* وصیت نامه شهید دلاور محمودی*
«بسم رب الشهدا و الصدیقین»
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»
((ای اهل ایمان در پیشرفت کار خود صبر و مقاومت پیشه کنید و به ذکر خدا و نماز توسل جویید که خدا با صابران است.))
با درود و سلام بر منجی بشریت قائم الانبیاء حضرت محمد(ص) و امامان معصوم از علی(ع) تا حضرت مهدی قائم(عج) و نایب بر حقش پیر جماران خمینی بت شکن، وصیت نامه خود را تقدیم می دارم و در دل شب و در دل سنگر با قلب آکنده از مهر و عطوفت و عشق شهادت می نگارم. اینجانب دلاور محمودی که با کوله بار بر دوش و رسالت حسین و مقصد اسلام و راه حسین پیش به سوی جبهه ها رهنمون گشتم، وصیت خویش را می نویسم:
امروز که تمامی کفر با تمامی اسلام در نبرد است، امروز که لشکریان کفر با اتحاد و انسجام هر چه بیشتر جهت از بین بردن مکتب نجات بخش اسلام و امت اسلامی به مبارزه پرداختند، بر خود لازم دانستم در ارگانی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به حق با ---- خون جوان این انقلاب اسلامی می باشد، نسبت به میهن و دین خویش به اسلام می نمایم.
امروز حسینیان با یزیدیان در نبردند و باید این نبرد را تداوم بخشید تا آرمان مقدس اسلام جهانگیر شود و کاخ ظالمین فرو ریزد و پرچم خونین اسلام بر بالای کاخ جباران به اهتزاز در آید.
انقلاب اسلامی ایران که نشأت گرفته از قرآن مقدس و اسلام اصیل به رهبری روح خدا امام امت به پیش می رود تا دفع هر گونه ظلم و ستم در جهان، لذا در مسیر راه باید خون داد و خون ضامن پیروزی است. از تاریخ کربلای امام حسین(ع) تا امروز که دشت و صحرا لاله گون و سراسر جهان موج خون شد، مردان خدا با ایثار خون گرمشان اسلام فقاهتی را زنده نگه داشتند و چهره پلید دشمنان قسم خورده اسلام را به امت اسلام نمایان نمودند و توطئه هایشان را خنثی نمودند. امروز ما کاروان قدس و کربلا پیروزی در دل و نغمه الله را بر لب و اسلحه بدوش تا بر سپاهیان کفر بشوریم، هر چند در این راه خون ناقابل به زمین ریزد. حال که با امر رهبر عزیزم در این ----- شرکت نمودم، اگر من حقیر نزد خدا مورد ترحم قرار گرفته باشم و سعادت شهادت را به این حقیر عنایت فرمود و در نتیجه به شهادت رسیدم و پیکرم بدست شما رسید، خوشحال باشید و به دوستان و آشنایان و بستگان نقل و نبات و شیرینی بدهید و به آنها بگویید که روز دامادی او می باشد چرا این که شهادت یک آغاز زندگی --- گذشته است و از جسمم به روحم پیوستم و روایتی است بسیار معروف «الشهید و نظر وجی وجه الله، شهید نظر می کند به وجه الله»
شهادت مردان خدا افتخاری است بزرگ و انقلابی است بزرگ که با این شهادت ها اسلام زنده می شود. آری من می روم تا با خون گرم خویش نهال انقلاب را آبیاری کنم و گرگان شرق و غرب را با ایثار خون خویش از جوامع مسلمین بیرون و آنها را از مکیدن خون مستضعفان جهان برحذر نماییم. حال که من به شهادت رسیدم از برادرانم می خواهم بعد از شهید شدنم راهم را ادامه دهند و از برادرم امام علی می خواهم اسلحه ای که بر دوشم است و به زمین افتاد، بردارد و به میدان جهاد رود و با مشرکین بستیزد و ادامه دهنده راهم باشد و وصیتم به خواهر عزیزم این است که صابر و بردبار باشد و هرگز از خون و مرگم غمگین مباش و همچون زینب کربلا با حفظ حجاب که کوبنده تر از خون من است با یزیدیان زمان بجنگی و پدر بزرگوارم، پس از عرض سلام، به عرض می رسانم از اینکه حرف تو را گوش ندادم و در خانه نبودم مرا به بزرگواری تان می بخشید و از مادر عزیزم می خواهم گریه نکند و مانند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صبر داشته باشد و با شنیدن خبر شهادتم، هیچ نگرانی از من نداشته باشد چون من با شهدا هستم و ما با مهدی صاحب الزمان (عج) دیدار و ملاقات می کنیم و با امام حسین(ع) به کربلای حسینی می رویم و تنها تقوا را، تقوا را، تقوا را پیشه کنید. اسلام را، اسلام را، اسلام را یاری کنید و وحدت را، وحدت را، وحدت را حفظ کنید و فقط امام را، امام را، امام را دعا کنید که پیروزی از آن مستضعفان و مسلمانان جهان است.
نابود باد مثلث شوم استعمار، آمریکا و شوروی و اسرائیل و ایادی شان بخصوص صدام کافر.
پیروز باد اسلام و اسلامیان آمین.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) حتی کنار مهدی خمینی را نگه دار.
*************************************************