نام پدر : رضی
تاریخ تولد :1344/05/10
تاریخ شهادت : 1364/07/22
محل شهادت : ارومیه (دلی در بند)

وصیت نامه

                                                 * وصیت نامه شهید الیاس محمودی*

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

با درود و سلام بر منجی عالم بشریت و با سلام بر امام امت و امت شهیدپرور ایران. همیشه جبهه اسلام بر علیه کفر ادامه دارد. یک طرف حسینیان و یک طرف یزیدیان و یک طرف انصار الله و از فرزندان پاک از سلاله امامان و یک طرف کافران و منافقان.

اینجانب الیاس محمودی، فرزند رضی محمودی، تاریخ تولدم 1344 می باشد که در روستای فلورد متولد یافته ام و در سنین کودکی پدر و مادرم برای من رنج و مشقت های زیادی کشیدند تا مرا به این سن رساندند تا من عصای دست پیری آنها بشوم. اما ای پدر و مادر مهربانم درست است که شما علاقمند بودید که من حقیر خدمتگزار شما شده، اما چه کنم که دشمن خارجی و اجنبی که نشأت گرفته از آمریکا جنایتکار است و می خواهد کشور ایران را به عنوان مستعمره خود در آورد. وظیفه من و امثال من است که برویم به جبهه ها و سلاح افتاده برادران شهید را بر دست گرفته و بر علیه دشمن دین اسلام و قرآن و ایران عزیز بجنگیم و تا آخرین قطره خون در مقابل این اجنبی ها بایستیم و مبارزه نمائیم و حال دوره ای نیست که ما بنشینیم تا کشور ما را به تصرف خود درآورند کشورمان مال ماست و همه ما ای پدر مهربان رفتنی هستیم. چه بهتر که در راه اسلام جانمان را نثار جانان نمائیم و جهاد بر علیه کفر را ادامه بدهیم و درس شهادت و بزرگمردی را از امام حسین (ع) آموختیم. چرا امام حسین(ع) می فرماید که (ان الحیات عقیده الجهاد) زندگی جهاد چیز دیگری نیست. من هم باید در این انقلاب نقشی داشته باشم.

ای امت شهیدپرور قدر رهبر را بدانید که نیروی رهبری است که انسان را از گرداب های لجن زار و همچنین از فساد و تباهی در می آورد. نیروی رهبری است که انسان را به راه راست هدایت می کند. قدر رهبر بت شکن را بدانید، پدر دلسوختگان اسلام، همدرد تمام پدر و مادران شهید حضرت روح الله الموسوی الخمینی را بدانید و نگذارید که خون شهدا به هدر برود. من حقیر به جبهه کارزار می روم و به امام حسین (ع) بگوییم که ای حسین اگر در عصر عاشورا که دانند علی اکبر و علی اصغر بر علیه کفر نجنگم و جسدهایمان را پاره پاره کنند اما امروز به ندای فرزندت خمینی بت شکن جواب خواهیم داد و لبیک یا خمینی را در سراسر جهان صادر نمائیم.

ای پدر و مادر! ما خونمان را در راه آبیاری اسلام اهدا می کنیم و جان شیرین خود را برای حفظ اسلام و قرآن می دهیم. مسئولیت های شما بسیار عظیم می گردد. شما در مقابل خون شهدا مسئولیت دارید. مادرم! دوست دارم که در مرگم گریه و زاری نکنید که دشمنان بر مکتب ما نیشخند می زنند. دوست دارم همچون فاطمه زهرا (س) و همچون زینب(ص) باشید. من با خونم، شما با پیامتان مشت محکمی بر دهان یاوه گویان از خدا بی خبر بزنید. خونمان، جانمان، دست و پا و لبان را در راه اسلام می دهم اما زیر بار ننگ نمی روم و اعلان می کنم که من یک فرزند کوچک روح الله. که ای آمریکا، شوروی، اسرائیل و ای کشورهای مرتجع! بدانید که ایران اسلامی زیر بار هیچ گونه ظلمی نمی رود و کشوری است که هر کس از هر جناحی بخواهد در مقابل این انقلاب صف ببندد می ایستد تا آخرین قطره خون.

ای دانش آموزان عزیز! با درس خواندنتان مشت محکمی بر دهان آمریکا، شوروی، اسرائیل و فرانسه بزنید. چرا ما باید محتاج یک دکتر هندوستانی باشیم؟ چرا ما باید محتاج مستضعفان خارجی باشیم؟ شما باید درس بخوانید تا دشمن را غمناک نمائید. درس بخوانید و به استکبار بفهمانید که ما هم مرد جنگیم و هم مرد درس و شما دانش آموزان امید آینده اسلام و مسلمین هستید. خدایا مرا ثابت قدم نگه دار تا در مقابل هرگونه اجنبی از خدا بی خبر بایستم و با آن تا آخرین قطره خون مبارزه کنم.

خدایا! راضی هستم به رضای تو، ای غیاث المستغیثین، ای دادرس بیچارگان، ای فریادرس درماندگان، ای یاری دهنده مستضعفان. خدایا! قطره قطره خونم را در راه رشد نهال انقلاب اسلامی قبول بفرما و مرا در راه این انقلاب ثابت قدم بدار. خدایا! من درمانده هستم و گناهکارم مرا ببخش و مرا به آرزویم، همان شهادت برسان و مرا در راه خودت مستحکم بدار. خدایا رهبر کبیر انقلاب اسلامی را حفظ بفرما و بر عمر پر برکتش بیفزای. خدایا به خانواده شهدا صبر و بردباری عنایت فرما و ما را از مقربان درگاه خودت قبول بفرما. پروردگارا! دشمنان اسلام را که در هر لباسی هستند نابود بفرما و یاوران اسلام را محفوظ بدار.

از امت شهید پرور می خواهم که مرا تشییع نمایند و مرا در مزار زادگاهم بغل شهید محسن محمودی دفن نمایید و طبق دستورالعمل رساله امام مرا کفن و دفن نمایید.

                                                                                                        والسلام 14/8/  1362

                                                                                                             الیاس محمودی.

*************************************


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

الیاس محمودی، مهدی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

10/5/1344،  روستای فلورد، شهرستان سوادکوه

3- نام و شغل پدر :

رضی، بازنشسته

4- نام و شغل مادر:

خورشید رستمان فلوردی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

شش فرزند، فرزند چهارم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

برادرش- طهماسب- می گوید: علاقه زیادی به قرآن داشت نمازش را به موقع می خواند. در نمازهای جماعت و جمعه شرکت می کرد. واجبات و مستحبات را انجام می داد و از حرامات و مکروهات دوری می کرد. همیشه با قرآن مانوس بود .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه فرخی سابق در روستای فلورد شهرستان سوادکوه

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه شهید نوری در شهر پل سفید شهرستان سوادکوه

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان ولیعصر در پل سفید رشته علوم انسانی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در همه کارها کمک حال خانواده بود.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دیپلم ، ــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از تاریخ 18/12/63 تا 23/7/64 در ارومیه مسئول و جانشین پایگاه که به علت شهادت از ادامه خدمت بازماند.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

نسبت به پدر و مادرش احترام زیادی قایل بود. در همه کارها کمک حال شان بود. در کمال آرامش، متانت و خوش رویی با پدر و مادرش سخن می گفت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

شهید مطهری، بهشتی، رجایی و باهنر و رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و دکتر علی شریعتی در تغییر و تحول او بسیار تاثیرگذار بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در سپاه سوادکوه به عنوان نگهبان و عضویت افتخاری در جلسات شرکت می کرد. در پایگاه فلورد به عنوان اعضای فعال بسیج عضویت داشت و در حزب جمهوری از ابتدا تا شهادت فعالیت داشت.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

از 1/12/62 تا 15/1/63 از سپاه سوادکوه با عضویت بسیج به منطقه مریوان اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

مسئول تخلیه شهدا و مجروحین

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 23/7/64 در منطقه ارومیه ولی دربند به علت درگیری با کومله و دموکرات به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

مورخ 29/7/64 در گلزار شهدای روستای فلورد شهرستان سوادکوه به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید می گوید : پسر باتقوا، با نماز، با شخصیت و قرآن خوان بود. علاقه زیادی برای رفتن به جبهه داشت. من مانع رفتن او می شدم، می گفت: باید حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) را الگوی خود قرار بدهی.

برادر شهید- طهماسب- می گوید: تواضع و فروتنی خاصی داشت. نسبت به بزرگترها با حجب و حیا بود. امانت دار و رازنگه دار و صبر وافری داشت.

گفتار و رفتارش یکی بود. راستگو، درستکار، باصفا و گشاده رو بود. در خصوص حق مردم خیلی حساس بود. و به حق خود راضی بود. اوقات فراغت اش را با مطالعه کتب و مجلات، ورزش و دیدار با دوستان و عبادت می گذراند.

دوست شهید- نورالله کاظمی- می گوید: جوانی خوش فکر، خوش خلق و متین و متواضع بود. وجودش مالامال از عشق و صفا بود عشق به ولایت، عشق به میهن دوستی و استقلال طلبی در وجودش متجلی بود. جوانی که همواره از عداوت و کینه توزی و دشمنی از وجودش رخت بر بسته بود. همیشه خواهان صلح و آشتی در میان دوستان بود هرگاه دعوا و نزاعی در بین بچه ها در می گرفت ایشان با میانجی گری صلح و آشتی برقرار می کرد و از خصوصیات دیگرش بسیار درس خوان، روشنفکر و در کمک کردن به همکلاسی هایش در درس خواندن پیشگام بود. روحیه تعاون و همکاری چه در مدرسه و بیرون در وجودش نمودار بود.