*وصیت نامه شهید اسماعیل محمدی*
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین آمنوا هاجروا و جاهدوا فی سبیله الله باموالهم و انفسهم درجه عندالله اولئک هم الفائزون (قرآن کریم)
«بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان»
با حمد و سپاس به درگاه ایزد منان؛ خالق رحمان، بنام او که دلها با یاد او و ذکر او آرامش مییابد.
درود و صلوات بر پیامبران الهی از حضرت آدم تا خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (ص). درود و سلام بر ائمه اطهار از علی شیر صحنههای کارزار و عابد و زاهد در دل شب تا آخرین ستاره آسمان امامت و ولایت حضرت حجت امام عصر حضرت مهدی (عج) عدالت گستر جهان.
درود خدا بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی نایب بحق منجی عالم بشریت حضرت مهدی عج حضرت امام خمینی که با رهبری پیامبرگونه خویش در کالبد ما روحی تازه دمید.
درود بر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون خصوصاً شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی آنان که با الهام خویش حسین ابن علی (ع) از بهترین سرمایه؛ یعنی جان خویش گذشتند ـ آنانکه ما را سفارش به گام نهادن در خط امان کردهاند و خود پیشگام بودند. پیامبر گرامی اسلام هنگام وفات خویش دو امانت گرانبها برای امت اسلامی بجا گذاشته است یکی عترتش و دیگری قرآن ـ به عبارت دیگر برقراری و ایجاد حکومت و جامعه اسلامی بر مبنای قرآن به رهبری عترت و ائمه اطهار و نائبان آنها.
اما متأسفانه در طول تاریخ اسلام مشاهده میشود که از این دو امانت به خوبی محافظت نشده است و قرآن و عترت مظلوم بودند. و آنگونه که میبایست از آن استفاده نشده و به جای رهبری عترت انسانهایی ناسره و ناخالص رهبری امت اسلامی را بر عهده گرفتند.
گاهاً قیامهایی در جهت برقراری حکومت اسلامی صورت میگرفت ولی با کمال تاسف یا سرکوب میزد یا بر اثر بیتوجهی امت اسلامی هدف اصلی قیام و انقلاب به فراموشی سپرده میشود.
به حول قوه الهی و با رهبری پیامبرگونه امام عزیز وحدت یکپارچه امت اسلامی ایران انقلاب دیگری به وقوع پیوست و به پیروزی رسید. این پیروزی ثمره خون هزاران شهید در خون غلطیده است که ندا در دادند.
(استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی)
آری جمهوری اسلامی نهالی است که با خون عزیزان به ثمره رسیده است اکنون بر امت اسلامی است که از این جمهوری بخوبی پاسداری کند چرا که اگر این جمهوری خدای ناکرده شکست بخورید دیگر باید لااقل تا چندین قرن دیگر آرزوی چنین حکومتی را داشته باشیم. این جمهوری نعمتی است الهی که اگر آن را از دست بدهیم به سادگی نمیتوان دوباره بدست آورد.
باید بدانیم که دشمنان قسم خورده اسلام اعم از جهانخواران شرق و غرب و دستنشاندگان داخلی و خارجی آنان دست بدست هم دادند تا بتوانند این جمهوری را از پای در آورد و یا به انحراف کشانده یا لااقل از صدور آن به دیگر جلوگیری کنند.
روزی در کردستان سرها بریدند و در شبرها فاجعه آفریدند در تهران گنبد شمال و جنوب غرب و شرق کشور انفجارها صورت دادند و این امت اسلامی اهم از پاسدار ـ بسیجی ـ کسبه و کشاورز را ترور کردند.
بیش از هفتاد و دو تن یار امام را همراه شهید مظلوم (دکتر بهشتی) و رئیس جمهور محبوب و نخست وزیر با وفا (رجائی ـ باهنر) را یک جا شهید کردند.
خط نفاق را متفرقه شیعه، سنی، کرد، بلوچ، فارس و ... تشویق کردند دخالت مستقیم نظامی کرده و گورستان طبس را برای خود آفریدند و هزاران توطئه دیگر اعم از کودتاها و غیره را تارک دیدند اما به کوری چشم همهان نتواستند جلوی صدور این انقلاب را بگیرند و انقلاب ما همچنان در خط اصیل خویش به رهبری امام عزیز به پیش میرود و ثمره صدور آن را اکنون در لبنان افانستان و مصر میبینیم. از جمله حربههایی که دشمنان در پیش گرفتهاند جنگ تحمیلی بود که به وسیله نوکر و دستنشانده خود صدام به ملت مسلمان ایران تحمیل کردهاند.
چند سالی است که از این جنگ تحمیلی میگذرد و ملت ما نشان داده است که ثابت قدم و استوار هست و در این راه عزیزان بسیاری را از دست داده است و بر ماست که راهشان را ادامه دهیم.
سخنی با امت اسلامی:
ای امت اسلامی! ای جوانان عزیز و غیور مردان اسلام! امروز مسئله اصلی کشور جنگ است و به قول امام، عزت و شرف ما در گرو همین جنگ است و در گرو همین مبارزات است. امروز جهان کفر در یک طرف قضیه و ایران اسلامی در طرف دیگر. امروز همان روزی است که پیامبر اسلام فرمود: «همهی اسلام در مقابل همهی کفر قرار گرفته است» و وقت آن رسیده است که به شعار همیشگیمان که میگفتیم ای حسین جان کاش در کربلا بودیم و تو را یاری میکردیم جامعه عمل بپوشانیم و به ندای فرزند او حسین زمان خمینی زمان لبیک گفته و به جبهههای نبرد بشتابیم. امروز ایران، فردا لبنان و افغانستان.
در مقابل سختیها و مشکلات و نارساییهای احتمالی چون کوه استوار باشیم و مسائل فرعی را در مقابل مسئله اصلی جنگ قرار ندهیم و وحدت خویش را حفظ نمایید و جنگ را فراموش نکنید که اگر جنگ فراموش شود خدا مارا نخواهد بخشید ای امت حزب الله و مردم مسلمان قدر امام امت را بدانید چرا که او نعمتی است که اگر قدر او را ندانیم. این نعمت برا با پیروزی از او شکر گذاری نکنیم فردای قیامت باید در مقابل خدا و رسول امامان و شهدا جواب گو باشیم. پیروی از ولایت فقه کنید. ولایت فقه همان ولایت رسول الله است. همه باید حافظ ولایت فقیه باشیم. امروز در ایران اسلامی بالاتر بگویم در جهان ولی امر امام امت است که باید از او اطاعت کنیم. اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول امامن است. (اطیعو الله و اطیعو الرسول و اول الامر منکم)
ای امت مسلمان برادران حزب الله! دست از حمایت روحانیت بر ندارید ما همه مدیون این روحانیون هستیم. اینان پرچمدار و طلایهدار نهضت حسینی هستند و هرگز سر تسلیم در مقابل ظلم و زور فرود نمیآورند.
و اما شما ای برادران روحانی! امروز شما وظیفهای بس خطیر و مهمی دارید مردم از شما انتظار دارند و همچنان شما را به عنوان الگو خود میشناسد. خدای ناکرده اعمال بعضی از شماها باعث این نشود و این مردم را از راه اصلی خود منحرف کنند. درخواستم از برادران مسئول این است که سخن امام را آویزه گوش خود کنند که این مردم رنج کشیده این انقلاب را به پیروزی رساندند. و همینها هستند که آن را اداره میکنند و بیشتر از همه باید به اینها رسید. آری برادران مسئول، کوچکترین سهلانگاری را خداوند نخواهد بخشید و فردای قیامت اگر از روی امد سهلانگاری کرده باشید شهدا حلقومتان را میفشارند. البته این را مردم باید توجه داشته باشند که اشتباه بعضی از ماها را به حساب مکتبمان را به حساب انقلاب اسلامی نگذارند. و اما ای شکمپرستان از خدا بیخبر و مگسان دور شیرینی، ای کسانی که لذتهای زودگذر دنیا شما را گم کرده است، لحظهای بیاندشید و به خود آیید و دست از این خوشگذرانیهای زودگذر دنیا بردارید، مقداری هم به فکر افراد محروم جامعه باشید. به مستمندان کمک کنید. چه امروز چه فردا مرگ شما فرا خواهد رسید و دیگر حساب اعمالتان بسته خواهد شد. آنجاست که آرزوی برگشت به این دنیا را میکنید که دیر است. این دنیا جای عمل است و آخرت جای نتیجه اعمال.
و شما ای ابرقدرتهای شرق و غرب! بدانید که شکست از آن شماست و پیروزی از آن ما. مکتبی که پیروانش هنگام عملیات غسل شهادت میکند از مرگ در راه خدا باکی ندارد و شکست برای آنها معنی ندارد. در مکتبی که مادران به فرزندان خویش میگویند اگر به جبهه نروی شیرم را بر تو حلال نخواهم کرد، شکست برای آنها مفهومی ندارد.
پس شما ای ابر قدرتهای شرق و غرب و شیطانکهای منطقه! به هوش باشید کوچکترین توطئه علیه انقلاب آینده شما را به خطر خواهد انداخت. آنان که این شعار را بر روی لب زمزمه میکنند، «یاران همه سوی مرگ رفتند / بشتاب که تازه ره نمائیم» اینان پیروزند و فردای قیامت سرافراز. ما را از مرگ چه باک و از مصیبتها چه باک که این شعار را به لب زمزمه میکنیم:
«اِنا لله وَ انّا علیه راجِعون».
وقتی همه از خداییم باید دوباره به پیش خدا رجوع کنیم چه جایی بهتر از پیش خدا و لقای خداوند. پدرم، مادرم و تو ای همسرم؛ من آن روز که لباس مقدس پاسداری به تن کردم رو به قبله ایستادم و با خدای خود عهد بستم که در راه او گام بردارم و راه شهیدان را ادامه دهم. با خدا عهد بسته بودم که این لباس سبز را با خون خود رنگین کنم و گفتهام که این مسئولیت به قیمت خون شهیدان به عهده من گذاشته شده است و من وارث خون هزاران شهید، وارث خون دوستان شهیدم قربان، نورعلی، نصرالله، پنجعلی، نوروزعلی، فامیلی و هادینژاد هستم. به فرزندان کوچک شهید پنجعلی گفتهام که تا انتقام خون پدرتان را نگیرم از پای نخواهم نشست.
من به فرزند نوروزعلی گفتهام که راه پدرت را ادامه خواهم داد و به پدر و مادر شهدایی چون نورعلی، قربان و فامیلی گفتهام که دعا کنید که ما جزء ادامهدهندگان راه فرزندانتان که همان گام در خط امام امت باشیم حال چگونه میتوانم در خانه بنشینم و با بهانههای پوچی به جبهه نروم. فردای قیامت جواب خدا را چه میخواهم بگویم، جواب امام زمان و حسین زمان را چه خواستم بگویم، چگونه به فرمان رهبرم لبیک نگویم درحالیکه همهی شهیدان این شعارش را بر لب داشتند که ای عزیزان امام را تنها نگذارید.
البته می دانم که انتظار شما هم این بود که به فرمان رهبرم لبیک گویم و رهرو راه شهیدان باشم.
«پدرم» میدانم که رنج دوری بسیار سخت است اما شما به یاد کربلا و روز عاشورا بیفتید و الگویتان حسین بن علی باشد که پیش چشمان مبارک او، عزیزان او را به شهادت رساندند. تو باید الگویت پدران شهدایی باشد که کعبه تن بی سر فرزندان خود بوسه زدند و خدا را شکر میگذارند و خوشحالند که امانت خدایی را به خوبی به او پس داده اند.
«و تو ای مادرم»! الگو و نمونه تو باید مادر «وهب» باشد که به نزد پسر تازه داماد خود رفته و اینگونه به او خطاب کرد که تو اینجا نشستهای و پسر پیامبر حسین (ع) ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر میدهد. برو به یاری او وگرنه شیرم را بر تو حلال نخواهم کرد. و به او گفته است که تا سرت را در رکاب پسر فاطمه ندادهای شیرم را بر تو حلال نخواهم کرد و بعد از شهادتش وقتی دشمنان سر پسرش را به سوی وی آوردند سر را به سوی دشمن پرت کرده و گفته است سری را که در راه خدا دادهام پس نخواهم گرفت. آری درس ایثار را از مادر وهب بیاوزید.
پدر و مادرم! میدانم که رنج فراوان در جهت به ثمر رسیدن بنده تحمل نمودهاید و میدانم که تو مادرم در کنار گهواره من بیخوابیها کشیدهاید من آرام میخوابیدم ولی تو بیدار بودی. و تو ای پدرم در پی بدست آوردن مخارج زندگی و بزرگ کردن من مشکلات و سختیها را تحمل نمودهای اما من نتوانستهام آنچه حق شما بود اداء نمایمو امید دارم که قصورم و اگر بدرفتاری از سوی من به شما سر زده است ما را ببخشید تا خدای بزرگ ما را بیامرزد.
و اما شما ای همسر گرامی! سلام بر تو که داغ همسر دیدی، درود بر تو که در اول زندگیات، به جای خوشی و رفاه دنیایی، حاضر شدید در راه احیای دین پیامبر؛ رنج و دوری را تحمل نمائید. میدانم که آنچه وظیفه یک شوهر واقعی است نتوانستم انجام دهم و حق شما را ادا نمایم. اگر در این مدت زندگی با من از من تندی ناراحتی دیدید امید است برای رضای خدا مرا عفو نمائید.
باید توجه داشته باشید که این زمان؛ زمانِ سرنوشتسازی است و دشمن در امر هر نقطهای از جهان چشم طمع به ایران اسلامی دوختهاند بر ماست که با مجاهدتها و رشادتهای خود امید اینها را ناامید نکنید. اکنون ندای «هل من ناصر حسین» از حلقوم مبارک رادمردی از تبار علی و سلاله ای از پاکان بیرون آمده است و این کیست که لبیک گوید جز عاشقان شهادت جز پاسداران حریم اسلام.
همسرم! اکنون من با خونم راه حسین را میپیمایم و تو فریادت و استقامت و سر بلندی در مقابل دشمنان اسلام، همچون زینب فداکار پیام را به گوش جهانیان برسان و به کوردلان از خدا بیخبر بگو ما تا آخرین قطره خونمان ایستادگی خواهیم کرد.
همسر عزیزم! اگر فرزندی از خود به یادگار گذاشتم او را در دامن پر محبت مادری خود بزرگ کن و عشق حسین و عشق شهادت را با رفتار و کردار و سخنان خود در دل او جای ده. نفرت یزیدیان زمان و ابر قدرتان شرق و غرب را به او بیاموز و به او بگو پدرت در راه اسلام و برای یاری دین خدا و با فرمان رهبر استوار (حضرت امام خمینی) به جهادی خونین با دشمن کافر پرداخت و در این راه جان خویش را هدیه نمود. به او بگو غصه نخورید از اینکه پدر ندارد اگر پدر ندارد امامی چون روحالله دارد که پدر اوست به ما سفارش کن که وصیت پدرت این بود که در خط ولایت فقیه باشید یک قدم عقب و نه یک قدم جلو (که در یکی هلاکت و در دیگری ضلالت است) و و اطاعت محض را بعد از شناخت از او بنماید. خدای ناکرده عجز و نالهای مکن که دشمنت و دشمن انقلاب و دشمن اسلام مسرور میشود. شما با بردباری و صبوری امید دشمنان را نا امید کن.
و اما شما ای خواهرانم و همه خواهران مسلمان! شما باید الگوی زندگیتان زهرا سلام الله علیها ـ زینب قهرمان باشد شما باید پیامرسان خون شهدا باشید حجاب را کاملاً رعایت کنید که سیاهی و پیامرسانی خون شهدا از زینب سلام الله علیها درس بگوید و هرگز در مرگم شیون و ناله نکنید چرا که دشمن اسلام شاد خواهد شد اگر نسبت به شما بدی کردهام مرا ببخشید.
و امّا تو ای برادرم! دست از حمایت ولایت فقیه بر ندارید و همواره پیروی از ولایت فقیه نمایید که رأی رستگاری در این است در خدمت به پدر و مادر کوتاهی نکن که خداوند احترام به پدر و مادر را بعد از احترام و سیاستگذاری از خودش بالاترین درجه قرار داده است.
سخنی با شهادتجویان:
«شهادت عروجی است خونین بسوی معبود و آفریدگار»
شهید انسانی است مخلص که با ایمانی راسخ پا در رکاب شهادت نهاد و آگاهانه این مسیر را میپیماید تا به سر منزل مقصود که لقای پروردگار باشد برسد. باید دانست که از انبیاء به ما رسیده است و شهید ایثارگری است جانباز و از همهی هستی و مظاهر دنیا اعم از زن و فرزند و پدر و مادر و مال و منال دست کشید و فقط به وجه الله نظر میکند. آری شهید زنده است و بالاتر از آن «عِندَ رَبهم یرزقونَ» نزد خدای خویش روزی میخورد و او وارث انبیا است.
تو ای برادر اگر جویای شهادتی، بدان که نتوانی آن را در بیغولههای پست مادی و با شعار خالی بدست آوری بلکه باید تن از منیت بیرون آورده و جامعه خودیت را بدری و همه و هرآنچه را میبینی خدایت باشد. بقول شاعر «به دریا بنگرم دریا تو بینم ... به صحرا بنگرم صحرا تو بینم».
آری شهادت در کنج خانهها بدست نخواهد آمد که شهادت را باید در میدان جنگ و مبارزه یافت. شهدایی چون شهید مظلوم بهشتی و استاد بزرگوار مطهری و ... شهادت را آسان بدست نیاوردند بلکه شهادت انسان حاصل عمری مجاهدت و تلاش و مبارزه (به سراغ انسان میآید)
بارالها! من با توجه به زیادی و بزرگی گناهانم میدانم که لیاقت شهادت را ندارم اما فضل و بخشش تو مرا امیدوار کرده است و به یزرگیت امیدوارم که ما را ببخشی. ما عمری را در گناه بسر بردیم ما را جز به رحمت تو امیدی تو نیست اربابی دیگر نداریم بر ما رحم کن که جز گناه و خسران توشه ای دیگر برای آخرتمان نداریم و راهی جز شهادت برای بخشوده شدن گناهان خود نمیبینم و بر این انتظار به رحمت تو امید بستم.
«والسلام»
1/8/1363
اسماعیل محمدی