نام پدر : محمداسماعیل
تاریخ تولد :1319/01/01
تاریخ شهادت : 1366/12/20
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

1.    سلام من به همه ی کسانی که حرفشان الله و رسیدن به آن است.

2.    هدفم از جبهه آمدن فقط و فقط الله است و بس. تنها خدا را می پرستم چون او لایق پرستیدن است. پیرو راه امت هستم چون راه او همان راه پیامبران و راه پیامبران همان صراط مستقیم است.

3.    سلام بر برادر، فرزندان و همسرم: ای کسانی که شما اگر بخندید مرا می خندانید و اگر بگریید مرا می گریانید و شمایی که زندگی من  از شما مایه ی حیات می گیرد من از دنیا هیچ نمی خواهم جز شما وخدا؛ جز مهر و محبت شما جز لبخندتان هیچ نمی خواهم. پس شادم که در این دنیا هیچ ندارم نه آب و نه خاک، حتی به وسعت کف دست آب و خاکی برای خودم نمی خواهم زیرا که آه سوخته دل بر باد رود. من از خدای خود به جای آب، آبرو خواسته ام و به جای خاک توفیق اینکه که خاک نشین راه شما باشم و خاک نشین راه خدا.

4.    به همسر و برادرم سفارش می کنم بچه ها را چنان تربیت کنید که تربیت شده ی مکتب حسین و صدق باشند و آن ها را به نماز سوق دهید.

5.    سلام بر ملتی که همیشه در صحنه و پشتیبان ولایت فقیه است.... از امت دلیر ایران می خواهم که هرگز امام را تنها نگذارید.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

علی اکبر محمدی لفورکی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1/1/1319 ـ شهرستان سواد کوه روستای لفور

3- نام و شغل پدر :

محمد اسماعیل

4- نام و شغل مادر:

ام لیلا صادقی

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

2 فرزند ـ فرزند دوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در یک خانواده مذهبی که با کشاورزی پدر مایحتاج اولیه خانواده را تأمین می کردند زندگی می کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

از سال 1349 سواد کوه ـ بخش لفور روستای لفورک

سال 1350 سوادکوه ـ زیرآب

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :ــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

ایشان در دامداری مردم کار می کردند .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

رقیه  پو - سال 1351

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

5 فرزند ـ عارف ـ محمدعلی ـ احمدعلی ـ ام لیلا ـ جواد

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

ایشان فردی خوش اخلاق و مهربان بودند و پدری مهربان و همسری فداکار برای خانواده خود بودند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کارگر معدن

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

شرکت زغال سنگ البرز مرکزی

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

کارگر- 2/8/1350

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه : ــــــــــ

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

15/10/66 سپاه سوادکوه ـ لشکر 25 کربلا

یک بار ـ 10/10/66 حدود 3ماه- سپاه سوادکوه ـ لشکر 25 کربلا ـ شلمچه

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

حدود 3 ماه

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

27/11/66 - شلمچه ـ اصابت گلوله

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

2/1/67 گلزار شهدای امام زاده عبدالحق زیرآب

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

یوسفعلی ابراهیمی- دوست شهید : در آخرین اعزام شهید یک روز قبل از اعزام خود ، من به منزل ایشان رفته بودم تا از ایشان خداحافظی کنم فرزند ایشان ام لیلا بغل شان بود و با هم بیرون حیاط رفتیم وقتی کنار خیابان رسیدیم ایشان به من سفارش کرد که حقوق ایشان را در نبودش بگیرم و به خانواده اش تحویل دهم من در جواب گفتم که باید یک وکالتی از شما داشته باشم چون اگر وکالت نداشته باشم به من نمی دهند . ایشان یک وکالت نامه نوشتند و به من دادند . زمانی که اولین حقوق را گرفتم و به خانواده اش تحویل دادم بعد از دو الی سه روز بعد از تحویل حقوق یک روز جمعه زمانی که مشغول کار بودم به من اطلاع دادند که شهید علی اکبر محمدی شهید شده است من فوری به زیرآب رفتم تا از وضعیت خانواده اش مطلع شوم هنوز نزدیک منزل شهید نرسیده بودم که از انبوه جمعیت متوجه شدم که خانواده شهید از شهادت ایشان مطلع شده اند . من به اتفاق همسر شهید به آزادمهر رفتیم تا شهید را شناسایی کنیم که با دیدن پیکر ایشان مطمئن شدیم که ایشان به شهدات رسیده اند . 


وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد