نام پدر : حبیب الله
تاریخ تولد :1344/00/05
تاریخ شهادت : 1367/03/23
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

*وصیت نامه شهید حسین علی ملک پور*

 

خدایا! مرا سعید زنده بدار و شهید بمیران.

خدایا! ای گشاینده گره و اندوهها و زاینده غبار غم و غصه ها و ای برآورنده دعای بیچارگان و ای مشعوق من! دوست دارم در راه عشق تو و در راه حفظ دین تو با دشمنان بجنگم و گمنام در راه تو جان سپارم. دوست دارم در راه رضای تو خاکستری از وجودم باقی نماند.

بار الها! تو را به حق انبیاء و شهدا و صدیقین (علیه السلام) قسمت می دهم که مرا به راه راست هدایت کنی آنگاه به من توان و قدرتی عطا کنی تا در مقابل مشکلات جنگ همچون کوهی پایدار و محکم بایستم.

اینک سخنی با پدر و مادر مهربانم: سلام بر تو مادر خوب و مهربانم، مادری که سالها برایم زحمت کشیدی، دوست دارم دست و پای زحمت کشیده ات را ببوسم.

مادرم! از اینکه خدا مرا قبول کرد و شهید شدم مبادا ناراحت شوی چرا که من امانتی از طرف خدا پیش شما بودم و باید خوشحال باشی که این امانت را خوب برگرداندی، دعا کن که خدا قربانی شما را قبول کند، توکل به خدا کن و دعا به جان امام را فراموش مکن. پدر جان این مطالب را که می نویسم چند شبی به عملیات نمانده دوست داشتم شما یک حبیب بن مظاهر در جبهه باشید و با هم علیه دشمن بجنگیم پدرجان افتخار کنید که پسرت به راه حق رفت و شهید شد. در خاتمه امیدوارم که مرا به بزرگواری تان حلال کنید.

                                                                                                                                                والسلام


زندگی نامه

ر«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

حسین علی ملک پور کلبادی نژاد

2- تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

5/9/1344، شهرستان گلوگاه

3- نام و شغل پدر :

حبیب الله،  ـــــــــــ

4- نام و شغل مادر:

خدیجه خواجوی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

نه فرزند، فرزند ششم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده مومن، مذهبی و مقید از همان سنین کودکی بسیار مشتاق و علاقه مند برای حضور در مساجد و مراسمات مذهبی بود. با اوضاع اقتصادی که با کار و تلاش والدین تامین می شد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ـــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه ابتدایی فرخی قدیم و شهید زاهدی فعلی

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی باقر العلوم

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شهید باهنر ، رشته فرهنگ و ادب

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دیپلم ، ـــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از تاریخ 4/8/65 تا 23/3/67 از سپاه بهشهر لشکر 25 کربلا به منطقه جنوب شلمچه اعزام شد که به علت شهادت از ادامه خدمت باز ماند.

ت ) ازدواج :

1- وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

ادب و تربیت و برخورد ایشان با والدین بسیار متین و زبانزد همگان بود .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــ

3- زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

آغاز جنگ تحمیلی و شهادت دوستش محمد اسماعیلی و علی جان خواجیان در تغییر و تحول او بسیار تاثیرگذار بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در هر مراسم، تظاهرات و راهپیمایی ها، نصب پارچه و پوستر تبلیغاتی جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی شرکت می کرد یکی از طلایه داران تظاهرات دانش آموزی در گلوگاه بود.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

از اعضای شورای پایگاه مقاومت بود در نگهبانی های شبانه حضور داشت و عضو شورای انجمن اسلامی دبیرستان بود در روابط عمومی و گروه تئاتر به سرپرستی علی جان خواجیان همکاری می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

طی چندین مرحله از 10/1/62 تا 2/4/65 با عضویت بسیج به مناطق غرب و جنوب مریوان، خوزستان ... اعزام شد عملیات کربلای یک و پنج ، والفجر 8 حضور داشت.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

مسئوله قله، آرپی جی زن، بی سیم چی دسته

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یکبار از ناحیه پا منطقه شلمچه مجروح شد.

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 23/3/67 در عملیات بیت المقدس 7 در منطقه شلمچه به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

مورخ 15/7/75 در گلزار شهدا روستای سفیدچاه شهرستان گلوگاه به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید- مهران - می گوید: تواضع، فروتنی، حجب و حیا، امانتداری، گشاده رویی، سحه صدر، اخلاق در عمل، صفا و صمیمیت و گشاده رویی، صبر و استقامت و وقت شناسی بسیار زبانزد بود خودش از خاطراتش در جبهه چیزی نمی گفت اما پس از عملیات کربلای 5 و 8 فرمانده گردانش سرهنگ نورمحمد کلبادی نژاد شنیدم که او در آن باران گلوله های دشمن با جرأت زیاد برای حفاظت از نیروهای خودی بلند می شد و با شلیک آر پی جی به خط دشمن به نیروهای خودی روحیه می داد شلیک گلوله های آرپی جی به حدی بود که گوش های او دیگر نمی شنید و پس از مدت زیادی شنوایی خود را دوباره بدست آورده بود.

برادر شهید- انوشیروان - می گوید: از لحاظ معنویات بسیار معتقد بود تازه به سن بلوغ رسیده بود، ماه مبارک رمضان هم در فصل گرم تابستان بود علی رغم آن که در سر ساختمان کارگری می کرد و جثه ضعیفی هم داشت روزه هایش را به طور کامل می گرفت.

همرزم شهید - فردوس امیرخانلو- می گوید: با هم در هفت تپه گردان امام حسین (ع) بودیم برای استراحت چادری داشتیم. ایشان برای انجام عبادت شبانه خود یک چاله به فاصله 100 متر کنده بود که شب ها در آن به عبادت می پرداخت. بسیار شجاع و نترس بود چنانکه در منطقه مهران عملیات کربلای یک ایشان به عنوان فرمانده دسته قبل عملیات گفت: نیروی پیاده عراقی زیاد هست ما باید به ازای هر شهید گلوگاهی یک عراقی بکشیم که در نهایت با شجاعت تمام توانسته بودیم 23 نفر از عراقی ها را بکشیم.