نام پدر : ابراهیم
تاریخ تولد :1344/06/02
تاریخ شهادت : 1365/02/06
محل شهادت : فاو

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

فرزان غلامی امامی، نعمت الله

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

شهریور 1344، روستای حسین آباد از توابع شهرستان بهشهر

3- نام و شغل پدر :

ابراهیم، پزشکیار کارخانه

4- نام و شغل مادر:

کشور (نجمه)، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

دارای دو برادر و یک خواهر- فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

اقتصادی: ــــــــــــــ

اعتقادی: پدرش می گوید : نسبت به انجام واجبات علاقه مند بود و قرآن زیاد تلاوت می کرد.

برادرش - محمد - می گوید : با این که هر انسانی در سن کودکی شیطنت کودکانه دارد ولی ایشان همیشه به همه مبادی اسلامی مقید بود. به حق الناس احترام می گذاشت و شدیداً پای بند بود. همیشه نمازش را به جماعت می خواند و در نماز جمعه هم همیشه  شرکت می کرد. به اهل بیت به خصوص به حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) ارادت داشت و در مراسمات ائمه شرکت می کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه ابن سینا روستای حسین آباد شهرستان بهشهر.

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه ی راهنمایی شهید فرجی روستای حسین آباد شهرستان بهشهر.

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

تا سال دوم راهنمایی تحصیل کرد. به علت مشکلات خانوادگی ترک تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده :

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

پدرش می گوید : در امور آشپزی به مادرش کمک می کرد. پسری بسیار صبور و خنده رو بود.

واقعاً رفتار اسلامی با  پدرم و مادرم داشت، احترام ویژه ای برای مادر قائل می شد. ایشان فرزند حق شناس و قدردانی برای پدر و مادرش بود، با تک تک افراد خانواده با احترام برخورد می کرد.

ث) شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

پدرش می گوید : در جلساتی که برادرش مجید و چند نفر دیگر که در منزل ما داشتند او نیز شرکت می کرد و از این طریق در خط امام و انقلاب قرار گرفت.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

ایشان در جلسات مختلف و راهپیمایی ها شرکت می کرد و بسیار فعال بود.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

برادرش - محمد - می گوید :  از وقتی که سن اش اجازه داده بود عضو بسیج شد و فعالیت داشت، در نگهبانی شبانه و ایست بازرسی حضور داشت.با جهاد سازندگی همکاری مطلوب داشت. از جمله فعالیت های دیگر ایشان کمک به نیروهای پشت جبهه از هر نظر و پشتیبانی نمودن و رسیدگی به مربیان آموزش نظامی برای بسیجیان بود. در جمع آوری کمک های مردمی به جبهه و رسیدگی به خانواده های مستمند کمک می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

18/8/63 از سپاه بهشهر با عضویت پاسدار وظیفه به جنوب اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

18 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

پزشکیار

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در فاو در تاریخ 6/2/65 در عملیات پدافندی بر اثر اصابت ترکش به شهادت نایل گشت.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

11/2/65 تشییع شد و در گلزار شهدای روستای حسین آباد شهرستان بهشهر دفن گردید.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید می گوید : یک روز غروب آمد پیش من گفت مرا به بهشهر برسانید چون فاصله بهشهر تا روستا 25 کیلومتر است. گفتم: چرا این وقت روز می خواهی به شهر بروی؟ گفت: می خواهم بروم تهران و از آن جا اعزام به جبهه شوم در بین راه به من گفت: اگر شهید شدم لباس سیاه نپوشید لباس سفید بپوشید مثل عروسی و خوشحال باشید چون فرزندتان به آرزویش رسید. سوم یا هفتم شهادتش بود که پسرم که برادر بزرگ شهید بود طبق وصیت ایشان لباس سفید پوشیدکه یکی از دوستان آمد پیش من گفت: چرا محمد لباس سفید پوشیده؟ من به او گفتم: به وصیت پسرم عمل کرد.

 


وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد