نام پدر : عباس علی
تاریخ تولد :1328/10/03
تاریخ شهادت : 1362/12/06
محل شهادت : دهلران

وصیت نامه

1- با شناختی که از هدف ایزد منان از انسان دارم و با شناخت خلقت راه تکامل بشریت و مکتب سعادت و کمال آفرین ]اسلام[ دارم، با دید باز تلاش نموده ام که خود را در صنوف مهاجرین و مجاهدین قرار داده تا سعادتی ارزنده و نجات بخش که همان قتال و جنگیدن با دشمنان قرآن و کفار آمریکایی می باشد نصیبم گردد.
2- همسر باوفایم! فرزندان مرا طوری به جامعه تحویل دهید که رهرو راه حسین بن علی (ع) و فرزند گرامی او حضرت مهدی (س) و نائب امام زمان حضرت امام خمینی (ره) باشند.
3- سفارش دیگر من به همسرم این است که هیچ وقت مستضعفین را فراموش نکند چرا که طعم استضعاف را با هم چشیده ایم.
4- از شما مادر عزیزم تمنا دارم در تشییع جنازه ام شیون و زاری نکنید که باعث خوشحالی منافقین می گردد.
5- همسرم! این وصیت نامه را در جای امنی حفظ نموده تا زمانی که فرزندانم بزرگ شدند بخوانند و فکر نکنند که آنها را دوست نداشتم، بلکه علاقه و عشق به خالق مرا را داشته که از همه ی نزدیکانم چشم بپوشم.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

صفرعلی محمدپور

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

3/10/1328- بابلسر

3- نام و شغل پدر :

عباس علی - آزاد

4- نام و شغل مادر:

محرم بانو فلاحتی- خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هفت فرزند- شهید پنجمین فرزند بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

وضع اقتصادی خانواده زیاد مناسب نبود و از لحاظ معیشتی مشکلاتی داشتند.

به انجام واجبات و ترک محرمات اهمیت زیادی می داد و در نمازهای جماعت و جمعه شرکت می کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دوره ی مقدماتی نهضت سوادآموزی- بابلسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ـــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

فاطمه شعبان نژاد عربی- 1351

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

سه فرزند- صدیقه، رضا، عاطفه

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با پدر و مادر بسیار خوب بود و آن ها را خیلی دوست داشت. به همسر و فرزندانش نیز علاقه داشت و به آن ها رسیدگی می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کارگر فرش البرز

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید متأثر از حضرت امام (ره) بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه : ــــــــــــــ

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

چندبار

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

امدادگر و تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

6/12/62، در منطقه ی دهلران چیلات بر اثر اصابت تیر مستقیم به پا به درجه ی شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

6/12/73، در گلزار شهدای امام زاده ابراهیم بابلسر به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

کریم یزدانی- دوست و همرزم شهید می گوید: یکی از ویژگی های بارز شهید بی ادعایی اش بود. همیشه خودش را کمتر از آن چه که بود، برای دیگران وانمود می کرد و من هرگز ندیدم بخواهد ادعایی در درونش باشد.

عباس یونسی- همکار و دوست شهید- می گوید: بار اول که شهید می خواست به جبهه برود، گفتم: نرو. ایشان گفت: نه می خواهم بروم. رفت و بعد از سه ماه آمد. دوباره بعد از شش ماه رفت. این بار هم گفتم: نرو ولی ایشان گفت: این بار که رفتم، دیگر نمی آیم. عباس! هوای مرا داشته باش، وقتی شهید شدم، جنازه ام را فرش البرز پیاده کنید و تا امام زاده ببرید. خندیدم و گفتم: نرو، این بار شهید می شوی و دیگر نمی آیی. گفت: اشکال ندارد، می خواهم شهید شوم.

ملیحه محمدپور- خواهر شهید- می گوید: شهید علاقه ی زیادی به رهبری و ولایت داشت. به طوری که قبل از انقلاب چند کلاس بیش تر درس نخوانده بود ولی بعد از انقلاب به سفارش حضرت امام (ره) ادامه تحصیل داد.

علی اکبر محمدپور- دوست و همرزم و داماد شهید- می گوید: شهید صفرعلی که در یکی از عملیات ها به عنوان راننده آمبولانس حمل مجروح و شهید بود، آن طور که همسرش تعریف می کرد بعد از برگشت از جبهه، تا پاسی از شب می رفت در یک اتاق و با خدای خودش خلوت می کرد. وقتی هم که از اتاق بیروم می آمد، چشم هایش ورم کرده و پر خون می شد. ایشان بعد از این که به جبهه می رفت و بر می گشت، خیلی بی طاقت می کرد.

 


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد