نام پدر : رمضانعلی
تاریخ تولد :1346/02/02
تاریخ شهادت : 1365/05/25
محل شهادت : جزیره مینو

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید نورالله مسلمی*

به شما عزیزان توصیه می کنم در نماز جمعه شرکت کنید ؛چراکه موجب ترس دشمنان اسلام و انقلاب می شود. اوقات فراغت خود را به بطالت نگذرانید و به مطالعه کتاب بپردازید  تا به علم تان افزوده شود.امر به معروف و نهی از منکر کنید که سبب استواری نظام اسلامی می شود.خواهران را به حفظ حجاب توصیه می کنم که به آن ها هیبت و وقار می بخشد و آن ها را شایسته ی احترام می کند.              


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

نورالله مسلمی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/10/1346، روستای دامادکلا بخش دودانگه، شهرستان ساری

3- نام و شغل پدر :

رمضان علی، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

فاطمه صغری دامادی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

نه فرزند، فرزند هفتم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

مادرش می گوید: واجبات را انجام می داد و از محرمات دوری می کرد در نماز جمعه در شهر ساری شرکت فعالی داشت. علاقه زیادی به قرآن داشت بعد از خواندن نماز، قرآن تلاوت می کرد. ارادت زیادی به اهل بیت داشت و در مراسمات عزاداری اهل بیت حضور فعالی داشت. مقید به رعایت حق الناس بود هیچ وقت حق کسی را پایمال نمی کرد و مدافع حقوق دیگران بود.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

نماز و قرآن را آموزش دید.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان دولتی بزرگمهر مقدم در روستای دامادکلا شهرستان ساری

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در کارهای کشاورزی به خانواده کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

سال پنجم ابتدایی، به علت مشکلات اقتصادی کسب علم را رها کرد به کار جوشکاری روی آورد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از تاریخ 18/3/65 تا 11/5/65 در منطقه جزیره مینو در حال خدمت بود که به شهادت رسید.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

علاقه زیادی به پدر و مادرش داشت. نهایت احترام و محبت را نثارشان می کرد. بسیار دلسوز و مهربان بود در کارها حامی شان بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

بعد از ترک تحصیل جوشکاری می کرد.

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

شهادت شهید رضا روحی در تغییر و تحول او موثر بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

پس از انقلاب در کتابخانه و انجمن اسلامی محل فعالیت می کرد و همکاری زیادی در ساخت پایگاه محل داشت.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه : ــــــــــــ

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 11/5/65 در جزیره مینو براثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

15/5/65 در گلزار شهدای روستای دامادکلا شهرستان ساری به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید- اکبر- می گوید: به ما در خصوص مردم داری، ایثارگری و گذشت توصیه می کرد. در تواضع و فروتنی، وقت شناسی و متعهد بودن به عهد و قولش از ویژگی بارزش بود. ایشان در بین اهالی محل بسیار محبوب بود. باعث تاسیس صندوق قرض الحسنه شد که این صندوق بعد از شهادتش بنام ایشان تغییر نام داده شد. فعلاً به برکات این صندوق تعدادی از اعضای صاحب خانه و زندگی شده اند.

باب الله مسلمی- برادر شهید - می گوید: یک روز که نورالله می خواست چای درست کند قوری چای از بالای سماور روی دستش افتاد و دستش سوخت چون امکان دسترسی به درمانگاه وجود نداشت زن داداش اش روی دست سوخته اش ترشی آلوچه مالید تا دردش کم شود و تاول نکند. وقتی بعد از چند ساعتی زن داداش آمد ببیند چه طور است دید اثری از ترشی روی دستش نیست از او سوال کرد چه شده است؟ گفت: دهنم آب افتاد و مجبور شدم ترشی را بخورم.

 

 


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد