*وصیتنامه شهید قاسم امیری*
بسم الله الرحمن الرحیم
فقال الغراه اذاهتما لغز و کتب الله لهم براته من النار فاذا تجهز و الغر وهم با هی الله بهم
آن هنگام که مجاهدان راه حق قصد جهاد کنند و برای جنگ و ستیز با دشمنان خدا تصمیم بگیرند خداوند آزادی از آتش زبانه کش جهنم را برای آنان مقدر می فرماید.
آنان که جز الله چیزی نگفتند و جز راه حق راهی دیگر نرفتند و بر این عقیده استوار ماندند و در راه 8 هدف مقدسشان جهاد کردند، همانا بهشت زیر پای آنان است.
ای مردم: بدانید که جهاد در راه اسلام هنگامیکه دین مبین اسلام و شریعت محمد (ص) در خطر باشد بر شما واجب شرعی است، پس سعی کنید هر یک از شما در این امر مقدس به نحوی مستقیم و شریک باشید. و اگر در راه خداوند جهاد کنید بدانید که پیروزید، چونکه وعدۀ خداوند بر حق است. خداوند می فرماید:
ای مسلمین! در راه خدا جهاد کنید چه کشته شوید و چه بکشید پیروزید. پس جهاد کنید تا پیروز بشوید. ای مردم! همانطوریکه می دانید صدام به دستور آمریکای جنایتکار به میهن اسلامیمان تجاوز کرده و قصد شکست اسلام و تصاحب میهن ما را داشت، قصد داشت تا انقلاب اسلامی ما را که تازه به پیروزی رسیده بود شکست دهد.
و من بر حسب وظیفه ای که داشتم و وظیفه ای که انقلاب اسلامی بر دوش من گذاشت و مسئولینی که برای دفاع از میهن و دفاع از ناموس و دفاع از اسلام را بر دوش خود احساس می کردم به فرمان خداوند به ندای رهبر کبیر انقلاب لبیک گفتم و در این امر مقدس یعنی جهاد در راه خدا با مشرکان و منافقان شرکت نمودم، و در راه خداوند و دین او، و در راه دفاع از میهن اسلامی از جان خود گذشتم. ما ملت ایران به هیچ عنوان قصد جنگ با عراق را نداشتیم و فقط وقتی وارد جنگ شدیم یعنی سلاح به دست گرفتیم که جنگ بر ما تحمیل شده بود. و عراق به کشور ما تجاوز کرده بود و متجاوزان در درون میهن اسلامی ما از بچه های خردسال و چندماهه نگذشتند و آنها را شهید کردند و به مادرانی که حامله بودند رحم نکردند شکم آنان را دریدند و به خواهران ما تجاوز کردند، بله آیا در این زمان، ما حق نداشتیم از میهن اسلامی خود و از ناموس و شرف خود دفاع کنیم؟ آیا حق نداشتیم به فرمان خداوند و ندای رهبرمان لبیک بگوئیم؟ بله ما باید تا آخرین قطره خونمان و تا آخرین نفسی که در بدن داریم با متجاوزان بجنگیم، که این وظیفۀ هر مسلمان است و آن عده ای که در داخل کشور می گویند باید صلح کنیم به آنها می گویم اگر کسی به منزل شما تجاوز کرده باشد و قصد دزدی اموال شما را داشته باشد آیا شما جلوی دزدی آنان را نمی گیرید بله این حق ما است که جلوی هر تجاوزکاری را بگیریم. آنان که می گویند باید صلح کنیم، اگر در زندگی آنان خوب دقت کنیم می بینیم که آنان در گذشته دارای سرمایه ای بودند که بعد از انقلاب اموال آنان مصادره شد و یا اینکه در انقلاب و در جنگ شرکت ندارند و مخالف اسلام هستند.
پیام من به خواهرانم این است که حجاب اسلامی خود را حفظ کنید، چون پیام تمام شهیدان و همه مردم انقلابی است. حفظ حجاب اسلامی پیام حضرت زینب (س) است.
ای زن بتو از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
لباسهای مبتذل را رها کنید و به خود آرایش اسلامی بدهید. چونکه لباس پوست دوم بدن شما نیست بلکه لباس بعنوان خانه اول انسان است که آدمی را در خود حفظ و از هر گزندی محفوظ نگه می دارد. و همچنین یکی از حربه های منافقان داخلی و استعمارگران خارجی کشف حجاب است. پس شما خواهرم! برای اینکه مشتی محکم بدهان منافقان داخلی و خارجی بزنید حجاب اسلامی خودت را حفظ کن.
خواهرم! اگر تو نمی توانی در خط مقدم جبهه با متجاوز بجنگی با رعایت حجاب اسلامی با دشمنان اسلام بجنگ، خواهرم بدان که حجاب تو کوبنده تر از خون من و سلاح رزمندگان است.
پیام دیگر من به مردم حزب اللهی شهرم این است که راه آنان را که در راه خداوند جهاد کردند و شهید شدند ادامه دهید. شهیدانی که جز در راه حق و حقیقت راهی دیگر نرفتند و جز عدل و عدالت چیز دیگری نخواستند. و جز پیروزی اسلام چیز دیگری هدفشان نبود. راه شهیدانی را که در راه جهاد از کشور اسلامی دفاع نمودند ادامه دهید، نگذارید اسلحه آنان بر زمین بماند و نگذارید جای شهیدان در جبهه ها خالی بماند.
پیام من به خانواده ام پدر و مادر عزیزم به برادر و خواهرانم این است که در شهادتم گریه و زاری نکنند چرا که خداوند می فرماید آنانکه در راه خدا کشته شدند زنده و جاویدانند.
شما خواهرم! در شهادتم همچون زینب باش که در کربلا حضرت زینب بعد از مرگ عزیزانش بود همچون زینب صبور و مقاوم باش و همچون زینب باش پیام خون مرا به همه برسان، همانا پیام خون من ادامه راه من و ادامه راه تمامی شهیدان است. پیام من پرکردن جبهه ها و لبیک به ندای رهبر انقلاب است. پیام خون من جهاد است جهاد و شهادت رمز جاوید زنده ماندن است.
پیام من به همسرم این است که در شهادتم هرگز نالان نباش، هرگز ناله و زاری نکن و در شهادتم صبر پیشه کن چونکه خداوند با صابرین است و برای اینکه راهم جز راه الله و مرگم جز مرگ سرخ حسین (ع) نبوده است همسرم در نبود من فرزندانم را طبق دستور اسلام تربیت کن تا بتوانند راهم را ادامه دهند. تو باید برای آنان هم مادر باشی و هم پدر، پس سعی کن مسئولیتی که داری خوب انجام دهی و فرزندانم را در راه خداوند و دین ا سلام تربیت و آشنا کنی. فرزند پسرم هادی را همچون پدرش و همچون حسین (ع) تربیت کن و دخترم حوریه را همچون زینب (س) با احکام و دستور خداوند و اخلاق اسلامی تربیت کن. دیگر عرضی ندارم.
در خاتمه از همگی شما حلالیت می طلبم.