نام پدر : مرادعلی
تاریخ تولد :1341/01/01
تاریخ شهادت : 1366/02/20
محل شهادت : بانه

زندگی نامه

*زندگی نامه شهيد ابوطالب ملكي ولوكشي*

 

 

نام پدر: مرادعلي

«بعد از ازواج با دخترعمه‌اش، بارها به او متذکر شدم که مسئولیت تو در حال حاضر همسرداری است. تو موقعیت زندگی جدیدی پیدا کردی و تازه‌داماد هستی. خیلی اصرار کردم که جلوی رفتنش را بگیرم؛ اما او در جوابم گفت: مادر جان! مگر حضرت قاسم تازه‌داماد نبود؟! تنها 21 روز از دامادی پسرم می‌گذشت که به شهادت رسید.»

با مادرانه‌های «طاهره»، گذری به تقویم سال 1341 می‌زنیم؛ آن‌گاه که صدای گریه «ابوطالب» در کاشانه او و «مرادعلی» طنین‌انداز شد. زوج سختكوش و متدینی كه در روستاي «اميركلا»ی سوادكوه با پيشه كشاورزي روزگار مي­گذراندند.

كودكانه­هاي ابوطالب پابه­پاي مادر در مجالس و محافل عزاداري اهل­بيت(ع) سپري شد. او از همان اَوان خردسالي، تحت تعليم آموزه­هاي قرآني قرار گرفت و مؤذن مسجد محل شد.

سال­هاي ابتدائي تحصيلي وي در روستاي «اَتو» در زیرآب گذشت. سپس با اتمام دوره راهنمايي در همين روستا، موفق به اَخذ مدرك ديپلم علوم انساني در دبيرستان «امیر معزی» زيرآب شد.

ابوطالب كه همواره قدردان زحمات پدر و مادر بود، علاوه بر درس خواندن، کمک‌حال آن‌ها در امور كشاورزي و دامداري بود. علاوه بر آن، در ادب و تواضع نسبت به والدین نیز، اهتمامی وافر داشت. به سبب خوش‌روئی و ملاطفت در رفتار و گفتار با دیگران، نزد آنان از محبوبیتی ویژه بهره‌مند بود.

در بیان تقیدات ابوطالب، همین بس که در ادای فرائض واجب و مستحب، کوتاهی نمی‌کرد و از محرمات اجتناب می‌ورزید.

شركت در تظاهرات و مجالس سياسي، و توزيع و نصب اعلاميه­هاي امام خميني، از جمله فعاليت­هاي ابوطالب در ايّام مبارزه با حكومت طاغوت به شمار مي­رود.

او بعد از طي دوران سربازي سپاه در پادگان «گوهرباران» ساري، جامه پاسداري را به تن كرد و با تعهدي بيش از پيش، به دفاع از كيان كشور پرداخت.

مسئوليت بهداري گردان مالك اشتر در هفت­تپه، از اهم خدمات ارزنده او به‌شمار مي­رود.

به گفته خواهرش «معصومه»، «هر وقت به مرخصی می‌آمد، می‌گفت: مادر جان! جسمم این‌جاست، ولی روحم در جبهه. مادر می‌گفت: ابوطالب! هنوز چند روز نیست که برگشتی! می‌خواهی دوباره بروی؟ می‌گفت: دلم برای مناجات‌های رزمندگان و حال دعای‌شان تنگ شده است!»

معصومه در ادامه چنین اذعان می‌دارد: «ابوطالب یک روز به مادرم گفت: حاجتی دارم! برای استجابت آن دعا کن! مادر هم بی‌آن‌که بداند آرزوی ابوطالب، شهادت بوده است، گفت: ان‌شاءالله به خواسته دلت می‌رسی. بعد هم گفت: آمین! برادرم آن روز با ذوق و شوق، سه بار خدا را شکر کرد.»

ابوطالب در فروردين 1366 با حضور در  واحد بهداری گردان، به مناطق عملياتي بانه و سردشت اعزام شد.

و سرانجام، او در 20 ارديبهشت 1366، در ادامه عمليات كربلاي 10 به فيض عظيم شهادت نائل آمد. پيكر پاكش نیز با وداع همسرش «سپيده بهمني»، تشييع و در «امام­زاده شاه­نظر» روستاي «بهنمان» به خاك آرميد.

و اما نحوه شهادت ابوطالب به نقل از هم‌رزمانش؛ «در عملیات کربلای 10، دشمن از هوا و زمین، رزمندگان را موشک‌باران می‌کرد؛ تا حدی که از هر سو تیر می‌آمد و هیچ‌کس جرات بیرون آمدن نداشت. ابوطالب آن روز با چهره گشاده و روحیه عجیبی که داشت، بی‌پروا پیش می‌رفت. ما حدس می‌زدیم که باید جای دیگری دعوت باشد. قبل از شهادتش گفته بود که من شهید می‌شوم، فقط جسدم را به دست مادرم برسانید. او در حین کمک به مجروحان بود که با اصابت گلوله به شهادت رسید؛ در حالی که ذکر «یا حسین» بر لبانش جاری بود.»

 


وصیت نامه

 

                                                                    

                                                            *** بسم الله الرحمن الرحیم ***

 

اِنَّ اللهَ الشتَری مِنَ المُؤمنین اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ الجَنه یُقاتِلَون فِی سَبیلِ اللهِ فَیَقتُلُونَ وَ یَقُتُلُون وَ یَقتُلُون .......

همانا خرید خداوند از مؤمنان جانها و مالهای ایشان که برای ایشان است بهشت، جنگ کنند. در راه خدا پس بکشید و کشته شوید و عده ایست بر حق در تورات، انجیل و قرآن، کیست وفادارتر به عهد خود از خدا پس شاد باشید به سوداگری که سودا نمودید و این است آن رستگاری بزرگ.

سپاس و ستایش مخصوص خدائیست که خوان نعماتش را در همه جا گسترانیده و به هر موجودی هر آنچه را که باید بخشید و هم اوست که رحمان است و رحیم، بخشنده است و مهربان. نسبت به همه موجدات، خداوند رحیم است نسبت به پیامبران و اولیا و مؤمنان، صدیقان، صالحان و شهداء.

سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که وظایف مجموعه عالم خلق تحت اراده و مشیت اوست حمد و ثنا خدای را سزاست که برای دل عارفان مقصد است و برای دل دردمندان و مستمندان او مقصود است، سلام و تحیات و صلوات به حضور منجی عالم بشریت دوازدهمین گوهر عصمت و طهارت ستاره درخشان امامت و ولایت حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش حضرت امام خمینی ابر مرد تاریخ بت شکن زمان و دشمن مستکبران و ظالمان و یاور مستضعفان، سلام و درود فراوان به شهدای گلگون کفن این شهیدان شاهد اسلام و انقلاب اسلامی از صدر اسلام، از غزوه بدر- احد- خندق و خیبر تا عاشورای حسینی از شهدای حسینی تا شهدای انقلاب اسلامی، از شهدای انقلاب اسلامی تا شهدای جبهه های غرب و جنوب کشور عزیزمان که چه ایثار گرانه و مخلصانه با بعثیون کافر پیکار کردند و در راه خدا عاشقانه جان باختند.

درود فراوان بر جان برکفان و سلحشوران و رزمندگان اسلام که چه حماسه ها در جبهه ها می آفرینند، درود و رحمت و برکات خداوند بر بسیجیان مرغان آغشته به خون که به حق پاسدار و پشتیبان اسلام و انقلاب هستند، اینجانب ابوطالب ملکی فرزند مراد علی وصیت نامه ام را با نام و یاد خداوند تعالی چنین آغاز می کنم با این امید که مذمون مطالبی که به رشته تحریر در می آید برای خوانندگان عزیز ومحترم تأثیر معنوی و روحانی داشته باشد.

انگیزه اصلی این بنده حقیر از اعزام به سوی جبهه جنگ بخاطر یاری رساندن به دین مقدس اسلام در جهت رساندن پیام رهایی بخش اسلام و قرآن به اغصی نقاط عالم و لبیک گفتن به ندای (هل من ناصر ینصرنی) خمینی کبیر این سلاله پاک رسول الله و جانشین بحق امام عصر (عج) بر اساس اعتقاد راسخ به مکتب اسلام و جمهوری اسلامی با آمادگی کامل قلبی از سر چشمه وحی و نبوت بوده است همانطوری که عموم ملت [ ] و امت حزب الله در ایران مستحضرند از آنجایی که اسلام و جمهوری اسلامی در شرایط بسیار حساس در مقطعی عصر واقع شده است که دشمنان اسلام از هر سو به کشور و ملتمان هجوم آورده اند و در پی آنند با دسیسه و نیرنگ های شیطانی خود به طرق مختلف مانع از نفوذ اسلام و انقلاب اسلامی گردند با توسل به ناجوان مردانه ترین و وحشینه ترین عمل ضد انسانی و غیر اسلامی از طریق بمباران هوایی و استفاده از سموم شیمیایی در مناطق مسکونی مرزی کشورمان مردم غیور و مقاوم و بی دفاع کشورمان مورد حمله قرار می دهند تا به شهادت رساندن و مجروح نمودند پیران- زنان- کودکان و نوجوانان این مملکت با خیال خام خود توانسته باشند ملت را از صحنه انقلاب و جنگ خارج نمایند زهی خیال باطل.

ملت شهید پرور ایران، امت حزب الله جهت دفاع از انقلاب و اسلام و کشور اسلامی و عزیزان به خون خفته واجب است با بکارگیری تمام توان و استعدادها و به زانو در آوردن حکومت بعثی و کافر عراق و نوکر حلقه به گوش آمریکای جنایتکار صدام یزید و کافر از هیچگونه تلاش و کوشش غافل نبوده، حتی در یاری رساندن به رزمندگان اسلام [ ].

استکبار جهانی و ایادی آن در داخل و خارج در منطقه و حکومت بعثی عراق بدانند که قدرت عظیم اسلام بالاتر از آنست که آنها فکر می کنند که می توانند با قدرت سلاح جنگی و تجهیزات نظامی، موشک باران شهرهای مسکونی [ ] و استفاده از بمباران هوایی و سموم شیمیایی و امثال اینگونه کارهای غیر انسانی هرگز نخواهند توانست با یک چنین ملتی بیدار و آگاه و همیشه در صحنه به ستیز برآیند و آنها را با تهمیدات نظامی و امثال آن از میدن نبرد و صحنه انقلاب به در کنند ملتی که سلاح ایمان دارد و متکی به خدا و قرآن و به دین اسلام محمدی (ص) هست. نمی شود با اتکا به سلاحهای نظامی و جنگی از میدان نبرد بیرون کرد.

آمریکای جنایتکار و اعمال آن در ایران و منطقه و مزدوران و منافقان کوردل بدانند که ملت ما از هیچ قدرتی به جز قدرت قهار خداوندی واهمه ای ندارند و هیچ قدرتی ملت ما را از علاقه به اسلام و امام عزیز و بزرگوار باز نمی دارد پشتوانه بسیار بزرگ و مطمئن داریم و آن خداوند سبحان است.

اما توصیه ای به امت حزب الله و شهید پرور اسلامی دارم و آن رعایت تقوای الهی است تقوای خدا پیشه کنید که تقوا پیشگان از رستگاران عالمند و آخرتشان جاوید و پایدار است. پس اطاعت کامل از فرزند امام حسین (ع) خمینی بت شکن این اسوه تقوا و فضیلت ولی فقیه و وارث پیغمبر و نائب بر حق امام زمان (عج) را بنمائید و قدر این نعمت الهی را بدانید این نعمت الهی که خداوند بر ملت ما منت نهاد، جبهه ها را همواره گرم نگه دارید و در راه دفاع از اسلام و کشور اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزید.

به فرموده قرآن کریم:

تلاش شما در دنیا اگر برای رضای خدا نباشد چه ارزشی دارد مال و جان و هستی شما چه ارزشی دارد مگر آنک در راه رضای خدا باشد خود را مهیا کنید و به جبهه های جنگ روانه شوید شما براستی پشتوانه حق هستید و حق هم با شما است انشاء الله.

مطلبی چند با پدر، مادر و برادران و خواهران و همسرم دارم و آن این است که تقوای الهی را از یاد نبرید، تلاش شما در دنیا برای ذخیره آخرت شما باشد زیرا (الدنیا مزرعه الاخره ) از اسلام و امام بزرگوار پیروی کامل کنید، همواره گوش به فرمان امام عزیز باشید و نماز را که پایه و ستون دین است اهمیت داده و به پا دارید و از واجبات دینی و فرائض الهی هرگز دست بر ندارید چون شما ایمان به خدای تعالی و عالم آخرت دارید از برادرانم این انتظار را دارم که خون مرا بهانه ای جهت سوء استفاده از مسائل بی ارزش دنیوی خدای نخواسته قرار ندهند و راه مرا که راه شهدا و صالحان است همواره ادامه دهند.

از خواهران و همسر محترم تقاضا دارم که ضمن انجام فرائض دینی و الهی حجاب را آنگونه که زیبنده زن مسلمان است حفظ نموده و از اسوه زنان عالم حضرت فاطمه (س) تقلید کنند.

از پدر و مادر عزیز ومهربان عذر می خواهم اگر جسارتی شده و عمل ناروایی از من سر زده است مرا ببخشید از اینکه نتوانستم خدمت نا قابلی بنمایم عذر می خواهم. انشاء الله هدیه شما مقبول درگاه حق تعالی واقع شود، از اینکه مرا از دست داده اید گریه نکنید بلکه شما با شهید شدن من سندی به دست آورده اید که فردای قیامت در محضر خدا مفتخر و سربلند هستید هر چند جان بی تقوا و فرزند نالایق را در راه رضای او داده اید پس به سوی او دعا کنید تا این قربانی     نا چیز را از شما بپذیرد.

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

"والسلام علی عبادالله الصالحین"

***ابوطالب ملکی***

*******************************************