نام پدر : احمد
تاریخ تولد :1342/10/15
تاریخ شهادت : 1366/04/02
محل شهادت : ماووت

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید ناصر مهدوی*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید، چرا که دفاع از میهن دفاع از ناموس است و مرگ باعزت بهتر اززندگی با ذلت است. نماز اول وقت را فراموش نکرده ودر انجام فرائض دینی کوشا باشید. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سید ناصر مهدوی نیاک

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1342 ـ آمل

3- نام و شغل پدر :

سید احمد ـ کاسب

4- نام و شغل مادر:

رقیه حسین زاده ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

7فرزند ـ فرزند سوم  بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدند و در کنار پدر و مادر  مسائل دینی و مذهبی را آموخت .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان پستا ـ آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی  شهید علیزاده ـ آمل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شاهد آمل رشته ریاضی و فیزیک

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

دانشگاه صنعتی  اصفهان ـ فوق لیسانس  مهندسی شیمی معادن

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ـــــــــــــــ

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و همه الان از او به نیکی و خوبی یاد می کنند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

دانشجو

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو پایگاه شهید محله ، انجمن اسلامی ، نگهبانی شبانه  فعالیت چشمگیری داشت .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

19/10/59 الی 22/11/59 سپاه آمل ـلشکر 25 کربلا

25/11/59 الی 10/2/60 سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا

3/11/60 الی 10/1/61 سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا

7/10/61 الی 22/12/61 سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ کردستان

30/1/62 الی 12/5/62 سپاهآمل ـ لشکر 25 کربلا ـ کردستان 

16/1/63 الی 7/3/63سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا

4/12/65 الی 2/4/66سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ نجف اشرف

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

16ماه

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

2/4/66 سلیمانیه عراق ـ اصابت ترکش خمپاره

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

8/4/66 ـ امامزاده ابراهیم ـ آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شآمل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

سید اسماعیل- برادر شهید : ایشان قبل از این که به شهادت برسند  خواب دیده بودند که شهید می شوند .ایشان هیچ وقت قبل از اعزام از ما خداحافظی نمی کردند  و فقط به ما اطلاع می دادند ولی بار آخر خودش به محل کار ما آمد و با ما خداحافظی کرد و رفت .

دوست و همرزم - شهید علی حسین زاده : زمانی که در منطقه جفیر بودیم  رزمنده ها را جمع می کرد و  رساله  یا مباحث اخلاقی را برای آن ها در سنگر درس و آموزش می داد . ایشان یک حالت عجیب و معنوی داشت و همه را به سمت خود جذب می کرد و همیشه یک آرامش خاصی در وجودش بود  و باعث آرامش بقیه می شد . بعد از شهادت شان هر وقت برای بنده مشکلی پیش می آمد یا دلتنگ شان می شدم به خودش متوسل می شدم و کمک می گرفتم .