نام پدر : عباس
تاریخ تولد :1340/08/17
تاریخ شهادت : 1359/05/27
محل شهادت : گزنک(لاریجان)

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید حمید معلمی*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید. نماز را اول وقت بجا آورید ودر انجام فرائض دینی بکوشید. با قرآن مانوس باشید. به بزرگترها به خصوص به والدین خود احترام بگذارید.توصیه دیگرم به شما در مورد تحصیل است که بدان توجه ویژه ای داشته تا بتوانید برای خود و جامعه فرد مفیدی باشید. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

حمید معلمی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

17/8/1340- آمل، روستای سرخ کلا

3- نام و شغل پدر :

عباس، برنج فروشی

4- نام و شغل مادر:

ربابه حیدری، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هفت فرزند، فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

ایشان در یک خانواده متدین و مذهبی در سال 1340 در روستای سرخ کلا آمل متولد شدند. ایشان در همان کودکی همراه پدر و مادر خود به مسجد می رفتند و در مراسمات شرکت می کردند. ایشان بعد از دوره ابتدایی به علت مشکلات اقتصادی و تحصیلی دیگر ادامه تحصیل ندادند و به سرکار می رفتند و حرفه جوشکاری را یاد گرفتند و در کنار آن فعالیت های انقلابی نیز انجام می دادند، ایشان در روز قدس سال 59 در درگیری با منافقین در روستای گزنک آمل به شهادت رسیدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه آیت الله فرسیو آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

کار کشاورزی و جوشکاری

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

ایشان بعد از دوران ابتدایی به علت مشکلات اقتصادی و نبود امکانات تحصیلی دیگر ادامه تحصیل ندادند.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

ایشان با همه افراد خانواده بسیار مهربان بودند و به پدر و مادر خود بسیار احترام می گذاشتند. برادرشان بهرام می گوید ایشان الگوی خوبی برای مادر خانواده بودند. ایشان سر سفره تا پدرم غذا را شروع نمی کرد دست به غذا نمی زدند.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

جوشکار. از سن 12 سالگی الی 19 سالگی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در پایگاه و مسجد فعالیت می کرد و نگهبانی می داد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در روز قدس در درگیری روستای گزنک به شهادت رسیدند.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ـــــــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

17/5/59 روستای گزنک، ترور توسط منافقین

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

امام زاده ابراهیم(ع) آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید: ایشان هر هفته در نماز جمعه شرکت می کردند، آن روزی که به شهادت رسید او خانه خواهرش بود، چون خواهرش کوه بود او شب ها می رفت از خانه او مواظبت می کرد و آنجا می ماند آن روز از خانه خواهرش آمد و گفت مامان من دارم می روم نماز جمعه، من گفتم تو برو پله ها را می شورم و می آیم وقتی  نماز شد به آنها گفتند که برویم گزنک او آمد خانه تا از من خداحافظی کند ولی من هنوز به خانه نیامده بودم هنگامی که داشت می رفت یکی از اقوام ما او را دید و با هم سلام علیک و روبوسی کردند و از او خداحافظی کرد گفت کجا می خواهی بروی گفت:« آقای یوسفیان اعلام کردند ما باید به گزنک برویم» و رفت که غروب خبر شهادتش را آوردند.

برادر شهید- حیدر معلمی: ایشان روزی که به شهادت رسیدند آخرین روز جمعه ماه رمضان و روز قدس بود که ایشان برای نماز جمعه رفته بودند که بین دو خطبه آقای علامه حسن زاده اعلام کردند که منافقین در گزنک هستند و نیاز به نیرو داریم که ایشان داوطلبانه به گزنک رفتند و به شهادت رسیدند.

آن زمان کلاس پنجم ابتدایی بودم و ایشان سرکار بودند، غروب که می شد ما با شور و شوق منتظر برادرمان بودیم تا از سر کار بیاید و با دوچرخه ما را بیرون ببرد و برای ما بستنی و آدامس بخرد بخاطر همین همیشه به استقبال او می رفتیم.

فاطمه معلمی - خواهر شهید: او خیلی با من رفتار خوبی داشت تا من را نمی دید و نمی بوسید به سر کار      نمی رفت و بخاطر اینکه بچه ها بیدار نشوند سوت می زد و من می رفتم در را باز می کردم. من و ایشان خیلی به هم وابسته بودیم زمانی که او برای درگیری منافقین می رفت به او گفتم تو نرو مادر مریض است و پدر هم کوه است اگر تو شهید بشوی چیکار کنم می گفت:« اگر من نروم پسچه  کسی برود» خیلی با هم صحبت می کردیم، یک شب خواب دیدم که دستم حنا است و دستم رنگ حنا گرفت. فردا صبح برادرم آمد و خوابم را به او گفتم. داشتم قرآن می خواندنم که محکم من را بغل کرد و بوسید و گفت:« فرشته ها دستت را حنا گذاشتند از روحانی پرسیدم گفت انشاءالله خیر است» که 9 روز بعد از خوابم او به شهادت رسید.

 


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد