیز تعداد اضافه شد و اکثر اهالی جمع شدند و مسجد را با سنگ ، گل و چوب احداث کردند .


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد