*زندگی نامه شهید محمود محمدزاده*
نام پدر: محمدعلي
در سوم مرداد 1346، خداوند به «محمدعلي و سیدهاقدس» در روستای «کلاگرمحله» بابل، پسري هديه داد كه بعدها يكي از هزاران سرباز برخاسته از گهواره براي به مقصد رساندن نهضت امام خميني گشت.
نام این نوزاد تازه رسیده را «محمود» نهادند؛ کودکی که با مراقبتهاي مادرش، ارادت به اهل بيت(ع)، در جان او ريشه دوانید و قد کشید.
در دوران مدسه، محمود با اتمام دوران دبستان، از مدرسه راهنمایی «سرهنگي» بابل، مدرك سيكل را گرفت و ترک تحصیل کرد.
اوقات فراغتش اغلب به انجام رشته تکواندو و فعالیتهای هنری، از قبیل تئاتر میگذشت.
پدرش ميگويد: «از همان كودكي او را با نماز و قرآن آشنا كردم. آنقدر علاقه به خواندن نماز داشت كه برايش سجادهاي آماده میكردم و داخل سجاده نیز براي تشويق، شكلات يا چيزهاي ديگر ميگذاشتم.»
از اینرو در بزرگسالی، همواره در ادای واجبات و مستحبات میکوشید و از انجام محرمات دوری میکرد. با قرآن، این منبع نور و حکمت نیز مانوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا. علاوه بر آن، با الگوپذیری از سیره اهل بیت(ع)، پیوسته سعی در کسب کمال معنوی و انسانی داشت.
در بیان خلقوخوی وی باید گفت که در ادب و تواضع نسبت به والدین، زبانزد بود و در همه حال، مطیع اوامرشان. با دیگران نیز، در نهایت گشادهرویی و ملاطفت، رفتار، و از افراد بیبضاعت دستگیری میکرد.
جنگ كه شروع شد، محمود در فاصله زماني متفاوت، چندین مرتبه به جبهه رفت و دوشادوش رزمندگان، با دشمنان در كردستان و سوسنگرد جنگيد.
در عمليات بدر نیز در صفوف دریادلان اين آب و خاك قرار گرفت.
او در طول مدت حضورش در میادین عملیاتی، خدمات ارزندهای در کسوت بیسیمچی و تکتیرانداز از خود به یادگار گذاشت.
محمود در فاو نیز مجروح شد.
و در نهایت، محمود در 13 تير 1365 طی عملیات کربلای 1 در منطقه مهران به درجه والای شهادت نائل آمد. پيكر پاكش نیز با بدرقه اهالی قدردان بابل، در گلزار شهداي زادگاهش، كنار همرزمانش آرام گرفت.