1.    اگر به خواست خداوند متعال بنده لیاقت شهید شدن را پیدا نمودم، چشم ها و دست هایم را باز کنید تام مردم بدانند که من با چشم باز و دست های خالی از این دنیای فانی  می روم.

2.    ای کسانیکه ایمان نیاورده و کافر شدید! به یقین بدانید که مرگ روزی به سراغ شما خواهد آمد و جان شیرین تان را خواهد گرفت آنوقت (معاد) روز بروز وآشکار شدن کمالات و روزباز پس دادن حساب می باشد. یعنی هر کس مهمان عمل خویشتن است و به پاداش و جزای خود می رسد. پس جه بهتر، انسان مرگ با عزت و شرافت را انتخاب کند و دنیای فانی را رها سازد و به ایزد منان بپیوندد.  

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

عزت الله محمد علی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1335 - آمل

3- نام و شغل پدر :

محمدعلی، بنا

4- نام و شغل مادر:

صدیقه غلامی نوا، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

پنج فرزند، فرزند اول

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

ایشان در یک خانواده متدین و مذهبی در سال 35 در آمل متولد شدند. ایشان فرزند اول خانواده بودند و در کنار پدر و مادر خود به مسائل دین و نماز و قرآن آشنا شدند. ایشان تا سال سوم دبیرستان را به خوبی پشت سر گذاشتند و در اداره آموزش و پرورش به عنوان معلم ورزش مشغول شدند و بعد از مدتی ازدواج کردند. چند ماهی از ازدواج ایشان نگذشته بود که به جبهه اعزام و بعد از چند روز به شهادت رسیدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه امام زاده قاسم آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی قنبری آمل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان طبری آمل، رشته تجربی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

به پدر و مادر در کارها کمک می کرد

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

بعد از دوران دبیرستان به جبهه اعزام شدند.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

معاف شد.

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

سکینه اشرفی

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

ایشان بسیار رفتار مهربان و خوبی با همه ی اعضای خانواده خود داشتند و به آنها احترام می گذاشتند و به آنها علاقمند بودند.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کارمند- آزاد، مصالح فروشی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

اداره آموزش و پرورش

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

معلم ورزش

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو انجمن اسلامی و پایگاه مسلم بن عقیل بودند و فعالیت های فرهنگی می کردند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

15/11/61 به مدت 3 ماه سپاه آمل لشکر 25 کربلا. فاو

21/9/64 به مدت 3 ماه سپاه آمل لشکر 25 کربلا. فاو

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

6 ماه

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

21/12/64، فاو، موج انفجار

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

23/12/64، امام زاده ابراهیم(ع) آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

خواهر شهید- فاطمه محمد علی: ایشان روی حجاب بسیار تاکید داشتند و ما را سفارش می کردند، روز مراسم عقد ایشان دختر کوچکم روسری بر سر نداشت به من گفت:« خواهر از همین الان دخترت را به رعایت حجاب عادت بده تا از همین سن کودکی یاد بگیرد.»

ایشان بسیار برای درس خواندن تلاش کردند یادم هست زمانی که ایشان شب ها می خواستند درس بخوانند  نور چراغ را خاموش می کردند تا خانواده اذیت نشوند و خودش با نور شمع درس می خواندند.

دوست و همرزم شهید- یدالله شهسوار: در عملیات والفجر 6 هنگام برگشتن ما به میدان مین برخورد کردیم ایشان تا تله انفجاری را دیدند ایستادند ، همه هم پشت سرشان ایستادند. غروب شده بود و سیم تله معلوم نبود ایشان پارچه ای را پاره کردند و آویزان کردند و به بچه ها گفتند من از میدان مین عبور می کنم و شما پا در جای پای من بگذارید و آرام آرام عبور کنید همه ایشان را با تعجب و تحسین نگاه کردند که به لطف خدا هیچ اتفاقی نیافتاد و ایشان با ایثارگری توانستند جان همه را نجات دهند.

 

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد