نام پدر : سید قاسم
تاریخ تولد :1339/08/12
تاریخ شهادت : 1361/11/04
محل شهادت : تنگه چزابه

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سید احمد معافی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

12/8/1339 - رامسر

3- نام و شغل پدر :

سید قاسم، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

نجمه رودخانه ای ، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

چهار برادر و سه خواهر. فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

پدرشهید: همیشه به مسجد می رفتند. در ماه رمضان وقتی برای سحر پا می شدیم همه حاضر بودند جز ایشان که مسجد بود.

رضا - برادرشهید: ما را به دینداری دعوت می کرد. از زمان کودکی به قرآن علاقه داشت و در کودکی قرآن را ختم کرد.

مرجان- خواهرشهید: نماز جمعه شرکت می کرد و به ما توصیه می کرد که اگر روزی شهید شدم نماز را ترک نکنید و نماز را سر وقت بخوانید.

صغری- خواهرشهید: از بچگی عاشق قرآن بود و می گفت:« هر مشکلی با تمسک به قرآن حل می شود» و جواب هر کسی را با قرآن می داد. همیشه مسجد بود و نماز را به صورت جماعت می خواند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

به مکتب می رفت برای قرآن آموختن

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ــــــــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

اول تا پنجم ابتدایی مدرسه شهید بحری رامسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

سه سال راهنمایی رامسر بود.

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان رشته علوم انسانی، مدرسه امام رامسر دیپلم گرفت.

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

رشته ی فلسفه و حکمت در مشهد قبول شد. تا ترم سوم دانشگاه بود و بعد شهید شد.

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کشاورزی کمک می کرد

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــــــ

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

پدرشهید: نسبت به همه علاقه داشت بخصوص مادرش. وقتی می خواستم مکه برویم تنهایی با برادر و خواهرانش خانه بود و از آنها نگه داری می کرد. کارهای کشاورزی انجام می داد. روزی او را فرستادم برای کندن علف های هر وقتی بعد یک ساعت رفتم دیدم تمام علف ها را کند. علاقه ی زیادی به تحصیل داشت.

سید رضا- برادر شهید: بسیار ادب را در برابر پدر و مادر رعایت می کرد و به ما هم سفارش می کرد. با همه خوب بود و در کارها مشورت می کردیم. در مورد انتخاب دوست خیلی به من توصیه می کرد.

 سیده مرجانه- خواهرشهید: ایشان در کار کشاورزی به پدر و مادر کمک می کرد و یاور آنها بود. مثل دوست با برادر و خواهر رفتار می کرد و چون دوستشان داشت به حرف آنان گوش می داد. همیشه می گفت حجاب را رعایت کنید. می گفت:« دوستانی انتخاب کنید که از روی هوا و هوس کار نکنند. »

صغری - خواهرشهید: اگر کسی در خانه اشتباهی می کرد او را راهنمایی می کرد و هیچ وقت غیبت کسی را پیش دیگری نمی کرد.

اسماعیل گوهر رستمی- دوست شهید : دوستان و حتی شاگردان ایشان هم تحت تأثیر رفتار پسندیده ایشان بودند.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

جهاد سازندگی رامسر سه سال قرار دادی بود.

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

آموزش و پرورش رامسر 3 سال قرار دادی بود

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

دبیر دبیرستان رامسر بود

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

اسماعیل گوهر رستمی- دوست شهید: در جنبش های دانشجویی شرکت می کرد.

 سید رضا برادرش:ایشان در تظاهرات شرکت می کردند.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

اسماعیل گوهر - دوست شهید: همیشه در پایگاه مقاومت محل به عنوان نیروی مؤثر و فعال بودند و اعتقادش بر این بود که نیروهای بسیج و سپاه باید در حفظ انقلاب تلاش کنند.

مرجان -خواهرشهید: ایشان از اولین کسانی بودند که در جهاد سازندگی شرکت کردند و مسئول نهضت سوادآموزی بود و بدون  این که حقوقی دریافت کند در این ادارات مشغول بودند.

ضیاء- برادرشهید: همیشه جملات انقلابی داشتند و با منافقین به بحث و مجادله می پرداختند و این کارها باعث شد آنها در برابر وی موضع گیری کنند حتی روزی نارنجکی داخل حیاط انداختند و باعث از بین رفتن چند درخت حیاط شد. ایشان در تشکیل کتابخانه در نارنج بن و سخنرانی نقش داشت.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود :ــــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

اول سن 21 سالگی رفت جبهه. از سپاه رامسر رفت. عضویت بسیجی، چزابه، تخریب چی بود. (والفجر مقدماتی حضور داشت)

3- مجموع مدت حضور در جبهه :ــــــــــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

تخریب چی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

4/11/61 در چزابه بر اثر انفجار مین به شهادت رسید

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

7/11/61 در گلزار بهشت زینبیه رامسر دفن شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید: وقتی از دانشگاه می آمد از تهران کتاب می آورد و می فروختند و بهره آن را برای همسایگان که از نظر مالی مشکل داشتند و ضعیف بودند برنج و قند و دفتر و... می خریدند.

مرجانه - خواهر شهید: شهید همیشه می گفت:« این جنگ، جنگی است که ناخواسته و تحمیل است و به دستور آمریکایی ها عراق به ما حمله کرد و ما هم باید جهاد کنیم تا وطن ما به دست بیگانگان نیفتد».

صغری- خواهرشهید: همیشه بیش از سنش می فهمد. روزی انشایی در مورد اسلام برای من نوشت وقتی آن را در کلاس خواندم معلم به من گفت این را چه کسی نوشته من گفتم برادرم. گفت: آیا برادرت دانشجوست؟ گفتم: نه! از من کوچکتر است و او گفت ماشاالله به چنین برادری!

حاج صالح زرگریان (دوست شهید) می گوید :شهید هیچگاه نمی گفت من تحصیل کرده و از شما بالا ترم حتی زمان شهادتش خیلی از بچه ها نمی دانستند که ایشان دانشجو هستند و در دبیرستان های  رامسر تدریس می کنند.

پدر شهید می گوید:با احزاب و گروه های سیاسی بحث می کرد.یک روز برای عید دیدنی به منزل اقوام رفتیم چند نفر از اقوام جلویش را گرفتند و با او به بحث پرداخت کردند وقتی ایشان دیدند ان ها حرف های نا مربوط می زنند پیشنهاد کردند که انها حرف های خود را بزنند خودش هم عقایدش را بیان می کند ان ها که حرف های خود را زدند، پا به فرار گذاشتند و منتظر شنیدن حرف های شهید نشدند.

 

 


وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد