نام پدر : ذولف علی
تاریخ تولد :1351/03/01
تاریخ شهادت : 1366/11/11
محل شهادت : فاو

خاطرات

عسکری محمدی – برادر شهید می گوید: شهید همیشه سعی می کرد با افراد مسن گفتگو کند و از آنها تجربه یاد بگیرد. هر حرف یا بحثی که پیش می آمد، به احترام بزرگترها سکوت می کرد.

 

مادر شهید می گوید: با توجه به این که دو برادر شهید در جبهه بودند ولی باز ایشان می گفت: می خواهم به جبهه بروم. یک روز فرم آورد به خانه و گفت: معلم گفت این را امضا بزنید و این گونه از من رضایت گرفت.

خواهرش چون هم کلاس اش بود، به من گفت: این فرم برای جبهه است. بعد من به شهید گفتم: تو با کلک از من امضا گرفتی. برگشت به من گفت: این مورد را خواهر به شما گفت و بعد بابت این موضوع با خواهرش دعوا کرد.

به ما گفت: اگر برای ادامه تحصیل مرا به شهر بفرستید، درس می خوانم و گرنه ادامه تحصیل نمی دهم.

خلاصه راضی شدم و اسم او را در مدرسه ی شهر ثبت نام کردم. ایشان را در شهر منزل یکی از اقوام گذاشتم بعد از مدتی خبر رسید که شهید به جبهه رفته است. به شهر منزل همان اقوامم که پسرم آنجا بود، رفتم و به آنها گفتم: نباید می گذاشتید نقدعلی برود. حالا که رفت، می دانم دیگر برنمی گردد و شهید می شود.