نام پدر : دلاور
تاریخ تولد :1345/12/09
تاریخ شهادت : 1365/06/21
محل شهادت : زبیدات

زندگی نامه

شهید احمد (نریمان) محمدزاده
فرزند: دلاور
شهرستان بابل
 سال هزار و سیصد و چهل و پنج، در یکی از روستاهای دیدنی و زیبای شهرستان بابل به نام «کبریاکلا» چشم به هستی گشود. خواهرش او را «احمد» نامید. اسم اعظمی از القاب حضرت محمد (ص) که پیامبران پیشین، ایشان را به این نام می‌شناختند، کودکی احمد در آغوش امن و آرام «دلاور» و وصیّه خاتون سپری شد. از همان موقع پا به توپ بود و در کوچه پس کوچه‌های روستا همراه بچه‌ها فوتبال بازی می‌کرد.
بعد از گذراندن دوره ابتدایی، به مدرسه راهنمایی «شهید آیت الله» مدتی کبریاکلا گام نهاد؛ اما با وجود اشتیاق به ادامه تحصیل، به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده مجبور شد در سیزده سالگی درس و مدرسه رها کند و دل به کار سپرد، احمد که کمک حال پدر در امور کشاورزی بود، خوشحال بود که می‌توانست، باری از دوش خانواده بر دارد. البته ضعف اقتصادی خانواده، او را از ادامه فعالیت‌های ورزشی، در رشته فوتبال دور نکرد و همچنان محبوب تیمش بود. ولی که در بحبوحه‌ی انقلاب به دلیل سن کم در فعالیت‌های انقلابی شرکت نداشت، بعد از آن با عضویت در بسیج، فعالیت‌های فرهنگی خود را آغاز کرد. پدرش در این رابطه، چنین می‌گوید: 
«به او می‌گفتم: پسرم! با این همه کار چطور می‌توانی در این فعالیت‌ها شرکت کنی؟! کمی در منزل بمان و استراحت کن. می‌گفت: نه پدر! هرکس در قبال این نظام، وظیفه ای دارد و باید آن را به نحو احسن انجام دهد. به مادر و خواهرش هم می‌گفت: شما می‌توانید با بافتن یک شال گردن یا کلاه برای رزمندگان به تکلیف خودتان عمل کنید»
این پهلوان غیور مازندرانی در سال شصت و چهار، به خدمت سربازی فراخوانده شد و از طرف، ژاندارمری شهرستان بابل به چهل دختر رفت. وی پس از گذراندن دوران آموزشی، به «زبیدات» عراق اعزام شد.
تقویم تابستان سال شصت و پنج اگر چه رو به پایان بود، اما احمد با طلوع دوباره اش در بیست و یک شهریور در خاک زبیدات، جاوادانه شد. این سرباز نَشتوه وطن که بدرقه‌ی اهالی کبریاکلا در گلستان شهدای این روستا آرام گرفت.