نام پدر : سید علی اصغر
تاریخ تولد :1347/09/10
تاریخ شهادت : 1365/11/03
محل شهادت : شلمچه

خاطرات

مادر شهید: دوستان شهید هم مثل او خالص بودند. حتی وقتی که یکی از دوستانش شهید شده بود. ایشان خاک قبر او را گرفتند و مهر درست کردند و بر روی آن نماز می خواند. بیشتر دوستانش شهید شدند.

مادر شهید: او معمولاً مرتب در بسیج بود. اگر موقع کار بود می آمد و به ما در کار کشاورزی کمک می کرد. به خواهرها و برادرهایش در درسهایشان کمک می کرد. و زمانی که در تهران بود به بعضی از بچه ها قرآن یاد می داد. در اکثر مراسمات مذهبی شرکت می کرد و اکثر اوقات نماز را به جماعت در مسجد می خواند و زمانی هم که بنا به دلیلی به مسجد نمی رفت در خانه نماز جماعت برگزار می کرد و از لحاظ اجتماعی خیلی فعال بود.

مادر شهید: شهید 3 ماه بود که به مریضی شدیدی دچار شده بود. از آن جایی که در آن زمان در روستای ما مرکز درمانی نبود ما او را به شهر بردیم در مرکز درمانی شهر دکتری بود به نام حاجی رسولی که او به ما گفت: بچه را هر چه زودتر به بیمارستان برسانید. من در حال بردن سیدمهدی به بیمارستان نذر کردم که یا حضرت مهدی(عج) اگر بچه ام نمیرد قول می دهم که بچه ام سرباز امام زمان(عج) شود.

که بچه به شکر الطاف خداوند سلامت خود را بازیافت. بعد از این که به سن 14 سالگی رسید، گفت: من می خواهم به جبهه بروم که من به شهید گفتم که: سن شما کم است و نمی خواهد به جبهه بروی.

شهیدگفت: مگر خودت به من نگفتی که سرباز امام زمان(عج) هستی. من می خواهم بروم و سرباز امام زمان(عج) شوم.

می گفت: الان حسین زمان «امام خمینی» احتیاج به کمک دارد.