نام پدر : لطف الله
تاریخ تولد :1341/06/30
تاریخ شهادت : 1365/05/24
محل شهادت : جاده اهواز - اندیمشک

زندگی نامه

                               *زندگی نامه شهيد علیرضا مرادي*

 

نام پدر: لطف‌الله

روستاي «تينه» از توابع لاريجان آمل، در سال 1341 چشم به راه آمدن نوزادي بود که «عليرضا» نام گرفت؛ چهارمين فرزند «لطف‌الله و خانم‌جان»، كه تولدش شادي دوباره‌اي به زندگي اين زوج متديّن و زحمتكش بخشيد.

مقاطع ابتدائي و راهنمایي عليرضا در زادگاهش گذشت؛ تا اين‌كه موفق به اخذ مدرك ديپلم در آمل شد و به تحصيلاتش پايان داد.  

 خواهرش «معصومه» می‌گوید: «هم‌زمان با تحصیل، در روزهای تعطیل، برای امرار معاش خانواده به سر کار می‌رفت و از پول کارگری، برای پدر و مادر وسیله می‌خرید. به حقوق دیگران احترام می‌گذاشت و می‌گفت: حق‌الناس بالاتر از حق‌الله است. آن زمان که در انجمن اسلامی محل فعال بود، برای پیرمردها کوپنی سیگار می‌آورد. شوهرم سیگاری بود. یک روز به او گفتم: تو همه سیگارها را تقسیم کردی! این دو بسته اضافه را به شوهرم بده. علیرضا از حرفم ناراحت شد و گفت: اگر هم فقط یک دانه می‌ماند، به تو نمی‌دادم. گفتم: چرا؟ گفت: من فردای قیامت نمی‌توانم پاسخگو باشم.»  

زمزمه‌هاي انقلاب كه در شهر پيچيد، علیرضا نيز به صف تظاهرات­كنندگان پيوست و فرياد تظلّم سر داد.

او اولين حضور خود را در جنگ، در سال 1362 تجربه كرد.

وي در 29 مرداد 1362 بود که به مدت هفت ماه، در دفتر ستاد عملياتي قرارگاه خاتم لشكر 25 كربلا مشغول به خدمت بود.

از 15/8/1364 نيز، به مدت نُه ماه، مسئول انتظامات اين قرارگاه بود.

و در سال 1364، با بانو «طاهره ذبيحي» پيمان ازدواج بست. «زينب»، تنها ثمره اين زندگي مشترك است.

معصومه در ادامه از برادرش مي­گويد: «علیرضا نه تنها برادرم بود، بلكه دوست و مشاورم در زندگي بود. باتوجه به اين‌كه شش سال از من كوچك‌تر بود، ولي من و خانواده‌ام، او را براي خودمان به عنوان يك معلم مي‌دانستيم.»

و عاقبت، علیرضا در 24/5/1365، به علت تصادف در جاده اهواز ـ انديمشك، جامه سرخ شهادت را به تن كرد و با تشييع اهالي آمل، در «امام‌زاده ابراهيم» اين شهر به خاك آرميد.  


وصیت نامه

                                                 *وصیت نامه شهید علیرضا مرادی*

 

                                                                       بسم الله الرحمن الرحیم

برخی از آنان مؤمنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند پس برخی از آنها بر آن عهد ایستادگی کردند ( تا به راه خدا شهید شدند ) و برخی به انتظار (فیض شهادت ) مقاومت کرده و هیچ عهد خود تغییر ندادند . ( سوره احزاب آیه 23 قرآن کریم ) .

حمد و سپاس فراوان خالقی را که انسان را به عنوان اشرف مخلوقات و برترین موجود روی زمین و به عنوان خلیفه خودش در روی زمین قرار داد تا فقط او را ستایش نماید و همه عوامل شرک و بت پرستی را در مقابل خداوند ناچیز و نادیده گرفته و محو و نابود نماید و هرگز شریکی ندارد حال که حزب و گروهی به نام حزب الله وجود دارد در مقابل حزب و گروهی به نام حزب شیطان وجود دارد که با حزب خدا مبارزه کند و نگذرد که یگانه پرستی و خدا پرستی تحقق پیدا کند و به هر نحوی که شده توسط گرهی دست به انواع و اقسام حیله ها و نیرنگ ها می زنند تا حزب خدا را نابود کنند . اما قرآن کلام خدا چقدر جالب می فرماید ( مکر و حیله کردند در مقابل خدا ) اما خدا هم در مقابلشان حیله و مکر کرد که خدا بهترین مکر کنندگان است در این صورت همیشه نبردی بین حزب خدا و حزب شیطان در طول تاریخ و از بدو پیدایش و ظهور اسلام تا به حال وجود داشته جبهه حق و باطل پیوسته با همدیگر در ستیزند تا حق کاملاً بر باطل پیروز گردد و انشاءالله این پیروزی نزدیک است .

با درود و سلام به پیشگاه یگانه منجی عالم بشریت و یگانه مصلح جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نائب بر حقش امام امت که ما را از ظلمات بسوی نور هدایت کرد و از زندگی حیوانی به زندگی انسانی و الهی به حول و قوه الهی رهنمون ساخت .

و با درود و سلام بر رزمندگان و سلحشوران جبهه نور علیه ظلمت که همواره میروند تا آخرین ضربه هایشان را بر پیکر استکبار جهانی فرود آورند تا برای همیشه آنها را نابود ساخته و به زباله دان تاریخ بسپارند و با سلام و صلوات به ارواح تابناک و فروزان شهداء که با نثار خون پاکشان حیاتی تازه به اسلام و مسلمین ارزانی داشتند . و با درود وسلام بر شما امت حزب الله که در پشت جبهه همواره با کمک و یاری فراوان به جبهه ها قوت قلب رزمندگان اسلام شدید . اکنون که جنگ خانمان سوز استکبار جهانی به نمایندگی صدام خائن بمدت نزدیک پنج سال و نیم است که بر امت مسلمان و مظلومان تحمیل شده و همچنان ادامه دارد و با توجه به اینکه جنگ بین دو گروه حق و باطل است لذا ما که مدعی طرفداری از حق و حقیقت میکنیم بر ما واجب است که بعنوان یک نیروی پرتلاش و مقاوم حق در مقابل باطل کاملاً مقاومت و ایستادگی کنیم و نگذاریم باز دوباره ما را به حکومت جابرانه دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی برگردانند و اگر خدای ناکرده بر ما غالب شوند نه تنها ما بلکه اسلام که بعد از چهارده قرن با نثار خون صدها هزار شهید و زخمی به دست ما رسیده از بین میبرند که ولی همانطوری که برای خدا و در راه او گام بر میداریم و برای او کار می کنیم خداوند همیشه با ماست و دشمن هرگز نمی تواند بر ما غالب شود چرا که اسلام دینی است شکست ناپذیر اگرچه در راه احیای اسلام شهادتها داریم مجروح شدنها داریم اما در حقیقت با این شهادتهاست که اسلام رشد می کند و ملت مسلمان بیدار         می شوند و وجدانهای خفته و خواب آلود هر مسلمانی در هر کجای جهان با این جرقه ها بیدار می شود و وقتی که ملتهای مسلمان بیدار شوند در هرجایی انقلاب می شود و آن عده ملت مسلمان بر علیه باطل قیام می کنند و باطل را نابود کرده حق را جیگزینش می نمایند و بهترین مثال می توانیم انقلاب اسلامی ایران را در نظر بیاوریم که بقول امام عزیز انقلاب انفجار نور بود ، بلی او پیامبر گونه فریاد می زند پیام می دهد که شیطان بزرگ آمریکا است و برای همه امت اسلامی در طول هفت سال انقلاب کاملاً روشن شد که چگونه دست به دست هم داده اند تا با اتحاد و انسجام خودشان اسلام را از بین ببرند اما آنها به قرآن کریم ، گنگ و کورند و هرگز نمی فهمند و حقیقت را در نمی یابند که هیچ قدرتی نمی تواند در مقابل اسلام قد علم کند و اگر هم کوتاه مدت به ستیز برخیزد و آن ملت را به ظاهر سرکوب کند اما در پایان مرگشان حتمی است و به عنوان نمونه همچون صدام جنایتکار اولین مهره از استکبار جهانی است که می بینیم امروز چگونه وقتی که می بیند نابودی اش حتمی است باید با حکومتش از بین برود چگونه به عجز افتاده و دم از صلح    می زند ولی امت اسلامی ایران و دیگر کشورهای مسلمان هرگز اجازه نمی دهند که آنها را زیر یوغ خود بگیرند و استثمار کنند و این امت اسلامی ایران چنان درس تلخی به استکبار جهانی دادند که دیگر فکر توطئه علیه یک ملتی را به خود راه نمی دهند چرا که در همه زمینه ها شکستشان را عیناً دیدید حال خانواده گرامی سلام امیدوارم که همچون دیگر خانواده های شهدا صابر و مقاوم باشید و هرگز با گریه و زاری اجرتان را ضایع نکنید چرا که شما تنها نیستید که فرزندتان را به جبهه فرستادید و باید خوشحال باشید و میدانم که پدر و مادر عزیز سختی ها و گرفتاریها و رنج و مشقتهای فراوان     دیده اید تا مرا و دیگر اعضای خانواده را بزرگ کردید و حتماً هم از درختی که بثمر رسانده اید انتظار بهره برداری از آن را داشتید اما چه بهره برداری بهتر از این که فرزندت را لباس رزم پوشیدید و به میدان نبرد فرستادید آفرین بر شما   خانواده ها که همچون حسین گونه و لیلا گونه اکبرهای جوان خود را به جبهه نور علیه ظلمت میفرستید و از شهادتشان خوشحال می شوید و از شما پدر و مادر گرامی تقاضامندم که اصلاً برای من ناراحت نباشید و درود خدا بر شما که امانت الهی را که بدست شما سپرده بود خوب پس دادید .

پدر و مادرم اگر لایق شهادت بودم به امید خدا به آن هدف می رسم و از خداوند بزرگ می خواهم که از بدو تولد تا به حال که گنا و معصیت زیاد مرتکب شدم مرا عفو نماید . برادر مهربانم سلام امیدوارم که خداوند متعال به شما شفای عاجل عنایت بفرماید تا بتوانید راه مرا که همان راه دیگر شهداء و سرور شهیدان حسین ابن علی(ع) است ادامه دهید . انشاءالله که خداوند به شما توفیق دهد .

سخنی با خواهران این پیام از برادر حقیرتان بخاطر داشته باشید که امروز شما باید زینب گونه پیام خون مرا به دیگران برسانید و بگوئید برادرمان برای دفع دشمنان خدا و خلق خدا به جبهه ها رفت و خط و سیر او خط و سیر دیگر شهدای اسلام بود که برای هدف جنگید و شهید شد و هدف او الله و برپائی قانون خدا بود و دیگر سفارشی که از شما دارم     ارزنده ترین زینت تان که همان حجاب است در همه حال حفظ نمائید چرا که حجاب شما خواهران بالاتر از خون شهیدان  است و پیوسته هر کجا که هستید طرفدار مظلوم باشید و کوبنده ظلم . چرا که این درس را حسین علیه السلام شهید کربلا به ما آموخت و این شهادتها هم ارزش دارد که از حسین به ما رسیده است و ما باید پاسدار این میراث باشیم . و شما ای خواهران و دیگر اعضای خانواده و بستگان و خویشان همه کارهایتان برای خدا باشد و ذکر را از یاد نبرید که او پشتیبان ما و شماست .

و اوست که ما را آفرید و باید تنها او را بپرستیم و او را در کارها یاری جوئیم ( اِیاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین )

                                                                                                                                       والسلام علیکم و رحمه الله