نام پدر : غلامعلی
تاریخ تولد :1345/06/05
تاریخ شهادت : 1361/03/03
محل شهادت : خرمشهر

وصیت نامه

1.    از برادران خود خواهانم که حزب الهی سرسخت، خالص و مبارز باشید  و همشه برای پیشرفت اسلام کوشش کنید و دنبال رهبر کبیرتان باشید و خط امام، این راه مستقیم را محکم داشته باشید.
2. پیام من به ملت قهرمان شریف و شهید پرور ایران این است ; شما ای ملت ایران و پیرو امام حسین (ع)! راه امام را هرگز فراموش نکنید که او نائب بر حق مهدی (عج) است که پیام های او ، قلب آمریکا و ایادی داخلی اش چون مزدوران، منافقین پیکاری، فدائی لیبرال  و گروه های مرتد دیگر را می کند و به امت خود آرامش می بخشد.
3.    از مردم می خواهم که چنگ بر ریسمان خدا بزنند و بر آن محکم و استوار باشند و تفرقه نخونید تا در نزد خدا رستگار شوند.

4.     از برادران انجمن اسلامی خواهانم که فعالیتشان را هر بیشتر از پیش کنند. برای پیشبرد اسلام زحمت بکشند و کلاسهای ایدئولوژی بگذارند و مردم  را روشن  کنند تا به راه کج نروند.

وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

عباس مرزبان

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1345، آمل روستای شیخ آباد (شب هفتم ماه محرم متولد شدند)

3- نام و شغل پدر :

غلامعلی، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

عمه خانم افتاده، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هشت فرزند، فرزند ششم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

ایشان در سال 45 در روستای شیخ آباد آمل در یک خانواده متدین و مذهبی متولد شدند ایشان در سن کودکی همراه پدر و مادر خود به مسجد می رفتند و با قرآن و نماز آشنا شدند. ایشان پس از سپری کردن دوران مدرسه تا سال اول دبیرستان را به خوبی پشت سر گذاشتند و بعد از پایان سال اول دبیرستان به جبهه اعزام شدند و به شهادت رسیدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان روستای شیخ آباد آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه روستای علیکلا آمل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شهید بهشتی آمل، رشته ادبیات

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

بعد از سال اول دبیرستان به جبهه اعزام شدند

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

ایشان در خانواده اخلاق نیکویی داشتند و مهربان بودند و به پدر و مادر خود بسیار علاقمند بودند و به آنها احترام می گذاشتند. ایشان در کارهای خانه به مادر خود کمک می کردند.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل بودند

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

روی دیوار شعار می نوشت.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در پایگاه و مسجد فعالیت می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ـــــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

سال 61 مدت 45 روز . سپاه آمل لشکر 25 کربلا. جنوب

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

2/3/61، خرمشهر، اصابت ترکش به سر

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

5/3/61، روستای شیخ آباد آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

خواهر شهید- نرگس مرزبان: آخرین باری که می خواست برود به جبهه آمد با من خداحافظی کرد و به دختر بزرگم گفت من دیگر برنمی گردم وقتی که رفت دخترم گفت مامان دایی این حرف را به من زد به تو نگفت چون می دانست تو ناراحت می شوی.

خدیجه مرزبان - خواهر شهید: آن روز که داشت خداحافظی می کرد مادرم او را از زیر قرآن رد کرد و گلویش را بوسید، گفت:« مادر همان جایی را که بوسیدی تیر می خورد و من شهید می شوم» مادرم به گریه افتاد گفت تو قرار بود بروی بجنگی و برگردی اگر شهید شدی به خواب من بیا گفت :«دست من نیست اگر توانستم زود به زود به خوابت می آیم» که بعد از شهادت ایشان مادرم خیلی کم او را خواب می دید و خیلی بی تابی می کرد.

 


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد