نام پدر : سید اسمعیل
تاریخ تولد :1337/08/03
تاریخ شهادت : 1364/11/22
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

 

*وصیت نامه شهید سید حسن معصوم علی شاهی(علی امامی)*

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وچون هرکس با خدا معامله کند حتما سودمند خواهد بود من هم به دنبال تجارتی سودمند می‌روم و به تو ای انسان آگاه پیشنهاد این مسیر را الان میکنم که خودت را اماده این مسیر کنی که در این مسیر ضرر نخواهد بود اگر تفکر کنی عاقل باشی و به خدا اعتماد داشته باشی.

ای انسان! علاقه به زن و بچه و زندگی و خانه و کاشانه و خوردن و خوابیدن و ازاین قبیل چیزها خوب است به یک شرط، و آن شرط این است که علاقه به خدا و اهل بیت اطهار (ع) بالای این همه علاقه‌ها قرار گیرد اگر این نباشد وای بر تو ای انسان که بدبخت و بیچاره شدی، چه به این دنیا علاقه ببندی و چه یک انسان بدبخت و گوشه گیر شوی و هردو خطرناک است و فقط باید زندگیت مطابق با دستورات خدا و اهل بیت اطهار (ع) باشد جز این دنبال راهی نرو که اصلاً راهی نیست.

ای انسان! سفارشت می‌کنم به تقوا و پرهیزگاری و خودسازی روی خود تهذیب نفس که سرمنشا همه بدی‌ها و خوبی‌های همان نفس است که می‌تواند هم ذلیلت کند و هم تو را به سوی عرش علی ببرد و باارزشت کند.

ای انسان بیدار، که تااسلام عزیز و این مکتب زنده به قول شهید امرایی قران راه گشا که خدا حفظش می‌کند هست کند و تا کفر هست جنگ هم هست و تو خود را اماده کن ب سلاح معنوی و مادی که عقب نمانی.

ای انسان مومن و متقی! بدان که برای یک انسان مومن و آگاه به زمان از یک برای او رژیم امریکایی و غیره و یا زمان و یا زمان رژیم عزیز جمهوریاسلامی نمی‌کندالبته از هیچ جایی قابل مقایسه نیست ولی فقط از یک ........... صحبت کنم و آن اینکه در رژیم امریکایی و یا غیره یک فرد مومن و آگاه باید زجر بکشد و یک کارکند برای برپایی اسلام عزیز و همچنین در زمان جمهوری اسلامی هم از دست آن بیگانه باید زجر بکشد و تهمت و افترا بخورد و از این قبیل چیزها و یک نمونه خیلی ............. و زنده برای ما برادر شهید زنده عزیزمان آیت ا... بهشتی و رحمه ا... علیه بود ...... بر ما تمام کرد و امام عزیزمان خوب درباره ایشان سخن گفت.

ای انسان! مبادا که در زمدگی چند روزه دنیا که لحظه ای از مرگ خود خبر نداری با گرفتن ........ یا مقامی و یا ثروتی نا چیزو از این قبیل چیزها لحظه ای به خودت متکی نشو و یا غرور گردی تو که سمبلی آن پادشاه ستمکار بنام نمرود با آن همه قدرت و عظمت در مقابل عظمت خدا خیلی کوچک و پست بود و خدای متعال بااین خائنین به اسلام و مسلمین به کرد یک نمونه خیلی جالب و نزدیک به همین به ذلت افتادی این بنی صدر خائن که دیدی یکی از کسانی بود که قدرت نمایی زیادی به نظر شما داشت و قدرت خدا را از یاد برده بود و وقتی ب خود متکی شد و مغرور گشت خدا هم او را ب ذلت انداخت.

ای انسان! مواظب باش، مواظب باش، ای کسی که در جمهوری اسلامی مسئول بگردی داری می‌دانی که می‌ریزی و می‌پاشی که باید به وسیله اش خدمت کنی. کجا قرار دارد آن پایی که روی خون شهدایی که خون عزیزشان را برای.

اسلام چه از روحانیون عظیم‌الشان اسلام و یا غیره دادند قرار دارد. بسته این تصور را نکن که مصیبت سر مسئولیت ممملکتی است خیر هر گونه مسئولیتی باشدفرقی ندارد فقط در جایش کم و زیاداست.

ای وای برحالت! ای وای برحالت! اگر لحظه ای کوتاهی در حق اسلام عزیز این ملت مستضعف کنی یا در فکر خود خیانت داشته باشی  این پست و مقام وفا ندارد ولی تو را بیچاره می‌کند هم در سرای دنیا هم در سرای آخرت.

ولی اگر مثل رهبرت و با شخصیت‌های اسلامی از داشتن مقام و مسئولیت نفع اسلام زحمت بکشی ان‌‌شاءالله اجری عظیم و بزرگ خدای متعال به تو عنایت می‌کند.

ای برادران و خواهران! مواظب باشید و از تفرقه بپرهیزید چون باعث پاشیدن مسلمین می‌شود و وقتی همه در یک ایدئولوژی اسلامی و یک هدف دارید و دنبال یک رهبری .... هوای نفس را کنار بگذارید و وحدت و برادری اسلامی را حفظ کنید و یک تکانی به خودتان بدهید و خارج از ایران نه فقط مسلمین بله تمام مستضعفین‌ها چشم به شما دوخته اند.حالا بشین حساب کن که چه مسئولیت خطیری برگردن داری.

ای انسان! یادت می‌اید که روزهایی در سال خیلی قبل در زیر منبرهای سخنرانی و یا مجالس عزا و یا غیره در زمان حکومت ائمه اطهار (ع) را به یاد می‌اورد و اینکه ....من هم بودم و در رکاب آن‌ها شمشیر می‌زدم و یا اینکه می‌گفتی چطور ممکن است که بعی از آن‌ها امام عزیز را دیده اند و بعد در مقابلش ایستاده‌اند آیا این قابل باور استو این امکان دارد و از این نوع سوالها، ولی ای انسان اینک همان زمان تکرار شد و تمام مسائل چه در مقابل امام عزیز شمشیر زدند و به رویش شمشیر کشیدن و یا مسائل سیاسی و یا مسائل عقیدتی و ایدئولوژی و عمل به مسائل قرآن و ... . و دین در زمان ماهم روی داد ای انسان مواظب باش از آن کسانی نباشی که امام را دیدند و و جلویش ایستادند مواظب باش مقام و . ثروت و غیره نباشی .... منافقی و خوارج نروی و یا درمسیر رهبر اشتباه نروی. اگر خدای عزیز به همه توفیق دهد که مطیع نماینده به حقت باشند به ماهم توفیق بده.

برادران و خواهران مسلمان! شما را به خدا قسم می‌دهم که قدم به قدم دنبال این امام عزیز و رهبر عالیقدر باشید و نکند خدایی نکرده شیطان رد روح شما رخنه کند دانسته یا ندانسته باامام عزیز جدا کند و فاصله بیندازد .از امام عزیز فاصله نگیرید و او را تنها نگذارید و از روحانیون اصیل اسلام فاصله نگیرید و آن روحانیونی که در تمام مدت تاریخ برای حفظ اسلام مبارزه با کفر همیشه پیشتاز بودند و در تمام مسائل اجتماعی بیدار و هوشیار بودند و مسلمین را از خطر اگاه می‌کردند و الان هم آن روحانیونی که ...... در زمان جمهوری اسلامی عزیز هم در مورد تیغ مستقیم کفرهای جهانی هستند و کفرهای جهانی هم خوب متوجه شدند تااین روحانیون دلسوز اصیل است چپاول و غارتگری محال است و ما مسلمین هم باید متوجه باشیم کخ این روحانیت اصیل و فداکار اسلام هستند و ما تا دنبال رو انان باشیم شکست محال است پس همیشه مطیع رهبر و ولایت فقیه و روحانیت اصیل باشید تا خود و مملکت و ناموستان و غیره محفوظ بماند و برای مملکت اسلامی‌تان کوشش کنید که آن نتیجه خوب هزاران شهید است وهمچنین از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این نهاد اسلامی و انقلابی ارزشمند و دیگر نهاد‌های ارزشمند حمایت کنید این سپاه عزیز که حامی ولایت فقیه و مانده‌اش خود ولایت فقیه است و نگهدار و هدایت کننده اش خود امام زمان (عج) از طرف خدا می‌باشد برای سپاه زحمت بکشید همان طور که برادران مخلصی پیش از شما برای سپاه زحمت کشیده اند و خونشان را برای برپایی هدفش و ارمان مقدسش که پیاده شدن نظام عدل الهی در سراسر جهان می‌باشد ریختند و برای سپاه عزیز را با تمام مسئولیتش به شما سپردند و چه زیبا فرمود آن امام عزیز که (سپاه نور چشم من است) (نظرم در مورد سپاه هیچ وقت برنمی گردد) و یا فرمود که (ای کاش من هم یک پاسدار بودم) خوش بحال کسانی که مخلصانه به خدمت سپاه در امده اندو با ایثارگریشان به سپاه عزت می‌بخشند که انشاالله سپاه همان طور که هست در آینده هم می‌تواند یک منبع تولید نیروی ایدوئولوی اسلام و یک منبع قدرت اسلام بر علیه کفر باشد انشاالله.

و چه زیبا انتخابی برای من بود که این لباس سبز سپاه و باان گل روی لباس که همان آرم مقدس می‌باشد به عنوان لباس دامادی ام انتخاب کردم و انشاا... که این لباس زیبا کفن من خواهد بود و من به خدمت سپاه اسلامی درامدم تا تا بتوانم یک سرباز خوب برای امام عزیز باشم و بگویم که مطیع رهبر هستم بدون چون و چرا و بدون تحلیل گری از از فرمانش مطیع او هستم و گوش به فرمانش می‌باشم و بگوید تمام اموالت را بده بدون توجیه کردن و تحلیل کردن و بگوید فرزندت را بده و بگوید جانت را بده این که سهل است اگر صد جان داشته باشم می‌دهم انشاالله.

برادران و خواهران متقی! اینجا آزمایشگاه است دنیا سرای آخرت را تضمین می‌کند مبادا در این غفلت فرو وی و از این سرای دنیا که همچون ماری خوش خط و خال فریبنده است تو را فریب دهد همیشه به یاد خدا باش و محبت اهل بیت (ع) را در قلب خود زنده بدار و سعی کن که زنگ دلت را از بین ببری و آن جز با خواندن قرآن از بین نمی‌رود و سعی کن نماز را اول وقت بخوانی که خواندن نماز در اول وقت توفیق می‌خواهد بیشتر دعا کن که دعا سلاح مومن است و همچنین اعمال مستحبی و ترک مروه یادت نرود البته صحبت با آن‌هایی است که واجب و حرام برایشان حل شده است در همه جا یاد خدا باش و سعی کن عملت را مخلصانه برای خدا انجام دهی.

ای انسان! اگر می‌خواهی در یک نظام تشکیلاتی ایران و یا جهان وارد شوی و کار کنی این را بدان که اول باید درون خودت یک تشکیلات داشته باشی و عملت منظم باشد پیروی از ... درونی خود موفق هستی وگرنه به هیچ وجه موفق نخواهی بود و شکی در این مورد نیست در این مثال نمونه خیلی جالب (امام خمینی عزیزمان است)

ای براردان و خواهران! حجت بر شما تمام شد اگر رنج و مشکلات زیادی می‌کشید به امام عزیز که تمام آن‌ها را می‌کشد نگاه کنید و خود را فراموش کنید و اگر تهمت و افترا می‌خورید یک نظر به آیت الله بهشتی بکنید و اگر از فعالیت زیاد خسته شدید یک نگاهی به مسئولین مملکتی خود بکنید هیچ وقت هم جنگ رااز یاد نبرید که امام عزیز گفت جنگ تمام شود همانطور که امام عزیز فرمود ما باید یک ارتش 20 میلیونی داشته باشیم وقتی از یک ارتش 20 میلیونی مکتبی و جنگی داشته باشیم دیگر کسی قادر نیست به این اسلام و مسلمین نظر سوء داشته باشد و به هرکس که در سطح ایران و غیره این مسئولیت سنگین را بر عهده دارد التماس می‌کنم که خالصانه و با کار کردن شبانه روزی خود این وظیفه الهی را به اتمام برساند و همین طور به برادران عضو این بسیج و ارتش 20 میلیونی بگویم که سعی کنید که هرچه می‌توانید مطالعات اسلامی خود را بالا ببرید و ایمان خود را قوی کنید و فنون جنگی را یاد بگیرید شما خیال نکنید که تااخر یک بسیجی و و یک تیرانداز ساده هستی ،نه، وقتی که اسلام ... شما 20 میلیون باید 200 میلیون را سازماندهی کنید چه بخواهی چه نخواهی این مسئولیت گردنت می‌افتد پس تا دیر نشده خود را اماده کن پدر و مادر عزیزم از شما تشکر می‌کنم بخاطر زحمات و محبتی که به من کردید مبادا ذره ای احساس ناراحتی کنید خدا این لطف را در حق شما کرد و به وسیله جان من با شما معامله نمود قدردانی از لطف خدا بکنید و صبور باشید که دیدار ما در قیامت خواهد بود انشاالله.

و همچنین از پدر و مادر و همسرم که به من محبت بسیار کرده چو او در زندگی برایم خیلی مفید بود شریک ایمان و درد و غم و شادی من بود او در مشکلات اجتماعی و مسائل دیگر خیلی کمک من بود او همسری خوب و فداکار و مادری مهربان برای بچه هایم بود ای همسر مهربانم به پاس این هیچوقت فراموشت نمی‌کنم.

همسرم! بعد از من فرزندم را خوب بزرگ و تربیت کن و آن‌ها را فرامین الهی و اسلامی آشنا کن و آن‌ها را یاد بده که مثل پدر و مادرشان مسئولیت مرا و راه مرا و اسلحه‌ام را به آن‌ها بسپار و آن‌ها را انسانی اگاه و مسئول و متعهد بار بیاور و آن‌ها را تا محو کامل نابودی ابر قدرت هاو تشکیل حکومت اسلامی در سرتا سر جهان مهیا ساز تا در آن سرا رویم سفید و سر بلند باشم. انشاالله.


زندگی نامه

شهید سید حسن معصوم علی شاهی

فرزند: سیداسماعیل

شهید «سید حسن معصوم علی شاهی» در سوم مهر سال 1337  در شهر بهار نارنج «بابل» با طلوعش کاشانه ی « سید اسماعیل و سکینه» را صفا و گرمای خاصی بخشید.

او در دامان پاک و ساده و بی آلایش والدینی سخت کوش و پر مهر، رشد و پرورش یافت.

او با رسیدن به سن 7 سالگی به مدرسه رفت و تا دبیرستان درس خواند .در مقطع متوسطه بود که به دلایلی از ادامه تحصیل باز ماند.

بر اساس گفته های برادرش، «علی»، او فردی مومن، متدین، مهربن و صادق بود و رفتار خاضعانه ای با پدر و مادر داشت. تا جایی که از دستش بر می آمد، در انجام کارهای شان کوتاهی نمی کرد. این گونه نبود که بگوید: آقا ولش کن یا مثل آدم های عادی با پدرش برخورد کند. می گفت: باید کار پدرم را انجام دهم، چون فرمانش بر من واجب است.»

همزمان با آغاز قیام ملت غیور ایران علیه حکومت منفور پهلوی، این فرد با بصیرت انقلابی نیز به جمع عدالت خواهان پیوست و با حضور در تظاهرات، فریاد تظلّم سر داد. او یک بار در تظاهرات واقع در میدان شهدای بابل، دچار جراحت شد.

سید حسن در سرکوبی تحرکات عناصر ضدّ انقلاب نیز نقش چشمگیری داشت. گستره ی فعالیت وی به گونه ای بود که به جانش سوء قصد کردند.

دوست و رفیق دیرینش، «سید مرتضی حسین نژاد» در این خصوص می گوید: « پایگاه بسیج و دادسرای انقلاب بابل در یک محدوده جغرافیایی قرار داشت که منافقین چندین بار به آن جا حمله کرده بودند. او وقت و بی وقت حفاظت از این منطقه را بر عهده داشت. عدم موفقیت «گروهک ها»، نشان دهنده مدیریت و درایت حسن در تصمیم گیری و تقسیم نیرو، برای حفاظت از این مقر بود. او حتی در درگیری های شهری مهم، به عنوان نفر اول حضور داشت.»

سید حسن  حتی در کمیته انقلاب اسلامی نیز خدمات ویژه ای از خود ارائه داد.

او به ادای نماز اول وقت اهتمامی خاص داشت و از جمله نمازگزاران همیشگی نماز جمعه بود. علاوه بر آن با قرآن این مصباح هدایت بشر، مأنوس بود و در عمل به فرامیت آن کوشا بود.

این رزمنده دلاور و خدوم، همزمان با پوشیدن لباس پاسداری در تاریخ 4/7/58، به سِمتِ مسوول واحد آموزش سپاه بابل مشغول به خدکت شد.

او که در غائله ی «گنبد» نیز حضوری موثر داشت، در 2/5/59 به جبهه «کردستان» عزیمت کرد و در واحد اطلاعات و عملیات مریوان به ادای تکلیف پرداخت که منجر به جراحت اش شد.

وی از 19 مرداد همین سال به مدت 5 ماه و از تاریخ 2/12/60 به مدت 4 ماه به ترتیب در کِسوتِ مسوول سازماندهی بسیج و واحد اطلاعات و عملیات بابل به سر برد.

عملیات/ های م/حرم و رمضان از جمله آوردگاه حضور او در سال های دفاع مقدس به شمار می آید.

وی در 14/8/63 نیز به سِمتِ مسوول محور شناسایی واحد اطلاعات و عملیات منصوب شد. و هم چنین فرماندهی گردان از دیگر خدمات ارزنده سید حسن در میدان نبرد با دشمن بود.

و حضور سید حسن معصوم علی شاهی در عملیات والفجر 8، آخرین آوردگاه حضور این شهید سرافراز مازندرانی به شمار می آید. او که همیشه آرزوی شهادت را در دل داشت سرانجام در بهمن سال 1364 در شهر «فاو» هدیه ی سرخ الهی را دریافت کرد و روحش از کالبد جسم به سوی معبود پر کشید.