نام پدر : اسد الله
تاریخ تولد :1343/03/17
تاریخ شهادت : 1364/03/01
محل شهادت : هورالهویزه

خاطرات

خواهرشهید - گل بانو - می گوید : ایشان همیشه به ما می گفت: راهی را که ما می رویم راه دین و امام است و ما برای دین و حفظ ارزش های آن تلاش می کنیم. برادرم آنقدر مهربان بود که هر وقت به مرخصی می آمد حتماً به دیدنم می آمد و به من که در روستای دیگری بودم سر می زد و در آخرین لحظه چهره ی نورانی داشت و چیز خاصی را بیان نکرد فقط گفت مواظب پدر باشید.

خواهرشهید - گل بانو - می گوید : به دوستان خود احترام می گذاشت و با هم صمیمی بودند و با همه یک جور رفتار می کرد و فرقی قائل نبود. یک روز به خانه ی برادرم محمد رفتم و دیدم عباسعلی تعدادی از دوستانش را که از کردستان آمده بودند به منزل برادرش دعوت کرد. فردای آن صبح که قرار بود به مشهد بروند ما عباسعلی را در آغوش گرفتیم و غرق در بوسه کردیم. یکی از دوستانش که از بچه های کردستان بود گفت: حالا که شما این قدر ایشان را دوست دارید داماد شود چه کار می کنید؟ گفتم: « ان شاء ا... اگر داماد شود شما را دعوت می کنیم تا برایش سنگ تمام بگذارید.» همیشه به ما در انتخاب دوست سفارش می کرد.