نام پدر : ولی الله
تاریخ تولد :1345/05/15
تاریخ شهادت : 1366/04/10
محل شهادت : ماووت

وصیت نامه

1.    بله! انقلاب کردن آسان اما حفظ انقلاب و روی پای خود ایستادن، مشکل است. ای کسانی که انقلاب نموده اید! انقلاب و رهبر خود را یاری نمائید.
2.    خطاب من به کسانی که می گویند انقلاب برای ما چه کرده است این است که بگوئید ما برای انقلاب چه کرده ایم ؟
3.    ... مساجد را خالی نکنید که دشمنان از پر بودن مساجد و الله اکبر شما می ترسند.

4.    ای انفلاب کرده ها ! انقلاب را محفوظ نگه دارید که اجر کبیره اش در نگه داشتن آن است.
 
5.    برادران گرامی! باهم بخندید و به هم نخندید! سعی کنید صحبتهایتان اثر سوءِ نداشته باشد، بلکه مؤثر باشد.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

قاسم محمدی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1345، آمل روستای ترک کلا. (در روز پنجم ماه مبارک رمضان متولد شدند)

3- نام و شغل پدر :

ولی الله، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

سیده صغری حسنی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

شش فرزند، فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

ایشان در یک خانواده متدین و مذهبی در سال 45 مصادف با پنجم ماه مبارک رمضان در آمل متولد شدند. ایشان دوران تحصیلی خود را به نحو احسن پشت سر گذاشتند و در کنار تحصیل به پدر و مادر خود در کار کشاورزی نیز کمک می کردند و در پایگاه بسیج فعالیت داشتند. ایشان پس از دوران دبیرستان و بعد از ثبت نام دانشگاه به جبهه اعزام و به شهادت رسیدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان پهلوی آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه طبری آمل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شهید بهشتی، رشته برق آمل

دبیرستان چهل شهید آمل ، رشته راه و ساختمان

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

کار کشاورزی می کردند.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

بعد از دوره دبیرستان به جبهه اعزام شدند

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

ایشان فردی مهربان و خوش رفتار بودند و به همه اعضای خانواده علاقمند بودند به آنها احترام می گذاشتند و به پدرو مادر خود علاقمند بودند و در کارهای کشاورزی به آنها کمک می کردند.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل بودند

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج مدرسه و کتابخانه بودند و فعالیت فرهنگی می کردند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

15/10/62 به مدت 5 ماه سپاه آمل لشکر 25 کربلا. کردستان

10/4/66 به مدت 1 ماه سپاه آمل لشکر 25 کربلا. کردستان

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

حدود 6 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

آر.پی جی زن فرمانده دسته

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

10/4/66، ماووت نهر ،اصابت ترکش4

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

12/4/66، قبرستان روستای ترک کلا آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

خواهر شهید - زینب محمدی: ایشان زمانی که می خواستند بروند جبهه برادرم سربازی بودند و پدرم در زمین کشاورزی دست تنها بود و به ایشان اجازه نمی داد می گفت صبر کن برادرت بیاید بعد تو برو. ایشان زمین کشاورزی را آماده کرد و نشاء کرد و بعد از نشاء هم گفت پدرم دست تنهاست ماند و علفهای هرز زمین را گرفت چون پدرم مریض بود و خودش نمی توانست کارها را انجام دهد، یک روز بدون اینکه ما متوجه شویم با رفیق اش خداحافظی کرد و گفت:« از طرف من با خانواده خداحافظی کن من دارم می روم جبهه.» دوستش به شوهرم خبر داد و شوهرم رفت دنبالش و شهید را آورد خانه ولی ایشان قبول نمی کرد که یک سال صبر کند تا برادرش بیاید و بعد او برود، فردای آن روز صبح دوباره عازم جبهه شد دوستش می گفت سال 66 بعد از یک سری عملیات در منطقه ماووت گفتند بسیجیانی که در حمله شرکت داشتند بروند و استراحت کنند. دوستشان     می گفت ایشان با ما خیلی از راه را آمد ولی دوباره برگشت و گفت:« نباید یک دقیقه سنگر را خالی بگذاریم.»

 


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد